* وقتى پرزیدنت ترامپ تصمیم گرفت حمله به ایران را به خاطر سرنگون کردن پهپاد بدون سرنشین لغو كند، شما با او در همان اتاق بودید. آیا این تصمیم از وخامت اوضاع کاسته است یا این که انتظار دارید در آینده تنش میان دو كشور بار دیگر تشدید شود؟
**خوب، ببینید، حکومت ایران دارد میزان شکیبایی ما را میسنجد. آنها به بازی بسیار خطرناکی دست زدهاند. من بسیار نگران آن هستم که وضعيت فعلى باعث شود ايران یک داوری نادرست و يا اشتباه محاسباتی بكنند. بعد از آن که پرزیدنت ترامپ تصمیم گرفت حملهای را که قصد انجامش را داشت، انجام ندهد، ایران آشکارا به اصطلاح «نفسکِش» میطلبیدند و خوب خوشحال بود. فکر میکنم آنها باور کرده بودند که این، به نوعی نشاندهنده ضعف این رئیسجمهوری است. من هر قدر بر این نکته تاکید کنم، باز هم کم گفتهام: مقامات ایران نباید خویشتنداری منطقی این رئیسجمهوری را با یک ضعف و ناتوانی اشتباه بگیرند. این رئیسجمهوری مرد ناتوانی نیست. آنها با دیگر روسایجمهوری ما سروکار ندارند. طرف حساب آنها دونالد ترامپ است. او عمیقا نسبت به پاسداری از آمریکا، پاسداری از آمریکاییها، پاسداری از منافع آمریکا، و پاسداری از همپیمانان آمریکا متعهد است. او مرد عمل است. آنها باید بسیار مراقب باشند؛ زیرا همانطور که خود ريیسجمهور گفته است، اگر حملهای را که گفته بود انجام میداد، و حملهای نسبتا محدود و به چندین پایگاه و تاسیسات نظامی بود، احتمالا با واکنش ایران رو بهرو میشد، و بعد از آن گام بعدی فاجعهآمیز میبود.
* دو ماه پیش مقامات رسمی دولت، کنگره را در جریان روند کارزار اعمال فشار حداکثری بر ایران قرار دادند. به نظر شما، با توجه به آن چه تاکنون روی داده، اين كمپين كارساز بوده؟
**بله، من فکر میکنم که آشکارا کارساز بوده است. به نظر من صِرف اقدامات ایران، خود نشاندهنده کارساز بودن آنها است. آنها نشانههای ناامیدی واقعی را از خود بروز میدهند و در برخورد با این قضیه با دشواری روبهرو هستند. در برخورد با مردم خودشان - که قطعا شایسته بهتر از اینها هستند - هم دچار مشکل شدهاند. من فکر میکنم این کاری است که باید انجام میشد. در واقع، قبل از این که پرزیدنت اوباما و جان کری تصمیم به مذاکره بگیرند، من خودم یکی از طرفداران و حامیان سفت و سخت همین اقدام پرزیدنت ترامپ بودم. من در آن زمان فکر نمیکردم که شرایط برای مذاکره آماده باشد. فکر نمیکنم که حکومت ایران میدانست که آمریکا برای مشاهده تغییر در رفتار و روش آنها به چه میزان مصمم بود. در طول این مدت برای من روشن بود که آنها گمان میکردند با آمریکایی سر و کار دارند که دارای ضعفهایی است اما چنین چیزی در میان نبود. به گمان من پرزیدنت اوباما و جان کری فكر میکردند رژیم ایران دارد با حسننیت رفتار میکند، اما اين داوری درستى نبود. ببينيد این دست مسائل باید از طریق مذاکره، و با نشستن دیپلماتها [سر میز مذاکره] و رسیدن به جایی که باید برسند، حل و فصل شود اما برای موفقیت آن باید دو شرط لازم وجود داشته باشد: نخست آن که هر دو طرف باید یک هدف را دنبال کنند؛ و دوم آن که هر دو طرف باید با حسن نیت برای رسیدن به آن هدف کار کنند اما وقتی که اوباما و کری در حال مذاکره برای دستیابی به این توافق بودند هیچ یک از این دو شرط لازم وجود نداشت. ما این را گفتیم. ما همان موقع به آنها گفتیم که این کار پایان خوشی ندارد. ولى آنها تصمیم گرفتند مسیری را که خودشان میخواستند دنبال کنند. حالا ما به نقطه کنونی رسیدهایم و این واقعا تاسفآور است. اين وضعيت نمیبایست پيش ميامد.
