حضور ارامنه در حوزههای فرهنگی هنری، علمی و حتی اقتصادی باعث شد تا ایران بتواند همراه با جهان؛ تجربیات نوینی داشته باشد. اما بهطور مشخص؛ در ایران، نقش ارمنیان در شکلگیری موسیقی نوین و معاصر ایران چشمگیر بوده است. هنرمندان بسیاری که در راه گسترش موسیقی در ایران گامهای با ارزشی را برداشتند. این مسئله در حوزههای مختلف و خصوصا در حوزه موسیقی؛ بسیار وابسته به سفرهای ارامنه و نگاه جهانی آنها بود. درواقع ارامنه با سفرها و نگاه وسیع خود میتوانستند آنچه در جهان درحال اتفاق است را به ایران بیاورند و با مردم کشورشان سهیم شوند. برای بررسی نقش ارامنه در موسیقی ایران؛ نشستی با حضور لوریس چکناواریان (آهنگساز و رهبر ارکستر) و امیر اشرف آریانپور (موسیقی شناس و استاد دانشگاه) برگزار شد.
آقای چکناواریان؛ ارامنه سرآغاز خدمات متعددی خصوصا در حوزه فرهنگ و هنر در ایران بودند و به نوعی نقش محوری داشتند.نظر شما چیست؟
لوریس چکناواریان: وقتی یک نفر به من بگوید که شما اقلیت هستید مشخصا به او میگویم که من یک ایرانی اصیلم و از زمان کوروش کبیر در ایران ریشه دارم. وقتی که ساسانیان حکومت اشکانیان را از بین بردند این چند دستگی به وجود آمد در واقع اشکانیان، ارامنه را در ارمنستان ادامه دادند و خواستند که ارامنه را هم مثل کلیمیها از ایران جدا کنند. اولین کشوری که مسیحیت را قبول کرد ارمنستان بود درحالیکه دین زرتشتی داشتند.
از زمانی که یادم است و مدرسه میرفتم؛ در کتاب تاریخ ما هیچ وقت گفته نشد که ارامنه، ایرانیان اصیل هستند. هر وقت صحبت از ارامنه میشود؛ انگار آنها به یک باره وسط ایران افتادند یا مهاجر هستند. درحالیکه ارامنه یکی از 28 پادشاهی بودند که به همراه کوروش کبیر ایران را تشکیل دادند و از این 28 پادشاه تنها دو پادشاه ارامنه و فارسها باقی ماندند.
حدود 300 سال پیش شاه عباس به اشتباه ارمنستان را به ترکها واگذار کرد. از طرفی دیگر فتحعلی شاه هم ارمنستان شرقی را به روسها داد. به خاطر این اشتباه سیاسی ارامنه زیر پرچم عثمانیها و روسها رفتند و در نتیجه در تمام دنیا پخش شدند. درحالیکه ارامنه همه ایرانی اصیل هستند حالا بسیاری از ارامنه در کشورهایی مانند فرانسه، روسیه، ایران و ... پخش شدهاند. ایران کشور بزرگی است که به قومیتهای مختلفی تقسیم می شوند فارسها در شعر و ادبیات بسیار قوی بودند، ارامنه در موسیقی و صنایع دستی حضور تاثیرگذاری داشتند یا بهطور مثال آذریها در اقتصاد قوی بودند. همه این قومیتها باعث میشدند تا ایران کشوری قدرتمند باشد. به دلیل اینکه زمانی ارامنه زیر پرچم عثمانی بودند و به عثمانی رفتند توانستند با اروپا ارتباط برقرار کنند و در واقع همین فرهنگ اروپایی باعث شد تا در موسیقی ربع پردهها را از بین ببرد.
ارامنه تا حدود صد سال پیش همین موسیقی معمولی را داشتند و موسیقی اصلی ارامنه بیشتر در کلیسا شنیده میشود که در روز یکشنبه زندگی کامل حضرت مسیح با موسیقی تعریف میشود. در واقع این نوعی تعزیه و اپرا است. ارامنه هیچ گاه سیاستمدار یا اقتصاددان بزرگی نداشتند در واقع میتوان به قطعیت گفت که ارامنه در سیاست و اقتصاد صفر هستند و در فرهنگ و هنر و علم ریشههای عمیقی دارند. من همیشه به یاد دارم که به ما میگفتند پول کثیف است و به پول فکر نکنید. هرچه دارید در مغزتان بگذارید تا بتوانید به هر جای دنیا بروید. از سوی دیگر ارامنه چون همواره در حال مهاجرت بودند ملک و املاک چندانی نداشتند و هر چه داشتند از شهری به شهری دیگر میبردند. از تمام این حرفها خواستم به گفته سقراط برسم از سقراط پرسیدند پول مهمتر است یا دانش و او گفت پاسخ سوالتان را نمیدانم اما آنها که دانش دارند برای کسانی که پولدار هستند کار میکنند.
