میگل هشترودی
روزنامه بهار
در پــی در گـذشت آیــتالله هــاشـمی رفسنجانی، افکارعمومی به این سمت میرود که سرنوشت حزب کارگزاران چه خواهد شد؟ پدر معنوی این حزب کیست؟ در همین خصوص علی محمد نمازی معاون دبیر کل شورای مرکزی کارگزاران معتقد است: «فعلا کسی مد نظر نیست زیرا شخصی با ویژگیهای آقای رفسنجانی در همه ابعاد منحصر به فرد بود، مخصوصا در بحث تشکیل احزاب و کارکرد حزبی ». وی در گفتوگو با «بهار» به بررسی فضای سیاسی کشور بهخصوص انتخابات در فقدان آیتالله هاشمی پرداخته است.
***
به نظر شما پس از هاشمی پدر معنوی حزب کارگزاران چه کسی میتواند باشد؟
سوال سختی است، فعلا کسی نیست که بتواند این نقش را به عهده بگیرد. شخصی با ویژگیهای آقای رفسنجانی که در همه ابعاد منحصر به فرد بود، مخصوصا در بحث تشکیل احزاب و کارکرد حزبی نقش بهسزایی داشتند. زیرا همانطور که میدانید آیتالله هاشمی اولین کسی بود که ضرورت کار حزبی را تشخیص و حزب جمهوری اسلامی را تشکیل دادند، بعد که عدهای اجازه ندادند این حزب موفق باشد، آیتالله حزب کارگزاران را حمایت کردند. به همین منظور فعلا کسی مد نظر نیست تا بتواند این کار را دنبال کند و این خلاء را پر کند. اما این نقیصه با فعالیت و کار زیاد قابل جبران است. قطعا شورای مرکزی حزب که شخصیتهایی از هیات موسس حزب هستند باید جدی کار کنند تا این خلاء جبران شود.
با توجه به اینکه بزرگان حزب کارگــزاران خلاء آیـتالله هاشمی رفسنجانی را پیش بینی میکردند تصمیم به گسترش حزب گرفتند. به نظر شما به دلیل فقدان ایشان بوده یا دلایل دیگری مد نظرشان بوده است؟
البته از دو سال و نیم پیش که این تصمیم گرفته شد و من نیز وارد این عرصه شده ام، هیچ فکری درباره فقدان آیتالله نمیشد. تنها اوضاع و جو حاکم بر کشور ایجاب میکرد که این اتفاق بیفتد. در واقع همانطور که میدانیم ابزار دموکراسی احزاب هستند و اگر ما خواستار نهادینهشدن جمهوریت نظام هستیم و میخواهیم کشور به صورت دموکراتیک اداره شود، ابزار آن را نیز باید فراهم کنیم که همان حزب است. اما احزاب در ایران مراحل ابتدایی خود را طی میکنند، هم تعداد این احزاب زیاد است و هم گسترش پیدا نمیکنند و در بحث عضوگیری با مشکل مواجه هستند، به همین دلایل آن طور که باید رشد نکرده اند. اما با تیز بینی اعضای هیات موسس و شورای حزب کارگزاران، با توجه به اینکه عیار جمهوریت نظام باید روز به روز افزایش پیدا کند و لازمه آن نیز احزاب فرا گیر و توانمند است، تصمیم به گسترش حزب گرفتند و کار را آغاز کردند. به همین دلیل در تمام استانها شورای مرکزی بر پا شد و در حال حاضر نیز مرحله اول کنگره سراسری استانهای سال 94 برگزار شده و در این چند هفته اخیر نیز با جدیت در حال برگزاری کنگره استانی هستیم لذا ضرورت و وضعیت کشور موجب شد تا به فکر توسعه حزب بیفتند نه به فکر فقدان آیتالله هاشمی.
