تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۶ ساعت ۰۸:۴۷
کد مطلب : ۲۷۰۴۸
مقاله وارده
از قدرت جوانان اصلاحطلب غافل نشويم
حميد نجف *
گروه مقالات: حداقل فايده يك شكست، آن است كه انسان را قادر مي‌سازد، تا با يكي از راههاي منتهي به شكست آشنا شود. آنچه در حقيقت در انتخابات سال 84 به وقوع پيوست، نشان دهنده قدرت مطلق بودن جريان اصولگرا نبود، آن اتفاق، حاصل نا اميدي و روي برگرداندن مقطعي جواناني بود كه امروز از آنان به عنوان جوانان اصلاح طلب ياد مي‌كنيم.
جواناني كه در دوم خرداد 76 آن شور انتخاباتي بي نظير را فراهم ساختند و طي هشت سال با بي توجهي و بي مهري بعضي از مديران تنگ نظر دولت اصلاحات به حاشيه رانده شدند. همان افرادي كه با خالي كردن پشت اصلاحات در خرداد 84 باعث شكست اين جريان شدند و در حقيقت اين درس بزرگ تاريخي را به بعضي از سياستمداران فراموشكار جبهه اصلاحات دادند. درسي كه ممكن است با رويه در پيش گرفته شده، برخي از مديران محافظه كار دولت روحاني بار ديگر در انتخابات پيش روي مجلس خود را نمايان سازد.
امروزه ديگر تاثير گذاري عميق جوانان در فرايند‌هاي اجتماعي، فرهنگي و حتي سياسي بر كسي پوشيده نيست، اراده اي كه به پشتوانه همت و توانايي جوانان اين مرز و بوم بار‌ها و بار‌ها در مقاطع مختلف عيان گشته است. فراواني طبقه جوان در كشور امروز يك موهبت است و موجب بركت. بركتي كه مي‌تواند در سايه توجه مسئولان به بار بنشيند و يا با بي مهري آنان، به حاشيه رانده شود.
من نمي‌دانم دقيقا سهم جوانان اصلاح طلب در پيروزي آقاي روحاني چند درصد بود، اما به عنوان يك فعال سياسي مطمئن هستم كه اگر دست توانمند اين جوانان عزيز و همراهي مردم با آنان نبود اين انتخابات با نتيجه ديگري رو به رو مي شد. تجربه تلخ هر شكستي تا زماني به شيريني پيروزي بعدي پيوند مي‌خورد كه ما از آن درس بگيريم. جوانان اصلاحطلب عروسك خيمه‌شب‌بازي ما نيستند، كه تنها در زمان انتخابات آنان را فرا بخوانيم و پس از آن تا انتخابات بعدي با آنان خدا حافظي كنيم. همان بازي را كه سالهاست با احزاب مي‌كنيم.
بازي كه در حقيقت به دليل تكرار آن و هوش و ذكاوت اين جوانان و آحاد جامعه ديگر جواب نخواهد داد.
جواناني كه مي‌پرسند، و از هر پاسخي به راحتي عبور نمي كنند. امروز بار ديگر پس از هشت سال اين تشكل قوي در حال شكل گرفتن است، تشكلي كه نقش بسيار زيادي در موفقيت و پيروزي بعدي اصلاح‌طلبان و حتي دولت تدبير و اميد خواهد داشت. از اين رو به كليه احزاب اصلاحطلب و مديران دولت تدبير و اميد توصيه مي‌شود كه از اين طبقه غافل نشوند.
گروه مقالات: حداقل فايده يك شكست، آن است كه انسان را قادر مي‌سازد، تا با يكي از راههاي منتهي به شكست آشنا شود. آنچه در حقيقت در انتخابات سال 84 به وقوع پيوست، نشان دهنده قدرت مطلق بودن جريان اصولگرا نبود، آن اتفاق، حاصل نا اميدي و روي برگرداندن مقطعي جواناني بود كه امروز از آنان به عنوان جوانان اصلاح طلب ياد مي‌كنيم.
جواناني كه در دوم خرداد 76 آن شور انتخاباتي بي نظير را فراهم ساختند و طي هشت سال با بي توجهي و بي مهري بعضي از مديران تنگ نظر دولت اصلاحات به حاشيه رانده شدند. همان افرادي كه با خالي كردن پشت اصلاحات در خرداد 84 باعث شكست اين جريان شدند و در حقيقت اين درس بزرگ تاريخي را به بعضي از سياستمداران فراموشكار جبهه اصلاحات دادند. درسي كه ممكن است با رويه در پيش گرفته شده، برخي از مديران محافظه كار دولت روحاني بار ديگر در انتخابات پيش روي مجلس خود را نمايان سازد.
