همين چندي پيش بود كه محمدباقر نوبخت، سخنگوي دولت از تشكيل اتاق فكر مخالفان دولت آن هم شنبه هر هفته خبر داده بود. او گفته بود: «هر هفته اتاقهاي فكري با انگيزههاي سياسي عليه دولت تشكيل ميشود و مشخص ميكند كه در تخريب دولت روي چه موضوعاتي متمركز شوند». پس از او هم الياس حضرتي، نماينده تهران به جزييات بيشتري از اين موضوع پرداخته و گفته بود كه رياست اين اتاق فكر را يكي از وزراي احمدينژاد بر عهده دارد. اما اين اتاق فكر شامل چه كساني است و چگونه عمل ميكند؟ دولت در يك سال گذشته با چه دردسرهايي مواجه بوده است؟ پشت اين دردسرسازيها براي دولت كدام گروه و جريانها حضور داشتهاند؟ براي كشف نقشه مخالفين دولت لازم است دستكم به يك سال گذشته برگرديم و بحرانسازيها عليه دولت را مرور كنيم.
مرور يك سال گذشته يعني از خرداد ماه سال ٩٤ تاكنون نشان ميدهد دولت در ماههاي منتهي به انتخابات مجلس و خبرگان و البته ماههاي بعد از آن دستكم با ٨٠ دردسر از سوي مخالفانش مواجه شده است. كانونهاي بحرانسازي هم البته از چند حلقه فراتر نميروند. اين كانونها به همراه رسانههاي وابسته به آنها دردسرهاي زيادي براي دولت درست كردند.
كانونهاي دردسرآفريني عليه دولت
اگر در بازه زماني يك سال گذشته به تحركات مخالفان دولت و دردسرآفريني آنها نگاهي بيندازيم معلوم ميشود كه منشا اين اقدامات از چند جريان و گروه خارج نيست. «جريانهاي تندرو درون مجلس نهم»، «نيروهاي خودسر»، «جبهه پايداري و اصولگرايان تندرو»، «جريان رسانهاي (شامل خبرگزاريها و سايتها و شبكههاي اجتماعي)»، «صدا و سيما»، «برخي از مداحان»، «احمدينژاد و حاميانش» گروههايي هستند كه طي يك سال گذشته بارها دولت را با اقداماتشان به زحمت انداختهاند. البته سهم و ميزان و نوع فعاليت هر كدام از اين گروهها مانند هم نيست.
كدام كانونها بيشتر عليه دولت فعالند؟
بررسي دادههاي جدول زير نشان ميدهد نيروهاي خودسر و جريانهاي تندرو درون مجلس نهم تا پيش از انتخابات مجلس و آغاز سال ٩٥ بيشترين سهم را در نقشآفريني عليه دولت ايفا كردهاند. اما بعد از انتخابات و با آغاز سال ٩٥، مخالفان دولت كه يك بازوي مهم خود يعني مجلس نهم را از دست دادند بيشترين تمركز خود را بر رويدادهاي رسانهاي عليه دولت گذاشتند. به بياني ديگر با آغاز سال ٩٥، «جريان رسانهاي» به مهمترين بازيگر در دردسرآفرينيها عليه دولت تبديل ميشود. به اين ترتيب اگر قبل و بعد از به نتيجه رسيدن مذاكرات هستهاي دولت با سلسله تجمعات غيرقانوني عليه مذاكرات هستهاي و يا استيضاح و سوال از وزرا و يا خائن خطاب كردن وزير امور خارجه در مجلس مواجه بود اما با آغاز سال ٩٥ و پيروزي حاميان دولت در انتخابات مجلس، حالا دولتمردان با چالشهاي رسانهاي مواجه هستند. حالا دولتيها يك روز بايد استعفا و يا بركناري يك وزير را تكذيب كنند و روز ديگر برادر رييسجمهور را در كنار او قرار دهند تا شايعه دستگيري او را رد كنند.
