شگردهای مختلفی برای زمینخواری وجود دارد، اما ترفندهای زمینخواری در شمال استان تهران، روایتهای جالبی را رقم زده است. آنگونه که محمدرضا قاسمی، رئیس اتحادیه املاک شمیرانات در گفتوگو با «شرق» میگوید: مدلهای زمینخواری در شمال تهران، در چند مورد (البته با شیوههای متنوع) خلاصه میشود. زمینهایی که سندهای حدی دارند و چارچوب آنها در سند موجود نیست، زمینهایی که مالکانشان آنها را رها کردهاند و دفاتر املاک از صاحبان آن بیخبرند و زمینهایی که در میان اراضی ملی سند دارند و ساختوساز در آنها غیرقانونی است، اما کلاهبرداران با ناآگاهی افراد خریدار، دست به فروش آنها میزنند و خریدار را دچار دردسر میکنند.
قاسمی در این گفتوگو پرده از برخی از کلاهبرداریهای کلان در شمال شهر تهران برمیدارد. کلاهبرداریهایی با شگردهایی جذاب که با تبانی باندهای متخلف با برخی از دفاتر اسناد و دفاتر املاک رخ میدهد. به گفته او، این جاعلان عمدتاً تمامی مهرهایی که از طریق آنها میتوان زمینی را به نام زد، در اختیار دارند و با پرداخت اندکی رشوه در مقابل قیمت اصلی زمین، این اراضی و خانهباغها را تصاحب میکنند. در ادامه روایت برخی از این پروندههای جنجالی را از زبان رئیس اتحادیه املاک شمیرانات بخوانید.
گویا ماجراهایی در شمیرانات اتفاق میافتد و زمینخواران به دخل و تصرف زمینهای افرادی روی آوردهاند که از کشور خارج شدهاند. ماجرا از چه قرار است؟
ماجرا از این قرار بوده که افرادی، زمینهایی را که مالکانشان رها کرده و به خارج رفتهاند، به بهانههای مختلف تصرف میکنند.
این تصرفها به چه شکلی بوده؟ آیا مشخص است چه میزان از این زمینها را تصاحب کردهاند؟
نه؛ میزان آن مشخص نیست، گرچه پلیس آگاهی در جریان بسیاری از این موارد هست. این افراد کلاهبردار هستند. برای مثال یک خانم ٢٨ ساله سرکرده یکی از این گروهها بود. این شخص ملکی را در شمیران تحت نظر گرفته بود و روبهروی آن ملک، واحدی را اجاره کرده و دو، سه ماه زمین را رصد کرد تا مطمئن شود کسی نیست که سراغ خانه را بگیرد. بعد از بین افراد گروه خود، قفلساز آورد، در را باز کرد و مدتی روزانه یک بار گل و گیاه و دار و درختهای این خانه ویلایی و بزرگ را آب داد. بعد یک سرایدار افغانی آنجا گذاشت، یک گوشی تلفن و یک خط اعتباری هم به او داد تا با او در تماس باشد. سرایدار آنجا حقوق میگرفت و اگر کسی میپرسید مالک کیست، آن خانم را بهعنوان مالک معرفی میکرد. شگرد آنها به این صورت بود که اگر در این سه ماه که خانهای را رصد میکردند و سرایدار هم آنجا بود و کسی پیدا میشد، فراری میشدند اما در این مورد، وقتی کسی نیامد دست به کار شدند، بنا آوردند و دیوار را تعمیر کردند. همسایهها هم که میدیدند نمای دیوار تعمیر میشود و در و پیکر خانه را رنگ میکنند، به خاطر زیباشدن محل، استقبال کردند. موازی با این کارها، افرادی به دفاتر املاک نزدیک آن محل در نقش خریدار مراجعه کرده و سراغ باغ یا ویلایی در همان حوالی ملک تصاحبی را گرفتند. در نقش خریدار در دفاتر املاک جلسه گذاشتند و از مالکان کپی اسناد را برای استعلام طلب کردند. کپی را گرفته و بهعنوان اینکه میخواهند آن ملک را بخرند، پلاک ثبتی را هم از ثبت گرفتند. ٢٠٠ هزار تومان به کارمند ثبت داده و درخواست کردند پرونده را بیاورد تا مطمئن شوند در خرید ملک مشکلی پیش نمیآید. کارمند هم از همهجا بیخبر، اطلاعات را به آنها داده تا اینکه پلاک ثبتی ملک تصاحبی را پیدا کردند و بعد به بهانه اینکه برای معامله آن ملک قبلی به تفاهم نرسیدهاند، گفتند این مورد یعنی همان خانه تصاحبی را میخواهیم بخریم. کارمند ثبت هم، پرونده ثبتی را باز کرد و اطلاعات را داد. اینجا دیگر کار با ٢٠٠ تومان پیش نمیرفت، پنج میلیون میدادند و یک کپی از پرونده بیرون میکشیدند. حالا دیگر کپی پرونده ثبتی را داشتند و میدانستند ملک به نام شخصی است که اکنون خارج از کشور زندگی میکند. به یک دفترخانه آشنا رفته و یک وکالت از طرف مالک به خودشان داده و صاحب ملک شدند. بعد هم این ملک را در بازار فروختند. این یکی از ماجراهایی است که اتفاق افتاده و آگاهی شمیران هم آنها را گرفت. یک دختر ٢٨ ساله که ٢٠ نفر آدم اجیر کرد و تمام مهرهای ثبتی را هم داشت. وقتی این خانم را گرفتند، به دو مأمور آگاهی پیشنهاد ٤٠٠ میلیون تومان رشوه داده بود که نفری ٢٠٠ میلیون بردارند و او را ندیده بگیرند تا برود و شب بعد از ایران خارج شود. این موضوع به چهار سال پیش برمیگردد که مأمورها با رد رشوه، شخص را بازداشت کردند. این یکی از اتفاقات بود. من قصد ندارم جو را مسموم کنم اما گرچه درصد این دست اتفاقات کم و قابلاغماض است اما وجود دارد و باید احتیاط کرد. در همین موارد ممکن است یک خانواده که کل دارایی خود را جمع کرده تا ملکی بخرد، گرفتار همین مسائل شود.
