گروه سياسي: مدير مسئول روزنامه بهار در سرمقاله امروز اين روزنامه نوشت: رئیسجمهور محترم دیروز گفتند: «ما معتقدیم برای حل سریعتر مشکلات مردم نیازمند تعامل سازنده با جهان و اخذ سرمایه و فناوری بر مبنای اصول خود هستیم... نمیدانم چرا برخی از تعامل با جهان بدشان میآید و به آن حساسیت دارند... بعضیها از تقابل با جهان خوششان میآید. من نمیدانم این تقابل چه برایشان آورده است. البته برای بعضیها نان آورده است.»
البته سخنان آقای روحانی را نمیتوان صرفا به دوره 4 ساله ریاستجمهوری خودشان، خلاصه نمود (که یقینا خود نیز به این امر واقفند) زیرا به زعم بسیاری از سیاسیون، طی 4 دهه اخیر تاکنون، این مقوله به غلط با فرهنگ انقلاب اسلامی ایران گره خورده و هر سال هم که میگذرد این گره، سفتتر و ناگشودنیتر میشود و هر ساله محدوده دشمنان انقلاب دایره وسیعتری به خود میگیرد. برای مثال یک روزنامهنگار ارزشی شنبهشب در مصاحبه زنده تصویری از مشهد با بی بی سی!!، از اینهمه مماشات و گذشت در مقابل مواضع دولتمردانترکیه بسیار آزردهخاطر بود و انقلابیوار سخن از لزوم سیاست تهاجمی در مقابلترکیه میگفت! سوال اساسی این است که وقتی مقامات رسمی کشورهای جهان همواره از واژه «منافع ملی» سخن میگویند، منظورشان چیست؟ باید برای یکبار روزی، برای همیشه به این سئوال پاسخ داده شود که امنیت ملی ما ایرانیان، چگونه تعریف میشود؟
باید معنی دیگری برای چنین واژهها و مفاهیمی جستجو کرد و جایگزین تعاریف متداول در حوزه سیاست بینالملل نمود؟ برای مثال آیا آنگونه که اقلیتی در داخل میپندارند منفعت ملی در ایران خلاصه شده است در تولید دشمن و دشمنتراشی؟ سیری گذرا به چند دهه اخیر نشان میدهد هر سال بیشتر از سالهای قبل، بر این بهاصطلاح منافع ملی (از زاویه و نگاه مذکور) بیشتر همت گمارده و از این باب خوشبختانه و به میمنت! پیشرفتهای شگرفی هم داشتهایم!
هر سال دشمنان جدیدی را به مجموعه دشمنان خود افزودهایم و کار به جایی رسیده که ظاهرا با کمبود دشمن مواجه شده و حالا برای تقویت هرچه بیشتر منافع ملی! ، سر وقت ممالک اسلامی و حتی همسایگان خود هم آمدهایم! به هرحال، از دوست، دشمن ساختن کار کمی نیست! و بسیاری از دوستان، مسئولان، صاحبنظران و هموطنان در این کار خیر، با همت و عزمی بلند و آهنین، در حال تولید دشمنان جدید برای این سرزمین هستند؛ خسته نباشند! البته جای یک سئوال میماند: با این «پروژه دشمنتراشی» ، قرار است چه کشوری، دوست ایران باقی بماند؟ که پاسخش فعلا اهمیت ندارد! و نهایتش اینکه الله اعلم! همین امسال و در استمرار این مسیر غیرعقلایی اما مطابق این ضرب المثل معروف که «آسیاب به نوبت»؛ پس از کشف دشمن بزرگ جنوب غربی (عربستان) ، حالا نوبت به همسایه شمال غربی رسیده است.
به هرحال «پروژه دشمنتراشی» ، نباید زمین بماند؛ لذا با همیتی بلند و عزمی راسخ، بسیاری از رسانههای رسمی و غیر رسمی کشور و همچنین بسیاری از افراد و فعالان سیاسی و حتی برخی مسئولان کشور، در راستای این همت بلند و کوشش و تلاش شبانهروزی خود خوشبختانه به تازهترین مورد این دشمنان بالقوه رسیدهاند (و در واقع آن را کشف کردهاند!) که همانا «ترکیه» است! میماند برادران همیشه خودجوشی که با این فضایی که ما دغدغهمندان منافع ملی ایران، مقدماتش را فراهم نمودهایم، همچون ماجرای سفارت عربستان، کار را یکسره کنند!
همین است که مدتی است، هم و غم اغلب تحلیلگران داخلی و بسیاری از مسئولان و غیرمسئولان، سوژهسازی علیهترکیه است و خوشبختانه به دلیل برطرف شدن همه مشکلات و امورات جاریه و ساریه این بلاد، کاری روی زمین باقی نمانده، جز همین تداوم پروژه دشمنشناسی و دشمنتراشی! شور و شوق تولید دشمن تازه آنچنان رو به تزاید است که با این عزم و اراده استوار، روابط دو همسایه باید حتما به مرز بحران برسد در آنصورت است که دوستداران منافع ملی کشور، برای مدتی، آرام و قرار میگیرند، که البته پس از کوتاه زمانی، اگر همسایه و یا کشور دیگری هنوز باقی مانده باشد که به اردوگاه دشمنان اضافه نشده سراغ آنان باید رفت! اصلا و ابدا در تحلیلهای ما، منافع ملی و حفظ دوستان، جایگاهی ندارند، چون برای تولید «دشمن» بیقراریم، چون به شدت با معضل کمبود دشمن مواجهیم!