با توجه به مواضع جدید حزب کارگزاران در خصوص لیبرالیسم و با توجه به مخالفتهای امام (ره) در اوایل انقلاب با این دیدگاه، به نظر شما این موضوع در تضاد با انقلاب اسلامی نیست؟
حرکت انقلاب اسلامی در مسیر خود دچار تغییراتی شده است و بخشی از این تغییرات در جهت تکامل بوده و بخش دیگری نیز در جهت پسرفت بوده است. اما اجرای این تغییرات ناگزیرانه صورت گرفته است، اما اینکه این تغییرات با مواضع رهبر انقلاب اسلامی یکی بوده است را باید اینطور مد نظر قرار داد که برای مثال امام (ره) در پارهای از فرمایشاتشان در خصوص جنگ ایران و عراق میگویند: «اگر این جنگ بیست سال هم به طول بینجامد ما ایستادهایم» اما بعد از مدتی دیدند که این جنگ به صلاح کشور نیست. یا در موضوع دیگری گفتهاند «ما از آل سعود نمیتوانیم بگذریم» اما در ادامه متوجه شدند اگر ایران و عربستان که دو قطب مهم جهان اسلام به شمار میآیند با یکدیگر کنار نیایند نتیجه آن این است که نفت خاورمیانه با قیمت ارزان به کشورهای غربی فروخته خواهد شد، پس نتیجه آن بهبود روابط ایران با عربستان بود. اگر حرکت در گذر زمان باعث اتخاذ موضعی یا تهیه و اجرای برنامهای، که هماهنگ با شرایط زمان است و در جهت پیشرفت و تکامل کشور باشد، ممکن است در ظاهر با گفته ظاهری امام در تقابل و تعارض باشد، اما قطعا در باطن تعارضی وجود نداشته و به نفع کشور خواهد بود. در حال حاضر همه میدانند که تجربه بشری و آزمون و خطاهایی که صورت گرفته است اثبات شده و صحت آن نیز به یک عرف تبدیل شده است. پس هیچ اشکالی ندارد که با حفظ ارزشهای دینی و ملی این طرح در کشور ایران نیز مورد عمل قرار بگیرد. به نظر من مشکلی ایجاد نخواهد شد که من دیندار باشم و از عرف آزمایش پس داده و مناسب هم برای پیشبرد کارهایم استفاده کنم. آیا شما میتوانید به عنوان یک کنشگر سیاسی کارگزاران را بیشتر از اینکه یک حزب سیاسی بدانید یک تشکل اعتدال گرا بدانید؟
کارگزاران در حال حاضر به عنوان یک حزب تمام عیار سیاسی مطرح است. بعدی از فعالیت احزاب بحث کنشگری و تعامل است. این موضوع نیز براساس مستندات حزب باید اتخاذ شود در غیر این صورت کارگزاران تنها یک حزب سیاسی فعال و تمام عیارخواهد بود.
فکر میکنید جای خالی آقای هاشمی را در مجمع تشخیص مصلحت نظام چه کسی پر خواهد کرد؟
هیچ کس نمیتواند نقش آقای هاشمی را در مصلحت نظام ایفا کند. آقای هاشمی جزو مبارزان ممتاز قبل از انقلاب است و پس از آن نیز در این سی و هفت سال همیشه در نظام حضور و مسئولیت داشتند و به خوبی نیز عهدهدار این مسئولیت بوده اند. هدف ایشان به طور کلی بر پایی یک حکومت دینی مترقی در کشور بوده است که نتیجه آن عمران، آبادانی و پیشرفت کشور و رفاه و آسایش ملت با معنویت بود. به نظر من در مجمع تشخیص مصلحت با توجه به شخصیت فردی آقای هاشمی هیچکس درتراز جایگزینی ایشان نیست اما از نظر حقوقی که باید یک نفر جایگزین ایشان باشد باید برگردیم به سنت ریاست جمهوری خود ایشان که رئیس جمهور به واسطه اینکه دومین مقام رسمی کشور است، میتواند رئیس مجمع باشد. چون در مجمع تشخیص مصلحت سران سه قوه و اعضای شورای نگهبان نیز حضور دارند، تنها کسی که از نظر قانونی و حقوقی میتواند رئیس مجمع باشد رئیس جمهور وقت کشور است.
گفتهها حاکی از آن است که قانون جایگزینی رئیس جمهور در مجمع تشخیص مصلحت نظام برداشته شده است، نظر شما در این باره چیست؟
این موضوع آیین نامهای بود که در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی ابلاغ شد تا ایشان بتوانند رئیس مجمع باشند. همین آییننامه دوباره میتواند عملی شده و رئیس جمهور وقت نیز رئیس مجمع شود. اما باید این را مد نظر قرار داد که این مورد یک آییننامه است و آیین نامه نیز قابل تغییر و اصلاح است.
فکر میکنید ادامه دهنده مشی آیتالله هاشمی در بین چهرههای سیاسی چه کسی میتواند باشد؟
امیدواریم که فضای کشور رو به بهبودی برود و برخی محدودیتها برداشته شود، در این حالت هستند کسانی که تا حدود زیادی بتوانند ادامه دهنده راه آیتالله هاشمی باشند. اما اگر این بهبود صورت نگیرد به نظر من احزاب باید ادامه دهنده مشی آیتالله باشند.
به نظر شما سید حسن خمینی میتوانندادامه دهنده خط اصلاحات و جریان اعتدال گرا در بین مردم باشند؟
آقای سیدحسن خمینی تا به حال نشان دادهاند که فردی ملا، با سواد و دارای قدرت بیان خوب هستند به نظر میرسد که بالقوه و تا حدودی نیز بالفعل ظرفیت این را دارند که محوریت این امر را عهدهدار باشند. با توجه به ظرفیتهای ایشان لازمه عهدهداری این محوریت این است که کمکم کاندیدای خبرگان شوند و رای بیاورند که مسلما رای خواهند آورد. با چنین جایگاهی در عرصه سیاست و اصلاحطلبان، میتوانند محوریت جانشینی برای خط و مشی آقای هاشمی را داشته باشند.