آیا اخیرا به ماجرایی اینچنینی برخورد کردهاید؟
اخیرا در دفتر املاک ما چنین اتفاقی افتاد. فردی یک ملک ١٠ میلیاردی را به شش میلیارد تومان میفروخت. شانسی که آوردیم این بود که من پلاک ثبتی شمیران را میدانم و ماجرا را فهمیدم، اما اگر مشاور من بود، شاید اکنون یک قرارداد تنظیم کرده بود که همگی ما را دچار مشکل میکرد. من پلاک ثبتی را خواندم و به سراغش رفتم. متوجه شدم ملک متعلق به آقایی به نام رسولی از روستای قهرود است. در تماسهایی که گرفتم صاحب ملک را پیدا کردم و از او پرسیدم که میخواهد زمینش را بفروشد یا نه که پاسخ منفی داد. گفتم سند زمین شما حالا در دفتر من است و میخواهند آن را بفروشند. آگاهی را در جریان گذاشتیم اما فروشندههای قلابی از رفتار ما بو بردند و از دفتر فرار کردند اما همه اسنادشان در دفتر من ماند. قبلا اتفاقاتی از این دست در قالبهای دیگر رخ میداد. در گذشته برخی از تعاونیها در سوهانک، نیاوران و دارآباد، سند زمینهای بالای هزارو ٨٠٠ متر را از منابع طبیعی گرفتند و به کارمندان تعاونی دادند. حتی سندها را هم تفکیک کردند و حالا هریک از این پلاکها، سند دارد. اکنون در شرایطی که ٢٠٠ متر زمین در شمیرانات مثلا باید حدود شش میلیارد تومان قیمت داشته باشد، این افراد پلاک را ٣٠٠ میلیون تومان میفروشند، چراکه اجازه ساخت ندارند. اما میگویند یک روزی آن را میسازند. خوشبختانه شهردار تهران نزد مقام معظم رهبری رفت و حکم قلعوقمع چنین ساختمانهایی را گرفت و اعلام کردند زمینهای بالای هزار و ٨٠٠ متر جزء منابع طبیعی هستند و دولت صاحب آنهاست.
این زمینها جزو زمینهای ملی است که اصلا نباید در آنها دست برده شود؟
بله، اما این افراد در آنها دست برده بودند. حتی قبلا سندش هم صادر شده بود. طرف سند ٢٠٠ - ٣٠٠متری وسط کوه داشت که جلوی آنها را گرفتند اما هنوز هم برخی آگهیها در همشهری دیده میشود که ٢٠٠ متر زمین در منطقه یک، ٣٠٠ میلیون تومان قیمتگذاری شده است، یعنی متری ١,٥ میلیون تومان. درحالیکه حالا در ورامین هم زمین متری ١.٥ میلیون تومان نداریم. هنوز هم یک عده ناآگاه این زمینها را میخرند.
