به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۳
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۶ ساعت ۰۹:۲۹
کد مطلب : ۱۱۷۰۹۲

درباره یک بحران مهم در دو دهه آینده ایران

گروه جامعه-رسانه ها: ششم مهرماه را روز خانواده و تکریم بازنشستگان نامیده‌اند. فرارسیدن این روز بهانه‌ای شد تا از چند منظر به بررسی دو موضوع خانواده و بازنشستگان بپردازیم؛ دو موضوعی که شاید در نگاه اول، تنها ما را به یاد بازنشستگان پیرامون‌مان و حضورشان در خانواده بیندازد. اما اگر کمی دقیق‌تر به آن بنگریم، درمی‌یابیم که ارتباط این دو مقوله بسیار فراتر از اینهاست.
درباره یک بحران مهم در دو دهه آینده ایران
روزنامه «جهان صنعت» در یادداشتی به قلم مرتضی فغانی با این مقدمه نوشت: موضوع تشکیل خانواده در سال‌های اخیر به یکی از معضلات جامعه ما بدل شده است. کافی است نگاهی به پیرامون خود داشته باشیم تا دریابیم که جوانان در سن ازدواج تا چه حد از انجام این امر مهم و پذیرش مسئولیت ناشی از آن گریزانند. جامعه ما و جمعیت در سن ازدواج آن طی زمانی حدود دو دهه به مرور به شرایط کنونی رسیده‌ است. اما آنچه باعث شده در سه چهار سال گذشته این موضوع بیش از پیش به چشم آید، کاهش معنادار «نرخ باروری» بیش از آنکه محصول کاهش علاقه زوج‌های جوان به فرزندآوری باشد، محصول گریز جمعیت جوان جامعه از ازدواج است. بنابراین تا ازدواجی به‌ شکل رسمی انجام نشود، فرزندی نیز در کار نخواهد بود. بنابراین تداوم این روند موجب کاهش جدی جمعیت جوان کشور در دهه‌های آینده و به‌تبع آن از دست دادن یکی از عناصر مهم برای توسعه و پیشرفت یعنی «نیروی انسانی» خواهد شد.

از طرفی اما تصویر ما از یک بازنشسته، فردی است که بعد از سه دهه سابقه کار و برخورداری از سوابق بیمه، می‌تواند حقوق بازنشستگی دریافت کند. اما برای درک بهتر موضوع لازم است این تصویر را کنار بگذاریم و با دید عمیق‌تری به آن بنگریم. در این صورت باید گفت همه افراد جامعه نهایتا پس از 60 سالگی بازنشسته محسوب می‌شوند ولو اینکه کسر قابل توجهی از آنان دارای سوابق بیمه نباشند و حقوق ماهانه بازنشستگی دریافت نکنند چراکه اکثر افراد در این سنین دیگر مانند گذشته توان کار کردن ندارند و علاوه بر این، دچار مشکلات جسمی ناشی از کهولت سن نیز هستند. با توجه به مطالب بیان شده در سطور بالا باید گفت عدم تغییر وضع موجود و ادامه یافتن بی‌رغبتی جوانان برای تشکیل خانواده، کشور را در دو سه دهه آینده با بحران «بازنشستگان» مواجه خواهد کرد.

متولدین نیمه اول دهه 60، پرجمعیت‌ترین گروه سنی کشور را تشکیل می‌دهند. جمعیت انبوهی که در دوران طفولیت با بحران شیر خشک مواجه بود، با رسیدن به سن تحصیل، پدیده مدارس دوشیفته و کلاس‌های 40 نفره را به‌وجود آورد و با رسیدن به 18 سالگی با بحران «کنکور» مواجه شد. همین نسل است که امروز هم با بحران بیکاری و هم با بحران ازدواج روبه‌رو است. 30 ساله‌ها تا 35 ساله‌هایی هستند که 20 سال دیگر به سن بازنشستگی خواهند رسید و این همان بحرانی‌ است که در ابتدای این بخش به آن اشاره شد و با وجود بروز نشانه‌های این بحران متاسفانه هنوز از سوی مسئولان و تصمیم‌گیران کشور، جدی گرفته نشده و راهکاری برای حل آن نیز ارائه نشده است.

گروهی از مسئولان در دو سه سال گذشته برای حل این بحران به فکر تشویق خانواده‌ها به داشتن فرزند بیشتر افتاده‌اند در حالی که حتی در صورت تبعیت جامعه جوان از این ایده، باز هم این گره باز نخواهد شد. این راه‌حل به این معناست که ما از 30 درصد جمعیت جوان که برخلاف خیلی از هم‌نسلان خود، مسئولیت تشکیل خانواده را پذیرفته‌اند، می‌خواهیم با داشتن بیش از یک یا دو فرزند، خسارت ناشی از عدم تشکیل خانواده هم‌نسلان خود را پرداخت کنند!

سخن کوتاه کنیم؛ اگر مسئولان و صاحبنظران کشور هرچه سریع‌تر فکری عملی و منطقی برای این موضوع نکنند، دیر نیست که هزینه‌های بازنشستگی نسل جوان امروز، کشور را علاوه بر بحران‌های اجتماعی با بحران شدید اقتصادی روبه‌رو کند.