به نظرتان انتخابات 96 چگونه خواهد بود؟
اعضای شورای عالی سیاستگذاری در حال برنامه ریزی برای انتخابات 96 هستند اما خبرهایی که من دارم این است که دو نظر تا به حالا مطرح بوده است، یکی حمایت بدون قید و شرط از آقای روحانی و دیگر اینکه باید با آقای روحانی مذاکراتی صورت بگیرد و طی شرایطی از ایشان حمایت شود. اما در کل در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 برنامه اصلاحطلبان حمایت از آقای روحانی است.
به نظر شما آیا ممکن است آقای روحانی رد صلاحیت شوند؟
احتمال رد صلاحیت آقای روحانی وجود دارد. هماناندازه که امکان دارد صلاحیت ایشان، تایید شود هماناندازه نیز امکان این وجود دارد که رد صلاحیت شوند.
به نظر شما اگر رد صلاحیت بشوند کاندیدای جایگزینی وجود خواهد داشت؟
تا جایی که من به یاد دارم در زمان حیات آقای هاشمی این موضوع مطرح بود که در کنار آقای روحانی کاندیدای دیگری نیز داشته باشیم که در صورت رخ دادن اتفاقی دست اعتدال گرایان خالی نباشد. امیدواریم این اتفاق رخ ندهد اما در صورت رخداد هر گونه اتفاقی کاندیدای دیگری به عنوان کاندیدای پوششی قطعا حضور پیدا خواهند کرد.
یعنی به غیر از روحانی در انتخابات پیشرو کاندیدای دیگری هم از اصلاحطلبان ثبت نام خواهد کرد؟
اصلاح طلبان که حتما کاندیدایی خواهند داشت اما صحبت این است که اعتدالگرایان نیز کاندیدایی غیر از آقای روحانی داشته باشند. که در صورت بروز هر گونه مشکل خلاءای برای نبود کاندیدا نداشته باشیم.
به نظر شما در صورت رد صلاحیتنشدن روحانی آیا ممکن است انتخابات به دور دوم بکشد؟
این موضوع بستگی به رقیب انتخاباتی آقای روحانی دارد و همچنین فضای کشور را باید دید که آیا انتخابات با رقابت و استقبال خوبی مواجه خواهد شد یا نه. آنچه که به نظر میرسد این است که در نبود آقای رفسنجانی و اینکه آقای روحانی بتوانند از این فرصت به نحو مطلوب استفاده کنند میتوانند پیروز میدان انتخابات باشند.
با توجه به اینکه اصولگرایان تا کنون شخصی را به عنوان کاندیدا معرفی نکردهاند، به نظرتان کاندیدای آنها چه کسی خواهد بود؟
چیزی که کاملا مشهود است این است که اصولگرایان کاندیدایی که بتواند رای مردم را جذب کند ندارند و ماندهاند چه کسی را بیاورند که در یک رقابت آزاد بتواند رای بیاورد. ظاهرا خودشان هم به این نتیجه رسیدهاند که همچنین کسی در بین اصولگرایان وجود ندارد.
از آنجایی که زمزمهها حاکی از این است که ممکن است این بار اصولگرایان کاندیدای زن را به میدان بیاورند، نظرتان درباره کاندید شدن یک زن در انتخابات پیش رو چگونه است؟
اگر اصولگرایان پیشقدم شده و کاندیدای زنی داشته باشند این موضوع را باید برای کشور به فال نیک گرفت ولی بعید میدانم که آنها به سمتی بروند که بخواهند کاندیدای زن داشته باشند. به این دلیل که با برخی مخالفتها در حوزه روبه رو خواهند بود و از آن جاییکه که ادعای اصولگرایان همیشه این بوده که تابع حوزه هستند، به همین دلیل بعید میدانم کاندید زنی داشته باشند. اما اگرچنین چیزی را در خودشان ببینند و شورای نگهبان نیز رجل سیاسی را تفسیر به مرد بودن نکند، این قدم بسیار خوبی است و ما هم حتما استقبال خواهیم کرد.
به نظر شما بحرانهای به وجود آمده مثل فقدان آقای هاشمی و فاجعه پلاسکو میتواند در روند رای گیری تاثیری داشته باشد؟
فکر میکنم فقدان آقای هاشمی حضور مردم در انتخابات را تقویت خواهد کرد و آقای روحانی را تنها نخواهند گذاشت. چرا که خواست آقای رفسنجانی همیشه تقویت و پویایی نظام بوده است و ملت با این دیدگاه آقای هاشمی کاملا آشنا هستند و میدانند که مهمترین وصیت آقای هاشمی بحث حمایت و دفاع از نظام است. قطعا این موضوع باعث حضور بیشتر مردم در انتخابات خواهد شد. اما بحران پلاسکو یک مصیبت بزرگ و غمانگیز بود، ولی اینگونه مسائل در روند یک اقدام فراگیر ملی مثل انتخابات تاثیری خاصی نخواهد داشت .