گروه هنري: در برهوت آنتنفروشی صدا و سیمای ورشکسته که در سالهای گذشته برنامههایی همچون خندهبازار را به اسم برنامه طنز به خورد بینندگانش داده است، معلوم است که سریال خوشساختی همچون پایتخت پربیننده میشود اما آیا پربیننده بودن به معنای بهترین بودن هم هست؟ یادمان نرود پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران اخراجیها است، ولی آیا این فیلم بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران نیز محسوب میشود؟!
محمدسفری
مجموعه پایتخت، آخرین جنجال صدا و سیما در دوره ریاست جناب آقای ضرغامی که موافقین و مخالفین بسیاری داشت و حتی پس از پایان این مجموعه باز هم پسلرزههایش جامعه را تحت تاثیر قرار داده است. حامیان و منتقدان این مجموعه دلایل گسترده و قابل بحثی دارند. یکی از بزرگترین نقاط اتکاء حامیان این است که این سریال درصد بالایی از مخاطبان تلویزیون را به خود جذب کرد بنابراین نتیجه گرفتهاند که این سریال بسیار موفق بوده است.
البته استقبال گسترده از این سریال اصلا جای تعجب ندارد زیرا در برهوت آنتنفروشی صدا و سیمای ورشکسته که در سالهای گذشته برنامههایی همچون خندهبازار را به اسم برنامه طنز به خورد بینندگانش داده است و از برنامهی کودکش گرفته تا مهمترین برنامههایش را به جذب آگهی و درآمدزایی اختصاص داده -مانند تبلیغ کرم حلزون- و عملکردهای بحث برانگیزی راجع به مسائلی همچون زلزله ورزقان را در کارنامهاش دارد، معلوم است که سریال خوشساختی همچون پایتخت پربیننده میشود اما آیا پربیننده بودن به معنای بهترین بودن هم هست؟
یادمان نرود پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران اخراجیهاست، ولی آیا این فیلم بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران نیز محسوب میشود؟ منتقدین و حامیان این سریال آنقدر در مورد این مجموعه بحث کردهاند که جدأ این موضوع به مسئلهی خسته کنندهای تبدیل شده است. اما موضوعی که نمیشود از آن بسادگی گذشت، انعکاس رفتاری کاراکترهای این سریال در جامعه است. کودک مازندرانی میشناسم که مقیم تهران است و در مقطع ابتدایی تحصیل میکند. این کودک هر سال پس از تعطیلات عید از روبرو شدن با همکلاسیهایش نگران است زیرا به سبک کاراکترهای این سریال مسخرهاش میکنند و دستش مياندازند. تا به جایی که به وضوح از مازندرانی بودن خود شرمنده است و دوست داشت مازندرانی نمیبود.
توجه کنید که واکاوی روانشناسی این مسئله در بین بزرگسالان و کودکان بسیار متفاوت است. شاید یک بزرگسال به این موضوع به دیده سرگرمی بنگرد و هیچ دلخور نشود، ولی ممکن است همین اتفاق بر روی کودکان تاثیرات مخرب و جبران ناپذیری داشته باشد. آقای تنابنده، حتی اگر یک کودک هر کجای ایران به خاطر این سریال از مازندرانی بودن خودش احساس شرمساری کند، مقصر شما هستید و گناه آن بر گردن شماست. حتی اگر یک میلیون آدم را شاد کرده باشید و تنها یک کودک را آزرده باشید، از قبح عمل بد شما کم نمیشود.
شمایی که ادعای ساختن سریال خوب دارید، آیا واقعا نمیتوانید کاری بسازید که موجب ناراحتی هیچکس نشود؟ همیشه باید یک عده را ناراحت کنید تا یک عده دیگر –ولو جمع کثیر- را شاد نمایید؟ چرا در بین سوت و کفهای موافقانتان، مخالفانتان را انکار میکنید؟ اعتراضی که در پی ساخت سریال شما بوجود آمد از بطن جامعه بود نه به خاطر موضع فلان نماینده. توجه داشته باشید اعتراضی که از بطن جامعه بوجود میآید نمیتواند بی دلیل باشد. بنابراین نمیشود به سادگی از کنار آن گذشت.
آقای تنابنده، شما در آخرین مصاحبتان فرمودید برخی پتانسیل دیدن این سریال را ندارند و مدام سعی در تخریب این اثر دارند. آیا هیچگاه از خودتان پرسیدهاید چرا بعضیها پتانسیل دیدن این سریال را ندارند؟ دلیلش ساده است. به خاطر تعصبی است که نسبت به قومیت خود دارند. به درست یا غلطش کاری نداریم –کما اینکه بررسی درست یا غلط بودن مفهوم تعصب از عهده بنده خارج است- اما میخواهم بگویم این مسئله در جامعه ما وجود دارد.
آقای تنابنده، ما در کشوری زندگی میکنیم که دستکم یک یا دو مورد قتل در هفته به خاطر مزاحمتهای خیابانی رخ میدهد. نگاهی به صفحه حوادث روزنامهها بیندازید، به خاطر نگاه چپ به ناموس درگیری و قتل اتفاق میافتد. منشاء نزاعهای خیابانی را بررسی کنید. همگی مضحک و خندهدار است. اما همین مسائل جزئی و ساده موجب خونریزی و قتل میشود. اینها واقعیت جامعه ما است و نمیشود انکارشان کرد. همهی اینها به خاطر چیزی است که به آن تعصب میگویند. (باز هم تاکید میکنم من در جایگاهی نیستم که در مورد این مقوله نظر بدهم فقط میخواهم بگویم این مسائل وجود دارد) بنابراین فارغ از درست یا غلط بودن "تعصب"، نميشود آن را نادیده گرفت.
فرق ما مخالفان با شما این است که ما واقعیات جامعه را میبینیم اما شما ایدهآلهای یک جامعه. بنابراین از نگاه خود میگویید در این سریال هیچ توهین یا تمسخری به هیچ قومیتی صورت نگرفته است. اما آیا معنای توهین و تمسخر برای همه یکسان است؟ آیا ارزشها و حساسیت نسبت به مسائل برای همهی انسانها یکسان است؟
آقای تنابنده، شما که داد عدالت خواهی سر دادهاید که چرا برخی نمایندگان رفتارهای متضاد دارند، به جای پاسخ به سیاستمداران، به مردم پاسخ بدهید. با آنکه از سری اول این مجموعه انتقادهای گستردهای دریافت کردید، ولی به جای تلاش برای از بین بردن مسائلی که موجب نارضایتی عدهای میشد، در نسخههای بعدی بیشتر بر آن دامن زدید. تا به جایی که کار به اعتراض و تجمع در جلوی فرمانداری مازندران کشیده شد.
بنابراین میشود گفت اصلا توجهی به منتقدانتان در این چند سال نداشتهاید. شما که به عنوان یک هنرمند این چنین رفتار میکنید، دیگر چه انتظاری از سیاستمداران دارید؟! و در انتها میخواهم بگویم آقای تنابنده، خطوط قرمز را جامعه تعریف میکند، نه مسئولانی که پشت میزهایشان نشستهاند و با وجود عملکردهای انتقاد برانگیزشان به به و چه چه میکنند و مدام برایتان مراسم تجلیل برگزار میکنند.