چه مقاطعي مخالفان دولت دردسرسازتر شدهاند؟
نگاهي به رويدادهايي كه مخالفان دولت طي يك سال گذشته براي دولت درست كردهاند نشان ميدهد اين دردسر آفريني در برهههاي خاص روند افزايشي گرفته و با فواصل نزديكتري تكرار شدهاند.
مثلا اين تحركات در ماه پاياني مذاكرات هستهاي اوج گرفتهاند. به گونهاي كه از ابتداي خرداد ماه ٩٤ تا نيمه تيرماه، تاريخ به نتيجه رسيدن مذاكرات و امضاي برجام، دولت هر سه روز يك بحران را تجربه كرده است كه عمده آنها از جانب نيروهاي خودسر به دولت تحميل شده است.
اما نكته جالب اينكه بلافاصله بعد از به سرانجام رسيدن مذاكرات و امضاي برجام نيز بحرانسازيها براي دولت تا سه ماه بعد از آن با تعداد و شدت بيشتري ادامه پيدا ميكند. به گونهاي كه مرداد تا مهرماه سال ٩٤ دولت دستكم با ٢٦ مورد از دردسرهايي كه مخالفان برايش درست كردهاند مواجه شده است. بي سبب نيست كه رييسجمهور در اولين گفتوگوي تلويزيوني خود با مردم بعد از برجام گفت: كه كاسبان تحريم در چين و تهران از توافق عصباني هستند.
اما روند فعاليت مخالفان دولت از آبان ماه تا اسفندماه ٩٤ به شكل محسوسي به ١٥ مورد كاهش مييابد كه اغلب آنها هم حاميان دولت را نشانه ميرود. اين البته چندان هم دور از انتظار نيست. چه آنكه اين بازه زماني روزهاي ماههاي منتهي به انتخابات مجلس و خبرگان است و كاهش فعاليت آنها در دردسرآفريني براي دولت در واقع تمركز آنها را بر انتخابات نشان ميدهد.
با اين حال آنها اين كمكاري را از فروردين ماه ٩٥ جبران ميكنند. مخالفان دولت از ابتداي امسال تا تيرماه حملات خود را به شكل محسوسي افزايش ميدهند. ٢٨ مورد بحرانآفريني براي دولت در كمتر از ٤ ماه نشان ميدهد كه مخالفان دولت تا چه ميزان از نتايج انتخابات مجلس عصباني شدهاند.
محتواي حملات به دولت چه بوده اند؟
افزون بر اينها محتوا و موضوع بحرانآفرينيها براي دولت هم طي يك سال گذشته يكسان نبوده است. پيش از به ثمر رسيدن مذاكرات هستهاي، شخص رييسجمهور و تيم مذاكرهكننده هستهاي آماج حملات مخالفان دولت قرار داشتند. اما بلافاصله بعد از به سرانجام رسيدن مذاكرات، حاميان و اطرافيان دولت قبل وارد شدند و پروژه شكايت از دولتيها را كليد زدند. احمدينژاد كه دوست داشت حل پرونده هستهاي به نام او و دولتش رقم بخورد بلافاصله بعد از برجام شكايت از جهانگيري را كليد زد و بعد از او هم، شكايت مشايي و جوانفكر از پورمحمدي يا شكايت بقايي از اشرفي اصفهاني به جريان افتادند.
اما بعد از انتخابات مجلس و پيروزي حاميان دولت در انتخابات، جريان رسانهاي مخالفان دولت اغلب توان خود را صرف انتشار شايعاتي درباره وزرا يا اطرافيان رييسجمهور كردند تا سلامت كاري و يا توانمندي كابينه دولت تدبير و اميد را زير سوال ببرند. بازي با فيشهاي حقوقي هم در همين راستا انجام شد. هرچند رييسجمهور از آن به عنوان فرصتي براي مبارزه با فساد اداري استفاده كرد.