* نظرتان درباره این که پرزیدنت ترامپ میگوید حاضر است با ایران گفتوگو کند، چیست؟
**خوب ببینید، گفتوگو چیز خوبی است. اما گمان نمیکنم که رژیم ایران بخواهد بشنود که دستاورد احتمالی آنها [در مذاکره] با این رئیسجمهور و وزیر خارجه پمپئو چه خواهد بود. آنها از مسیر و موضعی کاملا متفاوت با آن چه کری و پرزیدنت اوباما در پیش گرفته بودند، با این موضوع برخورد میکنند. آنها چشمانداز بسیار گستردهتری را در نظرخواهند گرفت و از جمله الزاماتشان این خواهد بود که مقامات ایران نمیتوانند تنها به تغییر بخش کوچکی از رفتارهای ناشایستشان بسنده کنند، بلکه باید کلیت رفتارهای ناشایستشان را به طور کلی تصحیح کنند. صراحتا باید بگویم که مطمئن نیستم آنها از پس این مهم برآیند.
* آیا آنها باید در این مقطع با پرزیدنت ترامپ تماس بگیرند؟
**مهم نیست چه کسی تماس میگیرد اما اگر آنها با حسننیت عمل نكنند و اگر هنوز به همان نتیجهای که «کیم جونگ اون» به آن رسید - یعنی این که زمان تغییر رفتار فرا رسیده - نرسيده اند، در آن صورت بهتر است بیهوده تلاش نکنند. «کیم جونگ اون» این کار را کرد و در نتیجه، گفتگوهای سازندهای با رئیسجمهوری آمريكا داشت و فکر میکنم گفتگوهای سازنده بیشتری نیز در پیش است. وخامت اوضاع به مقدار چشمگیری کاهش یافته است. [البته] آنها هنوز به جایی که میخواهند، نرسیدهاند؛ زیرا تحریمها هنوز - و بنا به دلایل درست - تعلیق نشدهاند
ما همان موقع به اوباما و جان کری گفتیم که این کار پایان خوشی ندارد ولى آنها تصمیم گرفتند مسیری را که خودشان میخواستند دنبال کنند. حالا ما به نقطه کنونی رسیدهایم و این واقعا تاسفآور است
اما در نهایت امر، «کیم جونگ اون» گفته است که میخواهد برای دستیابی به یک شبه جزیره کره عاری از جنگافزارهای هستهای تلاش کند. آمریکا قویا با آن موافق است. بنا براین یکی از آن دو شرط لازم - یعنی هدف مشترک -برآورده شده است. دومین شرط لازم حسن نیت است. رژیم ایران هم باید به همین نقطه برسد.
* پس به نظر شما تعامل دولت پرزیدنت ترامپ با کره شمالی میتواند يك الگو باشد؟
**بله، فکر میکنم، یعنی میدانم که این طور است. منظور من این است که رژیم کره شمالی یک روز صبح از خواب برخاست و چنین تصمیم گرفت که بهترین راهی که آنها میتوانند از امنیت برخوردار شوند و وضعیت بهتری را برای مردمشان به وجود آورند این است که به جای تلاش بیشتر برای دستیابی به جنگافزار هستهای، از این تلاش دست بردارند. این، آنها را به مقصد موردنظرشان خواهد رساند. دیر یا زود این واقعیت بر مقامات ایران نیز مسجل خواهد شد و امیدوارم ما با تکیه بر حسننیت به آن جا برسیم.
* در دیداری که پیشتر با شما داشتم، در مورد گزارشهای مربوط به همکاری میان ایران و کره شمالی در زمینه موشکهای بالستیک و سامانههای پرتاب بالقوه صحبت کردیم. آن موقع شما نخواستید یا نمیتوانستید وارد جزئیات شوید، اما نسبت به تواناییهای هستهای دو کشور و فرستادن آن به سراسر جهان، ابراز نگرانی کردید. البته همان طور که گفتید، تغییرات بسیار زیادی در رابطه با کره شمالی رقم خورده است. به نظر شما آیا اقدامات پرزیدنت ترامپ و تعامل با کره شمالی میتواند خطر همکاری میان کره شمالی و ایران را کاهش دهد؟
