گروه سیاسی: «با اقدام بموقع و مقتدرانه نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملیات دزدی دریایی و سرقت نفت ایران توسط آمریکا ناکام ماند.» این اولین تیتری بود که رسانه داخلی و نزدیک به حاکمیت آنرا عصر روز گذشته منتشر کردند و به دنبال آن موجی از تبریک توسط مسئولان کشوری و لشکری در رسانه ها به راه افتاد. اما آنچه که به صورت دقیق اطلاع رسانی شد اصل ماجرایی بود که امروز مشخص شد ایران یک نفتکش متعلق به کشور ویتنام را با 26 خدمه 10 روز قبل توقیف به بندرعباس منتقل کرده است. شرکت ردیابی نفتکشها، (تانکرترکرز )با انتشار توییتی در همین رابطه نوشت: «نفتکش ویتنامی ۷۰۰ هزار بشکه نفت ایران رو به چین برده اما به دلایلی نفتکش پهلو نگرفته است. نفتکش به بندرعباس بازگشته است و دیروز به تنگه هرمز منتقل شده است» این ادعا در حالی مطرح میشود که همچنان مقامات دولتی اظهاراتی خلاف این را بیان خواهند کرد. فریدون مجلسی، تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگوی خود با سایت دیدهبان ایران معتقد است که ادعاهای روز گذشته مقامات دولت سیزدهم دستکاری شده و جنبه تبلیغاتی دارد. مشروح گفتوگو با این تحلیلگر را در ادامه میخوانید.
*باتوجه به خبری که دیروز در سرانهها منتشر شده مبنی بر اینکه نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک نفتکش با پرچم ویتنام را توقیف کردهاند، شما این اتفاق را به چه شکل ارزیابی میکنید؟
اولاً امروز 13 آبان است و این اتفاق گویا 3 آبان رخ داده است. بعد از 10 روز قاعدتاً اخبار دستکاری میشود، جنبههای تبلیغاتی پیدا میکند و در نهایت اهمیت خبری آن تحت شعاع بهرهبرداری سیاسی قرار میگیرد. البته ناگفته نماند این خبر بسیار مبهم است. آن چیزی که منتشر شده این است که آمریکاییها یک نفتکش حامل نفت ایران را مصادره کردند، نفت آن را تخلیه کرده آنوقت جان بر کفان ایرانی کشتی خالی را بازپس میگیرند! اما خبر اینکه یک کشتی ویتنامی را به سواحل ایران آوردهاند بسیار جای ابهام و سوال دارد. این سوال در حال حاضر مطرح میشود که آیا این کشتی که از آن به عنوان کشتی ویتنامی یاد میکنند همان کشتی تخلیه شده خود ایران است یا خیر؟! در این خصوص اصلاً به طور شفاف اظهارنظری مظرح نشده است که ما بتوانیم درباره آن قضاوتی کنیم.
*آقای مجلسی! دیروز علی باقری اعلام کرد که 8 آذر مذاکرات برجامی از سر گرفته خواهد شد، باتوجه به اتفاقات اخیر این دور از مذاکرات را به چه شکل پیشبینی میکنید؟به نظر شما این اتفاقات تا چه اندازه بر روی روند مذاکرات تاثیر خواهد گذاشت؟
در خصوص اینکه این اتفاق آیا به تنش میان ایران و آمریکا میافزاید یا خیر جواب این است که قطعاً این اتفاق خواهد افتاد. جالب است دولت ایران همیشه به دلیل عقبه تاریخیای که ویتنام داشته است، نسبت به این کشور حالت دلسوزگانهای داشته اما حالا کشتی که از آن این کشور است را توقیف کرده است؟! اصلاً این کشتی چه ارتباطی به آمریکا دارد؟! مبحث دومی که مطرح میشود این است که این کشتی نفتکش ایران عازم کجا بوده است که آمریکا آن را گرفته است؟! برخی اوقات یکسری چیزها از دیدگاه ایران منطقی است اما از دیدگاه دیگران غیرقابل باور تلقی میشود. فقط در یک صورت آمریکا در این ماجرا امکان مداخله کردن داشت که این نفتکش برای فرستاده شدن به اسرائیل بوده باشد و ایران از عبور آن جلوگیری کرده و در این شرایط آمریکا هم نفتکش را تخلیه کرده است و الا دلیل دیگری نمیتواند داشته باشد که البته این مسئله یک اقدام جنگی-نظامی تلقی میشود و وارد شدن به این جنگ یک مسائلی را در بطن خود دارد که بهتر است که به نحوی مدیریت شود تا این حجم از خسارتی که به ایران و مردم ایران وارد شده است به شکلی جبران شود.
*براساس توییتی که شرکت ردیابی نفتکشها تانکر ترکرز منتشر کرده است گویا نفتکش ویتنامی 700 هزار بشکه نفت ایران را به چین برده که به دلایلی این نفتکش به بندرعباس بازگردانده شده است، نظر شما در این باره چیست؟
اگر نفتکشی در خدمت ایران بوده است و نفت ایران را به چین برده طبیعتا دلیلی ندارد که این نفتکش اسیر ایران باشد! قطعا دولت آمریکا هم به خودش اجازه نمیدهد نفتکش که نفت ایران را چین میبرد، تخطی کند. آمریکا فقط نفتکشی را که مغایر تحریمهای بینالمللی باشد و ایضاً ارسال نفت به گروههای حزبالله را توقیف میکنند.
