در میان مشکلات حاشیه نشینی کلانشهرها، "درمان" همچنان نقطه ضعف پررنگی است که حتی پایتخت هم از آن بینصیب نمانده. اما در این میان سوال این است؛ از مشکلات مراکز درمانی اندکی که با جمعیت زیادی روبرو هستند و بار بیمارستانهایی که ساخته نشدهاند را به دوش میکشند، کسی خبر دارد؟
بیمارستان اکبرآبادی تهران، یکی از همان بیمارستانهای حاشیهای است که در مجاورت محله آسیبخیز هرندی قرار دارد و با تعداد زیادی از زنان آسیب دیده و بیسرپرست، پناهجویان غیرقانونی و نوزادان رها شده، روبروست. این بیمارستان که در سال ۱۳۱۹ به عنوان بنگاه حمایت از مادران و نوزادان و زنان باردار و بینوایان تاسیس شد و یکی از مراکز درمانی کلیدی زنان با بار مراجعه بالا در جنوب شهر تهران به شمار میآید.
با دکتر محمدحسین بدخش، رییس این بیمارستان درباره هرآنچه که این مرکز درمانی در این نقطه از تهران تجربه میکند گفتوگو کردهایم که در پی میخوانید. بدخش ضمن اشاره به مشکلات این بیمارستان، میگوید: بیشتر بیماران این بیمارستان از حاشیه شهر و با وضعیت مالی نامساعدی هستند. برخی از آنها معتاد، بیسرپرست و بد سرپرست بوده که برای پرداخت ابتدائیترین هزینههای زندگی خود دچار مشکل هستند.
افغانهایی که کارت اقامت ندارند
وی ادامه میدهد: یکی از مشکلات ما این است که در برخی از ماههای سال بین ۱۳ تا ۱۸ درصد بیمار مراجعه کننده افغان داریم که حتی کارت اقامت نداشته و غیر قانونی محسوب میشوند، اما نمیتوانیم آنها را پذیرش نکنیم. در این شرایط برای تامین هزینه درمان، آنان را به کمیساریای عالی پناهندگان معرفی میکنیم، که گاهی هم جواب نمیدهند، یا اینکه از خیرین کمک میگیریم.
اما در مجموع ترخیص هیچ بیماری را به خاطر نداشتن پول به تعویق نمیاندازیم، چون این کار برخلاف آموزههای دینی است. در این موارد سعی میکنیم تا حدودی از ارگانهایی که در این زمینه مسئولیتی دارند، نسبت به تهیه هزینه درمان اقدام کنیم؛ چراکه بیمارستان هم باید اداره شود؛ اگر توزیع پول هتلینگ در طرح تحول عادلانه باشد، این جا میتواند به داد ما برسد. البته من تصور نمیکنم که عادلانه باشد.
تکلیف بیماران بیبضاعت را چه کسی مشخص میکند؟
رییس بیمارستان اکبرآبادی در خصوص اقدامات این بیمارستان درخصوص بیمارانی که پولی برای تامین هزینههای درمان ندارند نیز میگوید: زمانی که زائو پول ندارد، نه تنها من، بلکه هیچ کس دیگر هم قادر نیست از پذیرش او خودداری کند. بعد از زایمان اگر مشخص شود بیمار تحت پوشش بیمه نیست، مددکاری بیمارستان از کمکهای مردمی استفاده میکند، البته به تازگی اعلام شدهاست که شهرداریها قرار است در این راستا کمک کنند. ما بیمار را به دلیل دریافت هزینههای درمان، نگه نمیداریم و سعی میکنیم هزینه بیمارستان را تامین و بیمار را ترخیص کنیم، چون ما به تخت بیمارستان نیاز داریم. از طرفی هم انسانی و شرعی نیست که گروکشی کنیم. اسامی را برای معاونت درمان میفرستیم و آنها هم گاهی هزینه بیمار را میپردازند.
به مادرانی که صلاحیت ندارند، نوزاد تحویل نمیدهیم
وی همچنین مشکلات بهداشتی، اعتیاد، نداشتن همراه و سرپرست و همچنین مشکل تامین هزینه را مهمترین دغدغههای این بیمارستان در زمینه بیماران مهاجر، معتاد و کارتنخواب عنوان کرد و گفت:ما بیماران کارتن خوابی داریم که حامله میشوند و برای زایمان به اینجا مراجعه میکنند. اولین کاری که برای آنها انجام میدهیم گرفتن تستهای متعدد بیماریهای عفونی است. برخی از آنها آلوده هستند که در نتیجه هم مادر و هم نوزاد تحت درمان قرار میگیرند.
بدخش اضافه میکند: نوزادی را که مادر از پذیرش وی ممانعت میکند یا اینکه هویت پدرش مشخص نیست، با اعلام به مقام قضایی، تحویل سازمان بهزیستی میدهیم. گاهی حتی این نوزادان پدر بزرگ هم ندارد که نوزاد رابه او تحویل دهیم. بدخش با بیان اینکه طبق قانون نوزاد باید به پدر تحویل داده شود، ادامه داد: ما جایی مشکل پیدا میکنیم که مادر، عقدنامهای ندارد و کسی سراغ آنها نمیآید. حتی زمانیکه نوزاد را به محل زندگی آنها میبریم با عدم پذیرش روبرو هستیم. گاهی برخی از این زنان، نوزادی دارند که هویت پدرش معلوم نیست و نمیخواهد نوزاد را نگه دارد. در حالی که برای تحویل بچه به مادر، صلاحیت او بسیار مهم است.
