محسن صنیعی *
گروه مقالات: در خصوص بررسی طرح استانی شدن انتخابات، لازم میدانم نکاتی را به استحضار برسانم.
۱- در هر انتخابات، یک معیار اساسی، انتخاب آگاهانه هر رای دهنده است. در بحث استانی شدن انتخابات، اولین مشکل، کاهش امکان رای آگاهانه رای دهندگان است. آیا برای مثال اگر خوزستان ۲۰ کرسی نمایندگی دارد و برای هر کرسی، ۱۰ کاندیدا وجود داشته باشد، این امکان وجود دارد که مردم در مدت حدود ۸ روز فرصت تبلیغاتی با افکار و شخصیت ۲۰۰ کاندیدا آشنا شوند؟ آیا این امکان وجود دارد که مردم روستاها و شهرهای خوزستان با شناخت، کاندیداهای مورد نظر را برای دیگر شهرها تعیین کنند؟ به نظر پاسخ این سئوال منفی است.
در این جا، سه گروه امکان رقابت خواهند داشت یا کسانی که با پشتیبانی گروههای سیاسی، تبلیغات انتخابات را پیش میبرند و یا کسانی که با پشتیبانی با گروههای قومی، امکان تبلیغ را پیدا میکنند و گروه سوم کسانی که با پشتیبانی مال و منال که ممکن است از بعضی پشتیبانانان مالی احتمالا مقابل تعهداتی تامین گردد، میتوانند در انتخابات حضور داشته باشند.
۲- نکته دیگر این است که اگر نمایندگی را وکالت در نظر بگیریم و نماینده یک شهر را وکیل مردم یک شهر در مجلس بدانیم، حال سئوال این است که آیا مردم دیگر شهرها میتوانند برای مردم یک شهر، وکیل انتخاب کنند؟
۳- یکی از مهم ترین نکات دیگر، حق قانونی کاندیداها برای نظارت بر انتخابات در تمامی حوزه هایی است که در شمارش آراء آن ها مهم است. عملا با استانی شدن انتخابات، امکان نظارت برای کاندیداها بر همه حوزهها وجود ندارد و این حق از کاندیداها گرفته میشود.
هنگامی که امکان نظارت بر انتخابات در تمامی حوزهها وجود ندارد، خصوصا در انتخابات مجلس که رنگ و بوی منطقهای هم دارد، احتمال تشکیک در نتایج انتخابات و مشکلات پس از انتخابات، به راحتی قابل تصور است.
۴- و نکته دیگر، در طرح پیشنهادی انتخابات استانی، بر اساس چه معیاری کف رای کاندیدا ۱۵% در حوزه اصلی تعیین شده است؟ در تقدم و تاخر ارزشی رای کاندیدا در حوزه اصلی و در استان، کدام آراء دارای ارزش است؟ یعنی اگر کاندیدایی در حوزه اصلی ۱۵% آراء را کسب کرد و مثلا در رتبه سوم قرار گرفت ولی از قضا در شمارش آراء استانی به پشتیبانی تبلیغات ملی، رای بالاتری را بدست آورد، این کاندیدا به عنوان نماینده مردم انتخاب میشود؟
۵- پیشنهاد کنندگان طرح، کمتر شدن هزینههای تبلیغاتی را به عنوان یکی از دلایل برمی شمرند، این در حالی است که این امکان وجود دارد که بعضی از کاندیداها حتی به صورت مستقل و به پشتیبانی منابع مالی، حوزه تبلیغات انتخابات خود را در سطح تمام استان قرار دهند و به راحتی هزینههای تبلیغاتی چند برابر خواهد شد.
ضمنا هزینه برگزاری انتخابات قطعا افزایش پیدا خواهد کرد. زیرا در سیستم قبلی، شمارش آراء در یک حوزه و در مدت چند ساعت صورت میگرفت ولی در استانی شدن انتخابات، با شمارش آراء برای حدود ۲۰۰ کاندیدا در حتی یک حوزه اخذ رای، انتخابات پایان نیافته است و لاجرم هزینه برگزاری انتخابات برای مجریان، ناظران و بازرسان انتخابات به صورت قابل ملاحظهای افزایش خواهد یافت.
۶- متاسفانه در این طرح، نحوه برگزاری انتخابات میاندورهای در صورت ضرورت بیان نشده است. آیا انتخابات میاندورهای به صورت استانی برگزار میشود یا فقط در حوزه اصلی برگزار میشود؟
۷- بر خلاف استانی شدن انتخابات، باید گفت که در انگلیس که از سابقه پارلمانی چند صد ساله برخوردار است، همین الان نمایندگان یک شهر در حقیقت انتخاب یک منطقه از شهر هستند نه حتی انتخاب تمام مردم یک شهر. احزاب و گروهها برای هر منطقه کاندیدا معرفی میکنند. با این سیستم است که به راحتی در پارلمان انگلیس، نمایندگان مسلمان پاکستانی تبار انتخاب میشوند.
۸- نتیجه این که بهترین راه برای بالابردن سطح کیفی مجلس، بالابردن رقابت سیاسی در انتخابات و امکان فعالیت گروههای سیاسی و کم کردن محدودیت هایی است که باعث میشود شایستگان رغبت به حضور در انتخابات را نداشته باشند. اگر رقابتها سیاسی نباشد، رقابتهای قومی و حتی طایفهای ظهور پیدا میکند.
* عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران