گروه جامعه: آمار و اطلاعات صحیح و منطبق با واقعیتها ميتواند در تحلیل و آنالیز تصمیمهاي اتخاذ شده مدیران هر مجموعه ای به طور کلان و مدیریت سازمان تامین اجتماعی به طور ویژه موثر واقع شود، اما این امر مستلزم تحقق صداقت، شفافیت و دلسوزی همه ارکان و زیر مجموعههاي مدیریتی و از جمله مدیران میانی است. آیا اکنون شاهد چیدمان مدیران صادق و پاکدست در همه ارکان و زیرر مجموعههاي سازمان تامین اجتماعی هستیم؟!
افشین اورکی
دکتر سیدتقی نوربخش در مسند مدیر عاملی سازمان تامین اجتماعی نشان داده که فردی صادق و شفاف است و اهل سیاست ورزی، سیاست کاری و بازیگری در عرصه سیاست نبوده و نیست. شاید برای همین خصوصیتها و ویژگیهاي ذاتی اش است که به مدیران زیر مجموعه خود در این سازمان اعتماد کرده و ميکند. اما متاسفانه به نظر ميرسد برخی از مدیران این زیر مجموعه که اتفاقا از وارثان قاضی سعید مرتضوی هم هستند، خیلی در رفتار و کردارشان با وی، بیمه شدگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی صادق و شفاف نبوده و نیستند.
برای این مدعا می توان به بعضی از مدیران کل بیمه ای در تهران بزرگ اشاره کرد. متاسفانه این دسته از مدیران با ارائه آمارهای غیر واقعی در خصوص میزان درآمدها و وصولیهاي خود و البته با برجسته کردن چند خبر کاذب و بی اهمیت در برخی از رسانههاي وابسته ای که با گرفتن کارتهاي هدیه به انعکاس اخبار غیر واقعی و دروغین آن اداره کلها ميپردازند، در صدد هستند تا به فریب افکار عمومی به طور کلان و مدیران ارشد سازمان تامین اجتماعی به طور ویژه بپردازند.
در چنین حالتی لازم و شایسته است تا مدیر عامل محترم سازمان تامین اجتماعی هر چه سریعتر نسبت به تعویض این نفوذیها در سازمان تامین اجتماعی بپردازد. به طور حتم باقی ماندن هر چه بیشتر عوامل و افراد منتسب به مرتضوی در جایگاه مدیر کلی تامین اجتماعی، از یک سو عوارض، آسیبها و لطمههاي بسیار زیادی بر مخاطبان میلیونی سازمان تامین اجتماعی خواهد گذاشت و از دیگر سو منجر به از دست رفتن اعتماد عمومی و گسترده این مخاطبان به مجموعه بدنه و از جمله مدیران ارشد و بویژه در راس آنها، یعنی شخص مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی خواهد شد.
به طور حتم آقای نوربخش خوب ميداند که تنها نیروی موثر و البته قابل اعتماد در سازمان تامین اجتماعی، افزایش چشمگیر و قابل قبول میزان مشارکت گسترده اجتماعی همه کارگزاران و صاحبان اصلی این سازمان یعنی کارگران، بیمه شدگان و کارفرمایان با وی و سایر مدیران این سازمان خواهد بود. اساسا تحقق اصل دموکراتیک و مردم گرایانه «سه جانبه گرایی» بدون مشارکت همه جانبه و گسترده مخاطبان میلیونی سازمان تامین اجتماعی امکانپذیر نخواهد بود.
بنابراین مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی باید در نخستین گام ممکن، تغییرات لازم و اساسی را در بعضی از ادارههاي کل بیمه ای حیاتی و البته استراتژیک سازمان تامین اجتماعی فراهم آورد. بر اساس آمارهای موجود بیشترین حجم بیمه شدگان کشور در محدوده جغرافیایی شعبههاي هجده گانه اداره کل تامین اجتماعی شرق تهران بزرگ قرار دارند.
از سوی دیگر وجود کارگاه ها، کارخانهها و شرکتهاي بزرگ در محدوده جغرافیایی سه اداره کل بیمهای در تهران بزرگ و همچنین اداره کل تامین اجتماعی استان البرز، ميطلبد تا مدیریت کلان و ارشد سازمان تامین اجتماعی از مدیرانی استفاده کند که علاوه بر خصوصیتهایی مانند پاکدستی، صداقت و شفافیت از تجربه، دانش و شعور بیمه ای نیز برخوردار بوده و باشند.
نوربخش باید بداند که افراد غیر پاکدست برای باقی ماندن در دایره قدرت، آمارهای دروغین و غیر واقعی به وی ارائه خواهند داد و نتیجه این ميشود که مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی در جمع بندی کلی، تحلیل و آنالیز دادههاي اطلاعاتی و سرانجام اتخاذ تصمیمهاي کلان مدیریتی، به ورطه گمراهی و اشتباهات فاحش و آشکار استراتژیکی در تصمیم گیریهاي خود خواهد افتاد.
به عنوان نمونه وقتی در یکی از شعبهها به دروغ به مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی گفته ميشود 200 کارفرما برای استفاده از طرح بخشودگی جرائم کارفرمایان مراجعه کرده اند، آیا نباید در تعویض چنین مدیران غیر شفاف و سیاسی کار، سرعت عمل بیشتری نشان داد؟ جناب آقای دکتر نوربخش؛ فرصتهاي خدمتگزاری به مردم در سازمان تامین اجتماعی پایدار و مانا نبوده و نیستند و این فرصتها برای همیشه در اختیار شما قرار نخواهد گرفت. قدر این فرصتها را بیشتر و بهتر بدانید.