**بله.
* به تهديدهاى ايران بپردازيم از جمله غنیسازی اورانیوم، موشکهای بالستیک، صدور تروریسم، و تهدیدهای دیگر. شما در یکی از مصاحبههای اخیرتان در آزمایشگاه ملی آیداهو، به اهمیت امنیت سایبری نیز اشاره کردید. آیا از بابت احتمال همدستی ایران و چین در مقابله با ایالات متحده در عرصه جنگ سایبری نگران هستید؟
**چین هم نمیخواهد با آنها همکاری کند. وجود یک ایران که جنگافزار هستهای تولید کرده باشد هیچ سودی برای چین ندارد. آنها [چینیها] این موضوع را زمانی که ما درگیر مسئله کره شمالی بودیم، ثابت کردند. آنها آشکارا گفتهاند که نمیخواهند کره شمالی نیز جنگافزار هستهای داشته باشد. چنین چیزی به سود آنها نیست. من نمیتوانم تمام جزئیات آنچه میدانیم و نمیدانیم را در اینجا بیان کنم. اما این موضوع امروز چندان مایه نگرانی من نیست.
* به تازگی در سنا شاهد یک مناظره بسیار داغ بر سر مجوز جنگ با ایران بودیم. دموکراتها خواستار محدود كردن [اختیارات] جنگی پرزیدنت بودند، از طرف ديگر جمهوریخواهان نگران این بودند که این کار دست رئیسجمهوری را خواهد بست. خود پرزیدنت ترامپ نیز گفته است که کنگره را در جریان اوضاع قرار خواهد داد، اما هیچگونه مبنای قانونی برای این کار وجود ندارد. دیدگاه شما در این باره چیست؟ حق با کیست؟ ممکن است برای مخاطبان ما این مسئله را روشن کنید.
**اگر كسى در آمریکا بزرگ نشده باشد، و در آمریکا به مدرسه نرفته باشد، و قانون اساسی و شاخههای سهگانه دولت ما را نشناسد، بله، این موضوع میتواند گیجکننده باشد. ما در دولت سه شاخه متفاوت داریم و هر یک باید نقشی را ایفا کنند. نخستین شاخه دولت، شاخه «مردم» است. کار این شاخه تخصیص بودجه، تعیین برنامه، و ایجاد ادارات است. شاخه دوم دولت آن چه که شاخه نخست انجام داده است را «اجرا» میکند. و میان این دو شاخه مرتبا اختلافنظرهایی به وجود میآید و این موضوع میتواند برای کسی که آن را درک نکند، گیجکننده باشد. نکته مهمی که مردم ایران، و همچنین رژیم ایران، باید بدانند این است که اگرچه در آمریکا بحثهایی در جریان است، اما بر سر این که آیا کاری که حکومت ایران انجام میدهد شایسته است یا نه، هیچ بحثی وجود ندارد. پرسش این است که اگر آنها به دستیابی به جنگافزار هستهای نزدیک شوند، رئیسجمهوری در چه مقطعی اقدام لازم را انجام خواهد داد؟ در این مورد بحثهایی وجود دارد. اما او رئیسجمهوری ایالات متحده است و قدرت چشمگیری دارد. این مسئله که «چه کسی در رابطه با انجام اقدام نظامی قدرت [تصمیم گیری] دارد؟» موضوعی است که از زمان نخستین رئیسجمهوری ما، یعنی جرج واشنگتن، در این جا مورد بحث بوده است. با این وجود تاکنون هیچ رئیسجمهوری به خاطر اتخاذ تصمیم به انجام اقدام نظامی توسط کنگره مورد بازخواست قرار نگرفته است. در حقیقت، مردم آمریکا همواره از رئیسجمهوریشان پشتیبانی کرده و میکنند.
* به مردم ایران اشاره کردید. بارها خودتان گفتهاید كه نمیخواهید با ایران وارد جنگ شوید. در عين حال هم گفتهاید مردم ایران هم به اندازه دیگران، «قربانی» شرایط کنونی بودهاند. آیا پيامى برای مردم ایران دارید؟
**بله، البته. و آن این است که ما باور داریم مردم ایران نیز به اندازه جهانیان قربانی رفتارهای بد این حکومت هستند. ما آمریکاییها به این واقعیت اذعان داریم که مردم ایران بازماندگان سربلند ملتی با پیشینهای چندین هزار ساله هستند. شایستگی آنها بسیار بیشتر از آن چیزی است که ..... نصیبشان شده است. ما چشم به راه آن روز هستیم، و آن روز فرا خواهد رسید؛ روزی که ایران، به عنوان یک بازیگرِ برابر با سایر بازیگران جهانی - همانها که علاقمند به چیزهایی هستند که مردم متمدن به آن باور دارند، میتوانند با دیگران کنار بیایند، و میکوشند تا زندگی را برای همه ایرانیان و همه خانوادههایشان بهتر کنند - با سربلندی بر جایگاه درخور خود در عرصه جهان خواهد ایستاد.....