مصطفی انصافی
روزنامه بهار
در این روزها بسیار گفتهاند و شنیدهایم از سهم دستگاههایی چون شهرداری تهران، شورای شهر تهران، وزارت کار و. . . در حادثه غمانگیز پلاسکو. حلقه مفقودهای در میان حجم عظیم اخبار، یادداشتها و تحلیلها وجود دارد که به نظر میرسد باید به طور جدی بررسی و راهحلهایی برای مسئله ارائه گردد و آن مسئولیت شهروندان در قبال جامعه، پیش و پس از بحران و هنگام آن است. چه بسا در بحرانهایی بزرگتر، رفتار نامناسب شهروندان به حوادث ناگواری بینجامد اما بدیهی است رفتار شهروندان، مناسب یا نامناسب، تحت هر شرایطی، ذرهای از مسئولیت دستگاههای مسئول در برابر حادثهای چون آتشسوزی و فروریزش پلاسکو و بحرانهای مشابه نمیکاهد و چه بسا آگاهیهای عمومی و رفتار مناسب شهروندی مسئولیت حقوقی نهادهای ذیربط را دوچندان میکند، چرا که دیگر بهانهای از سوی نهادهای مسئول برای خدمترسانی نامناسب یا کوتاهیهای احتمالی وجود نخواهد داشت. این نوشتار با استناد به اخبار منتشرشده حول محور پلاسکو تلاش دارد به برخی از رفتارهای نامناسب شهروندان (شامل مالکان سرقفلی و کسبه پلاسکو و شهروندان عادی) اشاره و اهمیت آن را گوشزد نماید.
تذکرهایی که نادیده گرفته شدند
مسئولان سازمان آتشنشانی، شهرداری و شورای شهر بارها اعلام کردند که طی چند سال گذشته بارها به اهالی پلاسکو درباره ناایمنبودن ساختمان اخطار دادهاند. ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران، با بیان اینکه آتشنشانی بارها نسبت به وضعیت ایمنی ساختمان پلاسکو اطلاعرسانی کرده بود، گفته است: «متأسفانه داخل این ساختمان و راه پلههای آن مملو از اجناس بوده و اصول ایمنی در آن رعایت نشده بود.» ناصر امانی، معاون برنامهریزی شهرداری تهران، هم در این باره میگوید: «براساس قانون، اخطار باید به مالک، مالکان و صاحبان ادوات ارائه میشد که هم به مالکان و هم مستأجران این اخطار داده شده است. ضمناً اصناف میتوانند علیرغم مخالفت مالک با جلب موافقت امور صنفی، ایمنسازی را انجام دهند.» حالا که از فضای احساسی این حادثه غمانگیز عبور کردهایم، باید بررسی شود چرا مالکان سرقفلی و کسبه پلاسکو نسبت به تذکرات اقدامی جدی نشان ندادهاند. این بررسی نه با انگیزهی یافتن مقصر و توجیه کمکاری احتمالی دستگاههای مسئول، بلکه برای آسیبشناسی مسئله باید صورت بگیرد. با فرض اینکه آتشنشانی، شهرداری و دیگر نهادهای مسئول هیچ تذکری به اهالی پلاسکو نداده باشند، آیا مالکان و کسبه از ناامن بودن محل کارشان آگاهی نداشتهاند؟ آیا آگاهیهای ما، شهروندان جامعه، نسبت به حوادث غیرمترقبه کم است؟ با توجه به عمر ساختمان و اینکه ساختمان از گاز شهری محروم بوده و کسبه از گاز پیکنیک برای گرمایش و گرم کردن غذا استفاده میکردهاند و همچنین با توجه به وجود حجم عظیمی از منسوجات که مادهای سوختنی محسوب میشوند و با علم به اینکه این حجم عظیم ماده سوختنی با یک جرقه شعلهور میشود و تا وقتی اکسیژن باشد و ماده سوختنی، آتشی مهارناپذیر برپا میگردد، به نظر میرسد آگاهی اهالی پلاسکو از ناایمن بودن ساختمان بدیهی است. اگر این آگاهی وجود داشته است، پرسش دیگری مطرح میشود؛ به قول صدیف بدری، سخنگوی کمیسیون عمران مجلس، «باید بررسی شود که چرا مالکان واحد تجاری پلاسکو اقدام مؤثری برای بهسازی و ایمنی این ساختمان قدیمی و مشهور تهران انجام نداده بودند.» آیا ما، شهروندان جامعه، به محیط کارمان اهمیت نمیدهیم؟ به مال و جان خود و دیگر شهروندان اعتنایی نداریم؟ آیا حوادث غیرمترقبه و مرگ را برای همسایه میپنداریم؟
عدم توجه به هشدارهای آتشنشانان