پیشتر با رئیس سازمان امور اراضی صحبتی داشتیم. آقای افشار خبر از وجود گروههای آشنا با وکالت داده بود که بهصورت باند، دست به تصاحب زمین افرادی که از کشور خارج شده بودند، میزدند. این افراد که شما نیز به چند مورد آن اشاره کردید، از این دسته هستند؟
این افراد جاعل هستند. کسانی که جاعل هستند و روی کار ملک تمرکز دارند، اطلاعات حقوقی، ثبتی و ملکی آنها از من که رئیس اتحادیه هستم هم قویتر است و راه دررو را هم میدادند. این افراد معمولا ١٠ مورد را زیر نظر میگیرند و روی این ١٠زمین کار میکنند تا شاید در یکی از آنها برنده شوند، اما همین یک مورد هم شاید ١٠ میلیارد تومان باشد و بعد از آن حتی میتوانند از کشور خارج شوند. این افراد دو دسته هستند: عده اول، همین کسانی هستند که روی ملکهایی کار میکنند که مالکشان در ایران نیست. عده دوم، کسانی هستند که بهدنبال ملکهایی میگردند که مثلا در کوه وجود دارد. مثلا در بلوار رودبار قصران مدتی سندهای «حدی به کوه» باب شده بود. یعنی حدود آن از لب جاده تا کوه بود. زمانی مثلا ٥٠٠ متر زمین داشتند و در سند زدند حد تا کوه، اما بعد طرف میآمد این کوه را پلهپله میساخت و دو هزار متر به یک زمین ٥٠٠ متری اضافه میکرد. بعد به ثبت میرفت طرف هم که برای مساحی و مترکشی میآمد، سر متر را اینطرف زمین میگرفت و سر دیگر را تا انتهای آن میکشید که در محاسبه متراژ، زمین دو هزار و٥٠٠ متر میشد. زمینهایی که این سندها را داشتند خیلی طرفدار داشت. مدتی مد شده بود افرادی در لواسان، اسناد زمینهایی که حدوحدودی بود و وجوه اربعه آن در سند دقیقا مشخص نبود را میخریدند و حتی رود خشکشده را هم رد میکردند. یا مثلا میرفتند در یک روستایی، سند طویلهاش را میخریدند. صاحب طویله هم خوشحال بود که مثلا طویله را صدمیلیون تومان فروخته است. از آنجا که این طویلهها عمدتا دور از ده و منازل بود، از آن طویله صدمتری، هزار متر زمین درمیآوردند. این کارها انجام میشد که البته حالا با نقشه ثبتی، جلو خیلی از آنها گرفته شده، اما باز هم این نوع افراد هستند. یکی از دوستان من در فشم، ملک موروثی ٣٠٠ متری داشت که یک نفر آن را خرید و سهم همه ورثه را داد. بعد پشت کوه را پلهپله درخت کاشت و سهسال بعد سند هزارو ٥٠٠متری برای ملک گرفت. دوباره ورثه هم آمده بودند و دعوا میکردند که سهمشان را بگیرند! افرادی هم هستند که اراضی ملی را میگیرند و در آن درخت میکارند و آباد میکنند. بعد به اسم حقریشه میگویند این زمین ملک پدران ما بوده است. کسی هم که در ثبت آن منطقه کار میکند، از خویشاوندان آنهاست. با هم تبانی میکنند و برای آن کوه یا دشت سند میگیرند و میفروشند.
این نوع تبانیها عمدتا در فتر اسناد به چشم میخورد یا در مراجعه این کلاهبرداران به دفاتر املاک؟
٩٥ درصد بوی فساد در تخلفات ملکی را از ثبت اسناد باید استشمام کرد و فقط پنج درصد را از دفتر املاک. املاک باید چیزی به نام سند داشته باشند که بر اساس آن قرارداد را بنویسند، اما اینکه آن سند چطور برای آن ملک یا کوه صادر شده و اینکه آیا درست صادر شده یا نادرست، مشخص نیست. ما سندی را میگیریم و میفروشیم. فردا هم اگر بگویند کوه را فروختهاند و دفتر املاک کلاهبردار است، ما سند را نشان میدهیم.
فارغ از تبانی، آیا این تخلفات، همیشه با آگاهی دفاتر اسناد و مشاوران املاک منطقه بوده است؟
بسیاری از دفاتر املاک معمولا چون اطلاعاتی ندارند، از اینکه معاملهای را جوش دادهاند خوشحال هم میشوند؛ بهعنوانمثال در یک نمونه، ملکی در شمیران به نام یک خانم است که گفته میشود در آمریکا فوت کرده. یک شناسنامه جعل میکنند و خانم مسن ٨٠ سالهای را بههمراه خود به دفتر املاک میبرند. عکس ٤٠ سالگی او در شناسنامه زده شده که با چهرهنگاری نمیشود تشخیص داد این فرد مسن همان فرد هست یا نه. کارمند دفتر اسناد ممکن است ماجرا را بداند و ممکن است نداند، اما با تبانی، اثر انگشت آن فرد را بهعنوان مالک و کپی شناسنامه او را میگیرند. از قضا، یکی از دوستان میخواست این ملک را بخرد. من این خانم را میشناختم و گفتم این خانم در آمریکا فوت کرده است. با او برای معامله رفتم. یک خانم مسن چادری را آوردند، گفت من همان خانم هستم. من پرسیدم اسم خواهرتان چیست؟ یک اسمی را گفت که درست نبود. من گفتم که دروغ میگوید و اسم واقعی خواهرش و اسم و رسم خانوادهاش را گفتم و اینچنین بود که دست آنها رو شد