فارغ از هر مرده باد و زنده باد/ سر به اصلاح وطن باید نهاد
هنوز هم پس از گذشت شصت سال از حادثه شانزدهم آذر ۱۳۳۲، دانشجویان و فعالین دانشجویی از مهمترین عناصر صحنه سیاسی کشورمان هستند. اگر چه فضای سیاسی کشور طی این مدت شاهد تحولات عظیمی بود، اما جنبش دانشجویی با تکیه بر همان آرمانهای اصیل میکوشد تا به بقای خود ادامه دهد.
مقدمه:
نتیجه انتخابات ریاست جمهوری اخیر باعث شد تا فضایی پدید آید که تولد دوباره اصلاحات، نه فقط یک شعارِ زیبایِ انتخاباتی، بلکه یک امر «ممکن» باشد که در صورت عزم و اراده جمعی، میتواند توسط نسل جوان و جدید اصلاح طلب محقق شود. اما هنوز هم افراطیون تنگ نظری هستند که نتیجه رای مردم، زخمی بر تنشان شده و در انتظار بهانهای برای بستن مجدد فضای سیاسی کشور نشستهاند. دانشگاه نیز که طی سالیان گذشته پایگاه اصلاحات بوده، امروز مورد توجه خاص جریانات افراطی قرار گرفته که نمود عینی آن را در رفتار بعضی از آنها با وزارت علوم شاهد هستیم. بدنه دانشجویی در این میان با گذشتن از تجربه ۸ سال دولت داری اصولگرایان و خصوصا ۴ سال دوم آن، نحیف و ضعیف شده که البته بیبرنامگی خود گروههای دانشجویی نیز در آن بیتاثیر نبوده است. با این شرایط اگر به معنای واقعی جنبش نیک بنگریم، شاهدیم که جنبشی به نام جنبش دانشجویی وجود ندارد. اما در فضای جدید که امکان فعالیت قانونی گروههای دانشجویی بیشتر شده، امید است که دانشجویان و جوانان به نوعی عمل کنند تا این جریان مجددا جایگاه خود را در میدان شطرنج سیاست ایران پیدا کند.
سخنی با دانشجویان
سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار با پرهیز از شعر و شعارزدگی، لحاظ کردن موارد زیر را به جوانان و دانشجویان توصیه میکند:
۱- تقویت روحیه مسئولیت پذیری اجتماعی و لزوم برنامه ریزی هر فرد برای آرمانها و ایده آلهای اجتماعی برای نسل جدید دانشجویان
۲- عملگرایی بیش از خوب سخن گفتن، میتواند برای بهبود شرایط کشور مفید و موثر باشد. ایران امروز بیش از نظارت و حرف زدن، به «عمل» سیاسی و اجتماعی نیاز دارد.
۳- نباید فضای مجازی به میدان اصلی برای فعالین سیاسی تبدیل شود. رساندن صدای اصلاحات به روستاهای دور افتاده و اقشار مختلف از جمله کارگران، کارمندان و عموم جوانان که اغلب به فضای مجازی دسترسی ندارند، امری است که باید به آن توجه اساسی داشت.
۴- سیاست، میدان هیجان و تصمیم گیری احساسی نیست. سیاست میدان تدبیر و تعقل و تصمیم گیریهای عقلانی و به دور از هیجان است. در فضای سیاسی، هر عملی باید برآمده از عقل و منطق باشد و کنشهای صرفا احساسی میتوانند آسیبهای جبران ناپذیری در پی داشته باشند.
۵- فعالیت جمعی هرچند که سختیهای خود را نیز دارد، اما تضارب آرا در جمع موجب ارتقای سطح اندیشه و بالارفتن کارکرد گروههای دانشجویی خواهد شد. این مساله مهمی است که تا حد امکان افراد باید دور هم جمع شوند و با هم و بصورت گروهی کار کنند.
۶- نهادسازی میتواند برکات زیادی داشته باشد. این نهادها نه لزوما با رویکرد سیاسی بلکه در حوزههای اجتماعی و فرهنگی نیز میتوانند تشکیل شوند و به ساخت یافته شدن جامعه کمک کنند.