*آقای عبدی در توییتی اظهار کردند که برای اعلام کردند که «زمان مذاکرات نیازی به انتشار خبرهای آنچنانی از درگیری خیالی نظامی نیست. مذاکره کنید، مذاکره کار خوبی است» به نظر شما با توجه به این توییت ایران برای توجیه شکست خودش در مذاکرات که همان نادیده گرفتن 6 مذاکرهای که در وین در دولت حسن روحانی انجام شد، بود و این خبر به ظاهر عجیب را منتشر کرد؟
من فکر نمی کنم که بشود اسم بن بست رای روی مذاکرات ایران و آمریکا گذاشت. بعد از حاکمیت دولت جدید که همه نهادهای کشور را در اختیار دارد این دیگر شکست نیست بلکه یک پیروزی است؛ به دلیل این که آن ها در آغاز با برجام مخالف بودند و خواهان یک راه حل نهایی هستند. من فکر نمی کنم که مقامات دولت ابراهیم رئیسی خواهان مذاکره واقعی باشند. ایران اینطوری رفتار می کند که کشورهای جهان بیایند و ما را از این مخمصه نجات دهند در حالی که ما گرفتار مخمصه هستیم و اگر لازم شود برای رهایی از این وضعیت باید شرایطی را هم بپذیریم، این روند طبیعی مذاکره است. مگر این که خواهان جنگی باشیم که اطمینان کافی از پیروزی خود در این جنگ را داشته باشیم. وضعیت امروز ایران را با 40 سال پیش مقایسه کنید! اگر روند رشد ما روز به روز به سمت پایین میرود، قطعا یک اشکالی در کار ما وجود دارد.
*تحلیل شما از روند مذاکرات برجامی در آینده چیست؟
مقامات دولت سیزدهم فکر میکنند که باید چارچوبها و قواعد مذاکره را خودشان تعیین کنند. از سویی دیگر طرفهای دیگر مذاکره میگویند ایران اگر میخواهد از این بدبختی رهایی یابد، باید در حل مسائلی که ما میگوییم، بکوشد. این آقایان دولتمرد فراموش کردهاند که علت 6 قطعنامه محکوم کننده سازمان ملل که ایران را دچار آن مشکلات تحریم بینالمللی کرد چه بود! در آن 6 قطعنامه ایران بهدلیل تخطی از مقررات ان پی تی و تلاش پنهانی در توسعه عملیات هستهای در نطنز، فردو و اراک محکوم شد. زمانی که این مسائل مشخص شد مشکل ایران این بود که به چه شکل در برابر واقعیتها، مسئله را به نوعی پردهپوشانی کند. به همین دلیل بود که مجبور شد به آن شرایط و محدودیتها تن بدهد وگرنه چرا کرهجنوبی، مکزیت و ویتنام مشکل برجام ندارد؟! اگر تخطیای صورت گرفته است، خاطی ما متاسفانه مجبور است که عواقب آن را به جان بخرد؛ اما آقایان متوجه این قضیه نیستند. نکته دومی که همین آقایان به آن بیتوجهاند این است که کل مشکلی که برای ایران به وجود آمده، به علت وجودی برجام برمیگردد. علت وجودی برجام شعار نابودسازی اسرائیل توسط ایران است! شعاری که نتیجه آن یک جنگ تدریجی برای ایران بود البته بنده اسم این جنگ را جنگ فرسایشی برای ایران نام گذاشتهام. این جنگ به دلیل دفاع آمریکا، غرب و حتی روسیه از موجودیت اسرائیل است به همین دلیل بود که تا برجام به سمت جلو حرکت میکرد، با شلیک آن موشکی که اتفاقا بر روی آن همان شعار معروف اسرائیل را نابود خواهیم داد نوشته شده بود، در زمان خود آقای اوباما تحریم های جدیدی علیه ایران اعمال شد. بنده معتقد هستم که مذاکراتی شکل نخواهد گرفت. حتی اگر مذاکراتی هم انجام شود به نتیجه نخواهد رسید. اگر ایران بتواند به تولید بمب اتم برسد، به مرحله خطرناکی خواهیم رسید که البته بنده امیدوارم مشکلاتی برای ایران رخ ندهد گرچه بعید میدانم.
*تیم مذاکره کننده دولت حسن روحانی که محمدجواد ظریف سرپرستی آن را برعهده داشت از قدرت بیان و اقناع بالایی برخوردار بودند، باتوجه به شرایط موجود تیم مذاکرهکننده دولت سیزدهم را به چه شکل ارزیابی میکنید؟ آیا این افراد میتوانند از عهده این مذاکرات بربیایند؟
آقای ظریف به دلیل اینکه خودش جزء سیاستگذاران بود؛ در سیاستگذاریها با ایشان مشورت میشد و در نهایت او در قالب همین سیاستها مذاکره میکرد که اغلب این مذاکرهها هم موفقیتآمیز بود. اما در حال حاضر یک عدهای نشستهاند کلمه به کلمه از برجام ایراد میگیرند که بسیار جای تعجب دارد. اگر در برجام بایدها و نبایدهایی نبود که اصلاً چه نیازی به شکل گیری آن بود؟ ایران ناچار است آن مقررات را بپذیرد که کشورهای دیگر بتوانند از آن خطاهایی که در ساخت بمب اتم کرده بود، چشمپوشی کنند. گروه جدید هم باید دستورالعملهای خود را از بالادستیها بگیرند. این تیم مذاکرهکننده نیست که نقش تعیین کنندهای در مذاکرات دارد بلکه این دستورات مقامات بالا دستی جمهوری اسلامی است که در پشت صحنه به این افراد برای اجرا ابلاغ میشود. اینکه مسئولان تا چه اندازه از وضعیت خطیر ایران در عرصه جهانی آگاه هستند و تا چه اندازه به راهحل نظامی و یا دیپلماسی معتقد هستند این ها چیزهایی نیست که در حوزه اختیارات تیم مذاکرهکننده باشد. منبع: دیده بان ایران- نازیلا معروفیان