آقای آریانپور؛ شما نقش ارامنه را در موسیقی ایران چگونه میبینید؟
امیر اشرف آریانپور: ارامنه نقش پررنگی در گسترش موسیقی ایران داشتهاند. همه ما به همراه ارامنه جزئی از خاک بزرگ ایران هستیم. ارامنه از روزگاران قدیم در ایران حکومت میکردند. شیرین با خسرو پرویز عروسی کرد درحالیکه شیرین در شمال ایران بود و خسرو پرویز در جنوب ایران قرار داشت این دو عاشق هم شدند خسرو تا عکس شیرین را میبیند عاشق او میشود. شیرین هم همینطور و شیرین از ارمنستان راه میافتد تا خسرو پرویز را ببیند. داستان آشنایی ارامنه و ایرانیان بسیار قدیمی است و حتی قدیمیتر از داستانی است که الان گفتم.
ارامنه علاوه بر خدمتهای فرهنگی و هنری که به ایران کردهاند در گسترش علم و دانش نیز نقش بسزایی ایفا کردهاند. ارامنه همواره نوآوری میکردند و چون مسیحی بودند سفرهای بیشتری به خارج از ایران داشتند چند سال پیش به همراه دکتر حسن ریاحی و همسرشان به ارمنستان رفتم و متوجه شدم که هنوز میتوان از ارامنه آموخت. اگر امروز در کشور ما موسیقی کلاسیک وجود دارد ما آن را مدیون ارامنه هستیم. نقش ارامنه در گسترش موسیقی کلاسیک در ایران بسیار پررنگ است در ایران تنها موسیقی سنتی وجود داشت که البته حفظ آن نیز مرهون تلاشهای ارامنه است زیرا زمانی مسلمانها حق داشتن موسیقی را نداشتند البته این حضور در اوایل انقلاب اسلامی نیز رخ داد.
سالها پیش علینقی وزیری هنرستان موسیقی را تشکیل داد و در آنجا ورود زنهای ارمنی را برای تحصیل آزاد اعلام کرد. خانم قمرالملوک وزیری در آن زمان نامهای نوشت و گفت چرا فرق قائل میشوید همه ما زن هستیم اما واقعیت این بود در زمانی ارامنه و یهودیها میتوانستند موسیقی داشتهباشند اما مسلمانان نمیتوانستند. زمانی ارامنه باشگاهی در چهارراه یوسفآباد داشتند ما هر کنسرتی که در آن زمان میخواستیم برگزار کنیم مجبور بودیم به این باشگاه رجوع کنیم زیرا سالنهای کنسرت زیادی وجود نداشت کلوپ ارامنه نیز بسیار برای اجراهای ما مناسب بود زیرا در آنجا یک پیانوی رویال قرار داشت هنرمندانی چون مرحوم ملک اصلانیان، فاطمه صبا، اِولین باغچبان، منیر وکیلی و بسیاری دیگر در کلوپ ارامنه کنسرت برگزار کردند.
برای من سه هنرمند در عرصه موسیقی ارامنه بینظیر هستند و بسیار آنها را دوست دارم آقایان روبیک گریگوریان، امانوئل ملک اصلانیان و لوریس چکنواریان در عرصه موسیقی بسیار تاثیرگذار هستند. این هنرمندان به مملکت خودشان صادقانه خدمت کردند. زمانی که من به هنرستان موسیقی رفتم تقریبا تمامی معلمها ارمنی بودند خانم هاکوپیان، خسروی، حقنظریان و بسیاری دیگر از مدرسین موسیقی در آن زمان بودند. خانم خسروی رئیس هنرستان موسیقی بود شما تصور کنید در زمانی ارامنه چنین نقش پررنگی را در موسیقی ایران داشتند. روبیک گریگوریان و امانوئل ملکاصلانیان فرشته بودهاند. زمانی پرویز محمود مدیر هنرستان موسیقی بود و روبیک گریگوریان مشاورش بود. روبیک برای همه ما یک بت بود چراکه پرویز محمود همیشه بداخلاق بود و چهرهای اخمو داشت اما او همیشه به ما میخندید و با ما برخوردی دوستانه داشت من کمتر آدمی مثل گریگوریان، چکنواریان و ملکاصلانیان در زندگیام دیدهام. این هنرمندان با وجود اینکه همیشه مشکلات بسیاری داشتهاند اما هیچگاه عصبانی نشدهاند و همیشه خوشاخلاق بودهاند.
فکر میکنید چه عاملی باعث شد تا ارامنه اینگونه در موسیقی تبدیل به جریانی تاثیرگذار بشوند؟
لوریس چکنواریان: موسیقی در خون ارامنه است. ارامنه بیشتر روحیه میتراییسم داشتهاند و از آن زمان موسیقی بسیار مهم شد. علاوه بر آن؛ موسیقی در کلیسا از ارکان اصلی است و هزاران هزار آهنگ متفاوت در کلیسا نواخته میشود. من حدود 40 سال پیش به مدت ده سال در کتابخانههای مختلف اروپا و در ایران کتابهای مختلف آهنگهای کلیسایی را جمعآوری کردم که به بیش از دو هزار ملودی کلیسایی رسید و آخرین کتاب را در اصفهان یافتم بسیاری از این کتابها نت نویسی مخصوص ارمنی را داشتند و حتی به اروپایی نوشته نشده بود من تمام این ملودیها را به اسقف ارمنستان دادم.