۷- جای خالی احزاب، باعث تلف شدن پتانسیلهای سیاسی زیادی از فعالین دانشجویی پس از اتمام دانشگاه میشود. توجه به لزوم کار تشکیلاتی در قالب احزاب بایستی از اولویتهای فعالیت سیاسی دانشجویی باشد. تفاوت عمده کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نیز به همان تحزب باز میگردد. شاید مشکلات زیادی در احزاب و برای کار حزبی وجود داشته باشد و مسیر این کار هموار نباشد. اما در مسیر خاکی هم نباید از حرکت باز ماند و هرچند آرام به راه ادامه داد.
۸- نیازها و مسائل مورد نظر اقشار و توده جامعه بعضا با دغدغههای جمعهای دانشجویی و روشنفکری متفاوتند. لازم است که فعالین دانشجویی طی ارتباطی مستقیم و مستمر با کف جامعه، برآیند صحیحی از مطالبات اصلی مردم پیدا کنند.
۹- در شرایط فعلی که بدنه جوانان و دانشجویان اصلاح طلب با زخمهای سالیان گذشته ضعیف شده، پرهیز از چندپارگی، جدایی و تفرقه لزوم دوچندانی پیدا کرده است.
سخنی با مسئولین
همچنین سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار لازم میداند که مواردی را نیز با مسئولین و دولتمردان در میان بگذارد:
۱- حال که شاهد گشایش نسبی فضای دانشگاهها هستیم، امید است که مسئولین با توجه ویژه به قانون، امکان تشکیل و فعالیت تشکلهای دانشگاهی را فراهم کنند.
۲- از آنجا که دانشگاه باید در پاشیدن بذر آگاهی در جامعه پیشرو باشد، لازم است که مسئولین، فضای سیاسی دانشگاهها را بازتر در نظر گیرند. برای تحقق این مهم توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری در زمینه ایجاد بستر بحث و گفتگوهای آزاد میتواند راهگشا باشد.
۳- دولت منتخب باید توجه داشته باشد که ایجاد تشکلهای دولت ساخته در دانشگاه شاید در کوتاه مدت بتواند برایش کارکرد مثبت داشته باشد اما در بلند مدت اثرات سوء بسیاری خواهد داشت.
۴- حمایت جدیتر دولت از وزیر علوم و بهره گیری از پایگاه اجتماعی مردمی دولت در این راستا میتواند آثار مفیدی داشته باشد.
۵- تقویت تحزب و ایجاد بسترهای لازم برای رویش یا تقویت احزاب میتواند موجب تقویت پایههای جامعه مدنی و موثر در توسعه سیاسی باشد.
۶- تاکید بر اجرای قانون در تمام سطوح و خصوصا در دانشگاهها میتواند از برخوردهای غیر قانونی و عملکردهای سلیقهای مدیران میانی جلوگیری کند.
۷- دقت در انتصاب مسئولین و خصوصا روسای دانشگاهها مساله مهمی است. در این زمینه دولت میتواند ضمن سیاست ورزی مناسب، از ابزارهایی چون نظرسنجی در میان دانشجویان و اساتید هر دانشگاه استفاده کند.
۸- بازگرداندن اساتید اخراجی و رعایت قانون در استخدام اعضای هیات علمی در هر موقعیت مناسب بایستی مدنظر دولت باشد.
جوانان و دانشجویان اصلاح طلب بایستی توجه داشته باشند که تفاوت اصلاح طلبی با انقلابیگری یا محافظه کاری در این است که مسیر اصلاحات بسیار طولانیتر است. این مسیر ضمن حرکت به جلو، اما دقت و ریشهای بودن تغییرات را مدنظر دارد و طبیعتا بازههای زمانی مدنظر بایستی حداقل دهها ساله باشند. باشد که تلاش امروزمان با تحقق تولد دوباره اصلاحات، بتواند ایرانی آباد و آزاد را بسازد.
سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار