عبدالله ناصری-فعال سیاسی اصلاحطلب در يادداشتي در روزنامه بهار نوشت: طرح آشتی ملی جملات و تعابیر مختلف بارها و بارها از سوی مرحوم آیت الله هاشمی، آقای خاتمی، جریانات اصلاح طلب و حتی از سوی برخی بزرگان اصولگرا نظیر آقای ناطق نوری مطرح شده است.آنها به کرات تلاش کرده بودند جامعه را به وحدت و دوری از چندقطبیشدن که منازعات سیاسی و فرهنگی خاص خود را در پی دارد، دعوت کنند اما در شرایط امروز که دیگر آیت الله هاشمی رفسنجانی در قید حیات نیستند، نوع نگرش و تحلیل رئیس دولت اصلاحات از یک طرف و شرایط خاص منطقه و بین المللی از سوی دیگر موجب شده است، طرح دوباره این مسئله بسیار مورد توجه رسانهها و جریانهای سیاسی قرار گیرد.
زیرا شاید پیش از رحلت ایشان، برخی اصولگرایان تمایل چندانی به طرح آشتی ملی نداشتند، امروز از تمام طیفها و جریانها، صحبت از این مسئله شنیده میشود، تا جایی که حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی، تولیت آستان قدس رضوی، هم بعد از درگذشت آیتالله هاشمیرفسنجانی، اظهار امیدواری کرده که این درگذشت، منشأ یک وحدت ملی باشد.
البته این تغییر و تحول در دیدگاهها، دلایل مشخصی دارد. به عنوان مثال کشور در شرایط مهم کنونی به خصوص در عرصه بینالمللی نیاز دارد که همه جریانات سیاسی و نهادهای مختلف، مقوله آشتی ملی را با جدیت دنبال کنند. اما درباره اینکه آیا این اتفاق رخ خواهد داد یا خیر باید در نظر داشت که اصلاحطلبان گام نخست در این مسیر را برداشتهاند و عملی شدن یا رد این طرح به حاکمیت مربوط میشود که آیا تمایلی برای آشتی ملی دارد یا خیر.
در این خصوص حاکمیت و جریانهای سیاسی باید در نظر داشته باشند که مقوله آشتی ملی را نباید با دید سیاسی و حزبی نگاه کرد و باید به معنای تئوری این طرح دقت شود. ضمن اینکه نباید این طرح را با عذرخواهی و توبه از وقایع سالهای اخیر اشتباه گرفت و همانطور که آقای تاجزاده نیز در تشریح این مسئله بیان کرده بودند، این طرح تببین جامع خواستهها و مطالبات اصلاح طلبان است که طی دو سه دهه اخیر اما و اگرهایی را مطرح میکردند و پس از اتمام دولت دهم کاملا هویدا شدند و همگان شاهد این بودند که نخستین نتیجه آن این بود که طیف خردگرا و عاقل پس از این دوران به نگاه اصلاحطلبان گرایش پیدا کردند. این درواقع بازخوانی مجدد همان اندیشههای پیشین است که البته با توجه به شرایط حساس فعلی، تاکید بیشتری به آن شده است.
نکته بعدی که باید در خصوص طرح آشتی ملی به آن اشاره کرد این است که اصلاحطلبان با مطرح کردن این پیشنهاد گام نخست را برداشتهاند تا فضای کشور را به سمت همدلی و همیاری ببرند اما باید توجه داشت که صلاح مملکت خویش خسروان دانند. بنابراین طرف مقابل یعنی اصولگرایان و همچنین قوای سهگانه که حاکمیت کلان کشور را در اختیار دارند، اگر متوجه این مسئله شوند که شرایط جامعه ایرانی به گونهای است که باید مانع از هرگونه بهانه برای رقبای بینالمللی شد، این گام متقابل را خواهند برداشت. هدف برای طرح آشتی ملی نیز همین مسئله بوده است و بانیان این طرح به دنبال این هستند که هزینههای محتمل آینده برای کشور را با آشتی و وفاق ملی کاهش دهند. واقعیت این است که امروز دیگر نهفقط اصلاحطلبان و اصولگرایان بلکه حتی در میان حوزویان و جریانهای سنتی و مذهبی نیز، آشتی ملی به عنوان یک دغدغه جدی مطرح شده است.