طبق اخبار منتشرشده، طی ساعاتی که ساختمان پلاسکو در آتش میسوخته است، برخی از کسبه و کارگران پلاسکو بدون توجه به وضعیت خطرناک ساختمان و بیاعتنا به هشدارهای آتشنشانان برای برداشتن اموال، اجناس، اشیا و مدارک خود وارد ساختمان شدهاند. اسماعیل دوستی، عضو شورای شهر تهران، در این باره گفته است: «وقتی فرمان خروج از ساختمان صادر میشود، برخی از ساکنان باز هم به داخل ساختمان برمیگردند و بعضی از آتشنشانها نیز به دنبال آن افراد به داخل ساختمان میروند و متأسفانه هر دو گروه گرفتار میشوند.» این مسئله نشان میدهد ما، شهروندان جامعه، درک صحیحی از بحران و موقعیت بحرانی نداریم و به این فکر نمیکنیم که گیر افتادن در ساختمانِ آتشگرفته ممکن است تبعاتی برای دیگران، از جمله آتشنشانان فداکاری که برای نجات شهروندان به دل آتش میزنند، داشته باشد. در همین رابطه سعید کمانی، یکی از آتشنشانانی که در حادثه حضور داشته است، پرسشی جدی مطرح میکند: «نیروی انتظامی بسیاری از مردم را کنترل کرده بود، اما (مردم) هنوز به محل حادثه رفتوآمد میکردند. این سؤال مطرح میشود که اگر آنها از کسبه و کارگران پلاسکو بودند آیا اموالشان از جانشان عزیزتر بود؟ » و در ادامه میافزاید: «هنگامی که دود سفید رویت شد، مردم به طرف پاساژ دویدند و حتی برخی از همکارانم مجبور به برخورد با مردم شدند. گویا تعدادی از آنان به داخل ساختمان بازگشته بودند.» آیا ما درک صحیحی از بحران و موقعیت بحرانی داریم؟ آیا منافع شخصی ما، تحت هر شرایطی، بر منافع جمعی ما ارجحیت دارد؟
تجمع بیجا
طی یکی، دو روز اول حادثه بارها و بارها مأموران نیروی انتظامی و سازمان آتشنشانی از مردم خواستهاند در اطراف محل حادثه تجمع نکنند. طبق اخبار و تصاویر منتشرشده، در ساعات حساس و سرنوشتسازی که پلاسکو در آتش میسوخت خیابان جمهوری مملو از جمعیتی بوده است که در نزدیکی پلاسکو حضور داشتهاند. طبق اخبار، مأموران انتظامی برای پراکندهکردن جمعیت حتی به زور هم متوسل شدهاند، اما متأسفانه مردم به اخطارها بیتوجه بودهاند. تصاویر منتشرشده نشان میدهند در ساعات اولیه آتشسوزی پلاسکو ازدحام مردم در نزدیک ساختمان باعث مسدود شدن خیابان جمهوری شده است، مردمی که برای عکسبرداری و فیلمبرداری از حادثه حتی بالای خودروِ آتشنشانی نیز رفتهاند. شریفزاده (مدیر سازمان عامل آتشنشانی تهران) یک روز پس از وقوع حادثه گفت: «روز گذشته حضور تعداد زیادی از شهروندان، که مشغول تماشای حادثه و فیلمبرداری بودند، امدادرسانی را با مشکل مواجه کرد و دستوپا گیر بودند.» آیا ما، شهروندان جامعه، میدانیم ازدحام جمعیت آن هم در ساعات اولیه حادثه، که هر ثانیهاش ارزشمند است، امدادرسانی را با مشکل مواجه میکند؟ آیا رسانههایی که مردم را تشویق میکنند به ارسال فیلم و عکس از حادثه «تا با نام خودشان منتشر شود» از اهمیت موضوع باخبرند؟ آیا ما درک صحیحی از پدیده شهروند ــ خبرنگار داریم؟
من در این یادداشت تلاش شد به جای تمرکز بر ابعاد حقوقی حادثه پلاسکو و تعیین سهم هر یک از مقصران، به طرح پرسشهایی درباره وظایف شهروندی خودمان بپردازم تا اگر جوالدوزی به دیگران میزنیم، سوزنی هم به خودمان، به عنوان شهروندان این جامعه، زده باشیم. اینکه شهروندان در یک شهر پیش از وقوع بحران چه مسئولیتی در قبال خود و دیگران دارند، چهقدر آمادگی مواجه شدن با شرایط غیرعادی را دارند، چه درکی از بحران دارند و چهقدر آماده کمک به مدیریت بحران هستند، از مواردی است که به نظر میرسد باید به طور جدی مورد بررسی قرار گیرد. قطعاً کاستیهایی در زمینه فرهنگسازی و آموزشهای شهروندی وجود دارد که در حادثه پلاسکو منجر به رفتارهای نامناسب شهروندی شده است. محسن پیرهادی، عضو شورای شهر تهران، اعلام کرده است: «چهل درصد ساختمانهای تجاری و تولیدی خیابان جمهوری اخطار آتشنشانی دارند.» آیا، فارغ از اخطارهای احتمالی سازمان آتشنشانی و شهرداری و دیگر نهادهای مسئول، از امروز به فکر ایمنی محل کار و زندگیمان هستیم؟ آیا برای حوادث احتمالی بعدی آمادهایم؟ برای زلزله احتمالی تهران چهطور؟