طرح تحول سلامت نیاز مند باز نگری است
وی در ادامه صحبتهایش، درخصوص مهمترین چالشهای طرح تحول نظام سلامت نیز میگوید: طرح تحول، هزینه مردم را کاهش داد و بیمارستانها چهرهای تازه پیدا کردند، اما نیازمند بازنگری و نظارت مستمر است. باید دقت کنیم که نرخ جراحیهای القایی و اعمال جراحی بیجهت بالا نرفته باشد؟ ما نظارت را در کمیت نمیدانیم، بلکه آن را در کیفیت میدانیم. فقط نظارت میکنیم که پول چه میزان دریافت شده است. در این طرح به کیفیت اعمال جراحی و موارد دیگر کمتر پرداخته شده است. همچنین هزینه هتلینگ در طرح تحول نظام سلامت به طور عادلانهای بین بیمارستانها توزیع نشده است.
وی افزود: باید در این طرح حرمت جامعه پزشکی را حفظ میکردیم. در میان شکایاتی که از پزشکان شده است، آمار بالایی از شکایتهای نادرست و واهی گزارش میشود. هنگامی که کسی ناراضی است چنانچه سامانهای وجود داشته باشد، شکایت میکند ولی با اعلام این سامانه، بسیاری از افراد بیجهت شکایت کردند که کمی حرمت جامعه پزشکی را پایین آورد. بدخش تصریح کرد: در حق هرکسی که ظلم شده باید شکایت کند، ولی حرمت همدیگر را حفظ کنیم، در غیر این صورت دود آن به چشم همه میرود.
رییس بیمارستان اکبرآبادی راه حل مشکل اضافه دریافتیها در سیستم بهداشت و درمان را، به جز برخورد، تعیین تعرفههای مناسب عنوان کرد و افزود: امسال افزایش میانگین تعرفهها ۱۰ درصد است، ولی اگر بیمار فوت کند، پزشک باید دیه بپردازد. آیا میزان افزایش دیه و تعرفهها با هم قابل مقایسه هستند؟
بدخش همچنین اظهار کرد: دولت بر اساس وضعیت خود این تصمیم را گرفته است، ولی درکنار آن، بجاست که همان درصد هم برای مالیات صادق باشد. در این صورت عدالت اجتماعی و تکریم ارباب رجوع نیز بیشتر میشود. همکاران و پزشکان جوان، بیمار را به چشم اسکناس نگاه نکنند، بلکه به اسم انسان دردمند نگاه کنند.
از مالیاتهای بالای جامعه پزشکی تا وضعیت نامساعد پزشکان عمومی
رییس بیمارستان اکبرآبادی در ادامه صحبتهایش از بستن مالیاتهای بالا برای جامعه پزشکی نیز انتقاد کرد و گفت: مالیات جامعه پزشکی بالا است و متاسفانه دو سال است تفاهم نامهای نیز با نظام پزشکی منعقد نمیشود. الان وضعیت چندان خوبی نیست. مسئولین مالیاتی فکر عاجلی در باره این موضوع کنند.
بدخش، همچنین راهاندازی کلینیکهای ویژه در تمام بیمارستانها را صحیح ندانسته و غیر ضروری خواند و ادامه داد: این کلینیک برای خدمت به آحاد جامعه و بیماران در این بیمارستان ضروری است، اما نباید در هر جایی باشد. در یک کیلومتر شرق و غرب و شمال و جنوب بیمارستان اکبرآبادی یک متخصص هم مستقر نیست. ولی در بیمارستان دیگری که بیرون بیمارستان انواع متخصصین چیده شدهاند، داشتن کلینیک ویژه مفهومی ندارد، مگر اینکه بخواهیم با بخش خصوصی چالشی داشته باشیم. به همین دلیل در این طرح باید برخی موارد را بازنگری کرد. در جاهایی که بخش خصوصی نتوانسته یا به هر دلیلی وارد نشده است، باید کلینیک ویژه را در کنار بیمارستان داشته باشیم.
وی به وضعیت نامساعد پزشکان عمومی از نظر ویزیت و معیشت نیز اشاره کرد و گفت: بیماران تمایل دارند به پزشکانی که در رشته خودشان برتر هستند، مراجعه کنند که هزینه بالایی هم دارد و متاسفانه همه مردم، جامعه پزشکی را بدین گونه تصور میکنند، در حالیکه خیل عظیم جامعه پزشکی این وضعیت را ندارند. تعدادی از پزشکان عمومی بیکار هستند، آنها بدنه این جامعه هستند و زحمت اصلی پزشکی برعهده آنهاست، ولی هیچ فکری برای آنها نکردهایم. این پزشکان در بحث اشتغال، ویزیت و معیشت مشکل دارند. تعرفهها را باید طوری ببینیم که حداقل زندگی مناسب شأن یک پزشک باشد.
بدخش در پایان صحبتهایش گفت: یکی از راههایی که میتوان بر اساس آن تعرفه را مشخص کرد، این است که از کشورهای اطراف میانگین بگیریم و ببینیم نرخ ویزیت آنها چقدر است. بعد بگوییم ویزیت شما باید این رقم باشد ولی فعلا نمیتوانیم آن را پرداخت کنیم. جامعه پزشکی نیز همراه دولت و ملت است و آن را میپذیرد، همانگونه که تا بحال همراه بوده و خواهد بود.