کلیسا زمانی هفت وعده عبادت مختلف داشت که در هر وعده آن موسیقی مخصوصی نواخته میشد و هر روز نیز مناسبت خاص خودش را داشت به نوعی میتوانم بگویم همانطور که فارسها با شعر بزرگ شدهاند. ارامنه با موسیقی رشد کردهاند. در تبریز سه شخصیت ارمنی چهرهای بینالمللی در موسیقی داشتند ایوان گالانیان، معلم بزرگترین ویولنیستهای دنیاست و هنوز هم متد ویولن او در دنیا تدریس میشود ملیک اصلانیان و روبیک گریگوریان نیز در تبریز متولد شدند. همانطور که فارسها هرموقع کنار یکدیگر جمع میشوند شعر میخوانند ارامنه نیز در تجمعات کوچک خود موسیقی دارند. شما در هر تشکلی از ارامنه یک کر چهار صدایی میبینید. من از بچگی به یاد دارم که کشیشهای قدیم وقتی آواز کر میخواندند با ربع پرده بود البته آن سنت دیگر از بین رفتهاست.
در میان ارامنه سازهای بادی خیلی نواخته نمیشد. این سنت در ارامنه و یهودیها وجود دارد که پسرها ویولن میزنند و دختران باید پیانو بنوازند. شما هیچ خانوادهای را در ارمنستان پیدا نمیکنید که پسرش در آن ویولن نزند و یا دختر پیانو ننوازد. در واقع همه ما با موسیقی بزرگ میشویم موسیقی بسیار عنصر مهمی است چراکه خشونت بشر را از بین میبرد. آلمانیها بعد از جنگ جهانی دوم به موسیقی خیلی اهمیت دادند و مدارس موسیقی و اپرا ساختند تا اخلاق آلمانیها از آن خشونت بیرون بیاید. موسیقی روشنایی میآورد.
اگر ارامنه هم اکثرا اخلاقشان خوب است و خشن نیستند هم به خاطر همین موسیقی است. اما بازهم توجه کنید وقتی میگوییم ارامنه؛ بدین معنا نیست که آنها از آسمان افتادند. ارامنه ایرانیهای اصیلی هستند که با اشتباه شاه عباس؛ در جهان پراکنده شدند و اگر به ایران برگشتند؛ مهاجر نیستند بلکه به کشور خودشان بازگشتند. البته همین اشتباه موجب شد تا ارامنه با دنیای موسیقی مدرن آشنا شدند. بهطور مثال کومیتاس که بزرگترین آهنگساز ارامنه است؛ در برلین تحصیل کرده است. بهطور کلی میتوانم بگویم که ارامنه همچنان در ایران نقش درخشانی دارند اما تدریجا با کاهش مخاطبان موسیقی کلاسیک؛ نقش هنرمندان آن نیز کمرنگ میشود.
نکته دیگر این است که فارسها همواره شعر اهمیت دادند و شعر را در خدمت موسیقی دانستند. ارامنه دقیقا برعکس بودند. موسیقی کلاسیک علم است و باید آن را دانست. موسیقی سنتی ایرانی بیشتر احساس است. ارامنه موسیقی کلاسیک را به مانند زبان بینالمللی وارد ایران کردند اما بسیاری در همان زمان فکر کردند که این موسیقی قرار است جایگزین موسیقی سنتی ایران شود. درحالیکه به هیچ وجه چنین نبود. در جریان حفظ موسیقی کلاسیک نیز روبیک گریگوریان نقش بسیار مهمی داشت.
آقای چکناواریان فکر میکنید علت کمرنگ شدن نقش ارامنه در موسیقی ایران چیست؟
من پیش از این باید بگویم که ثروت و کارخانهها و برجهای بزرگ به هیچ کاری نمیآیند وقتی فرهنگ و هنر وجود نداشته باشد. آلمانیها این کار را شروع کردند و پیرو آنها اروپا و آمریکا نیز بیش از هر چیزی به هنر اهمیت دادند. حالا شما در هر شهری از کشورهای اروپایی یا در هر ایالت از آمریکا چندین سالن کنسرت میبینید.
ایران مثل یک دسته گل از گلهای مختلف است. ارامنه بخشی از ایران بودند که بیش از هر چیز در فرهنگ و هنر تاثیر داشتند. وقتی ارکسترهای مملکت تعطیل شد و تدریس موسیقی دچار مشکل شد و بهطور کل محدودیتهای متعددی بر سر راه هنر قرار گرفت؛ طبیعی بود که ارامنه از ایران بروند. هرچند هنوز ارامنه با تعداد کم نقش درخشانی در ایران دارند اما واقعیت این است که اکثر آنها رفتند.