امروزه ديگر تاثير گذاري عميق جوانان در فرايند‌هاي اجتماعي، فرهنگي و حتي سياسي بر كسي پوشيده نيست، اراده اي كه به پشتوانه همت و توانايي جوانان اين مرز و بوم بار‌ها و بار‌ها در مقاطع مختلف عيان گشته است. فراواني طبقه جوان در كشور امروز يك موهبت است و موجب بركت. بركتي كه مي‌تواند در سايه توجه مسئولان به بار بنشيند و يا با بي مهري آنان، به حاشيه رانده شود.
من نمي‌دانم دقيقا سهم جوانان اصلاح طلب در پيروزي آقاي روحاني چند درصد بود، اما به عنوان يك فعال سياسي مطمئن هستم كه اگر دست توانمند اين جوانان عزيز و همراهي مردم با آنان نبود اين انتخابات با نتيجه ديگري رو به رو مي شد. تجربه تلخ هر شكستي تا زماني به شيريني پيروزي بعدي پيوند مي‌خورد كه ما از آن درس بگيريم. جوانان اصلاحطلب عروسك خيمه‌شب‌بازي ما نيستند، كه تنها در زمان انتخابات آنان را فرا بخوانيم و پس از آن تا انتخابات بعدي با آنان خدا حافظي كنيم. همان بازي را كه سالهاست با احزاب مي‌كنيم.
بازي كه در حقيقت به دليل تكرار آن و هوش و ذكاوت اين جوانان و آحاد جامعه ديگر جواب نخواهد داد.
جواناني كه مي‌پرسند، و از هر پاسخي به راحتي عبور نمي كنند. امروز بار ديگر پس از هشت سال اين تشكل قوي در حال شكل گرفتن است، تشكلي كه نقش بسيار زيادي در موفقيت و پيروزي بعدي اصلاح‌طلبان و حتي دولت تدبير و اميد خواهد داشت. از اين رو به كليه احزاب اصلاحطلب و مديران دولت تدبير و اميد توصيه مي‌شود كه از اين طبقه غافل نشوند.
* عضو شوراي مركزي حزب اسلامي كار
۱۸۰
۱۳۹۲/۱۰/۱۶ ۰۸:۵۹
دیگر باید همه ی گروهها برای اعتلای ایران و ایرانی تلاش کنند و هر شخص یا گروهی مانع رشد کشور و باعث سختی مردم شود خائن است. (195825)
۱۳۹۲/۱۰/۱۶ ۰۹:۲۴
جناب عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار به قول اخوان بزرگ دمت گرم و سرت خوش باد. اما متأسفانه لغت جوانان اصلاح طلب در قاموس این مدیران اصلاحاتی که شما فرمودید جایی ندارد . چنان است که من دانشجوی دکترایی که امتحان جامع را هم پشت گذاشته ام هیچ امیدی به استخدام حتی به عنوان یک معلم ابتدایی ندارم. و شب و روز از زبان دوستان هم تیپ دانشگاهیم از بد شانسی به دنیا آمدن در دهه شصت و نسل سوخته بودن می شنوم. لذا پیشنهاد من این است که دل به تغییر ندهیم چون از ظواهر امر پیداست که تاریخ در حال تکرار است و مدیران محترم اصلاحاتی باز نمی خواهند که به قدرت این طبقه جوانان اعتراف کنند. گمانشان بر این است که این قدرتی که دوباره دست یافت موهبت الهیست که پس از هشت سال خطاهای سیاسیشان بخشیده شد. فارغ از اینکه اگر دوندگی و به آتش زدن ما برای پیروزی روحانی نبود همین مدیران الآن فقط با یاد خوش روزهای مدیریتشان در دولت خاتمی دل خوش بودند. از بهار نشریه محبوب جوانان اصلاح طلب خواهش می کنم که این دلنوشته را بگذارد. (195833)
۱۳۹۲/۱۰/۱۶ ۲۲:۳۴
همه چی فعلا بر میگرده به اقای خاتمی- در انتخابات 92دوجریان یا دو طیف وجود داشت اصلا حدوسطی نبود- یکی اصولگراها و دوم اصلاحطلبا واساسا فعلا در ایران رقابت بین همین دو جریانه. نگاه کنید به حرفا و شعارهای این دو جریان متوجه میشوید که اصلاحطلبا کدامیک و اصولگراها کدامیک اند مثلا اصلا روحانی و عارف به یکدیگر نقد وارد نمیکردند یا مقابل هم حرف نزدند و لی تا خواستند به دولت قبلی و طرفداراش نقد وارد ساختند. بنابراین روحانی چون میدانست اکثریت به سمت اصلاحاته حرفای اصلاحاتو میزد مثلا انتقاد به صداوسیما- شریعت مداری میگه روحانی اصلاحطلب نیست اگر نبود عارف چرا کنار رفت به نفعش وگرنه به نف یکی دیگه میرفت کنار یا چرا شب پیروزی در انتخابات روحانی از اقای خاتمی تشکر کرد؟ پس نتیچه اینکه روحانی هم اصلاحطلبه فعلا زیاد رو نمیکنه تا بعد از انتخابات مجلس اگه رو کنه الانن وقتشو مجلس اصولگراها میگیرند (196176)
