گروه سياسي- رسانهها: سایت اصولگراي «الف» (متعلق به احمد توكلي) از اینکه دایره «خودیها» در نظام جمهوری اسلامی «هر روز در حال تنگتر شدن است» انتقاد کرده است. متن اين مقاله را در زير بخوانيد:
با نگاهی در تاریخ انقلاب اسلامی، در ميیابیم که همواره گروهها و کسانی بودند که از ارزشهاي توده مردم و انقلاب اسلامی و یا با نهاد مهم و اساسی ولایت فقیه زاویه گرفتند و از مسیر انقلاب خارج شدند و حتی مقابل انقلاب اسلامی قرار گرفتند و در برهههاي مختلف به جنگ سخت نیز وارد شدند. که به عنوان آشکار ترین نمونه این افراد و گروه ها، به جریان بنی صدر یا مجاهدین خلق ایران اشاره کرد. روی سخن اینجانب در این مقاله، بررسی این گروهها و افرادی که آشکار و نهان در مقابله مستقیم با انقلاب اسلامی و جریان مردمی آن قرار گرفتند نیست. آنها تکلیفشان مشخص و ارتدادشان از مسیر مردم مشخص است.
در این مقاله روی سخن بنده با دایره جدیدی از ارتداد در انقلاب اسلامی است که از نیمه دوم دهه هفتاد و به عبارت بهتر با روی کار آمدن جریان دوم خرداد، در بخش هایی از حکومت و به صورت کاملا خودجوش، ایجاد شد. به عبارتی نیروهایی که بعد از آن خود را نیروهاي ناب انقلابی اسلامی یا به عبارتی نیرویهاي ارزشی انقلاب اسلامی ميخواندند و معتقد بودند که شناسنامه انقلابی گری در ایران هستند، اعلام موجودیت کرده و محدوده ای را برای قرار داشتن در مسیر انقلاب اسلامی و پیروی از آرمانهاي امام راحل تعریف کردند.
این جریان ادامه مسیر داد، تا در سال ۸۴ نماینده ای را معرفی کرد که اتفاقا با همین شعارها و آرمانها به پیروزی رسید. این جریان هر روز دایرههاي جدید تری از این فضا سازیها و تغیرات خودجوش در لایههاي فکری در جامعه را ایجاد و مرز بندیها را تنگ تر و تنگ تر ميکرد، تا جایی که حوادث بعد از انتخابات ۸۸ رخ داد و بعد از فروکش کردن التهابات جامعه با درایت مقام معظم رهبری، این گروه بیش از پیش قدرت گرفته و دایره خودی و غیرخودی را تنگ تر و تنگ تر کردند.
انتخابات ۹۲ اوج کوچک شدن محدوده دایره خودیها بود، تا جایی که از ۸ کاندیدای معرفی شده، تنها یک کاندیدا و با ارفاق یک کاندیدای دیگر که بعدا استعفا داد در مسیر ارزشهاي انقلاب اسلامی شناخته ميشدند. انتخابات ۹۲ گذشت و یکی از غیر خودی ترین و غیرانقلابیترین کاندیدا موجود با "بی بصیرتی" محض "مردم با بصیرت" به ریاستجمهوری رسید و خودی ترین و انقلابی ترین کو ارزشی ترین کاندیدا هم با رایی کمتر از ۱/۴ رئیس جمهور منتخب به رتبه سوم این انتخابات بسنده کرد.
قصد من از مطرح کردن تاریخچه فوق الذکر، رسیدن به جواب این سوال است که دایره ارزشهاي انقلابی این برادران و دوستان که اتفاقا به برکت سالهاي ۸۴-۹۲ و به خصوص از سال ۸۸ به بعد، توانستهاند در لایههاي مهم حکومتی نیز نفوذ کرده و از مجلس شورای اسلامی تا قوه قضائیه و صدا و سیما را در اختیار مطلق گرفتهاند تا کجا قرار است پیش رود؟
اینجانب ميخواهم این سوال را به این شکل پاسخ دهم که ما در تاریخ انقلاب هفت رئیس جمهور داشتیم که رئیس جمهور فعلی هفتمین آنها است، و بجز رجایی شهید و مقام معظم رهبری و یک نفر آنها که در زمان ریاست جمهوری به عنوان خائن شناخته شد، سه نفر دیگر بعد از دوران ریاست جمهوریشان و در بین سالهای ۸۴-۹۲، خائن، مافیای قدرت و ثروت، انحرافی و در یک کلام، خائن به ارزشهاي انقلاب اسلامی معرفی شدند.
در حالی که این افراد اکثرا از السابقون انقلاب اسلامی بوده و بارها توسط مقام معظم رهبری در فرصتهاي گوناگون و حتی در بین همین سالها مورد تایید قرار گرفتند. جالب است که این روند از سال ۹۰ شکل جدیدی به خود گرفت و روند غیر خودی سازی و خائن نامیدن افراد، از متصدیان سابق مسئولیت، به مسئولین فعلی نیز کشیده شد که نمونه هایی از آن غائله قم درباره شخص رئیس مجلس است.
حال در جدیدترین نوع این مسئله کار به جایی ميرسد که این دوستان عليه نماینده مجلس به دلیل اظهار نظر شخصی پیرامون وقایع ۸۸ و نحوه عملکرد قوه قضاییه، اعلام جرم کرده و سایت شخصی وی را فیلتر ميکنند و با اینکار عملا اعلام ميکنند که نظرات یکی از نمایندگان مجلس در زمره مصادیق مجرمانه و مخرب برای جامعه است! (جالب است که بعد از اهانت آشکار یکی از خودیها! به یکی از منحرفین غیر خودیها!، متوجه شده بودیم که نماینده مجلس تا حد زیادی دارای مصونیت قضایی است)
مع الوصف آنکه، این دایره هر روز در حال تنگ تر شدن است، این دایره تنگ سال ۷۶ با چند تن از مسئولان وقت کار خود را آغاز کرد و بعد از سال ۸۴ با شتابی غیر قابل کنترل و در اکثریت مطلق موارد بدون رضایت و تایید رهبری، تنگ تر شد تا جایی که شنیده شد، جز طرفداران یک کاندیدا و ۱۱ درصد مردمی که به وی رای دادند، همه غیر خودی، بی بصیرت، خائن و... هستند!
به نظر این حقیر، بزرگان کشور و بخصوص جریان اصولگرایی وظیفه دارند تا دیر نشده و قدرت دارند این روند را متوقف کنند، این روند از خارج کردن جریان اصلاح طلبی از دایره انقلاب کار خود را آغاز و در انتخابات اخیر به رئیس مجلس اصول گرا، فرمانده سابق سپاه پاسداران، فرمانده سابق نیروی انتظامی و شهردار تهران و مشاور عالی رهبری رسید. هیچ بعید نیست که این جریان به حذف رئیس جمهور فعلی در حین مسئولیت و مقامات لشگری و کشوری نیز بپردازند. فکری باید به جهت این تضاد آشکار با رهنمودهاي مقام معظم رهبری و مرتد خواندن افراد مختلف از مسیر انقلاب اسلامی...