گروه سياسي: «صادق زیباکلام» در یادداشتی دربارهی حوادث تروریستی تهران با عنوان «داعش را مصادره به مطلوب نکنیم!» نوشت: واکنش برخی از اصولگرایان تندرو به عملیات تروریستی داعش در تهران را میبایستی فرصتطلبی سیاسی توصیف نمود. آنان از یکسو حوادث تهران را مستمسک حمله به سیاست خارجیِ تنشزدایی آقای روحانی و تلاشش در برقراری دیالوگ با غرب (بالأخص آمریکا) قرار دادهاند و از سویی دیگر، دور جدیدی از حملات به برجام را از سر گرفتهاند. در این میان و در پاسخ به برخی انتقادات از سیاست ایران در سوریه، به دفاع تمامقد برخاسته و بالاخره فرصت را مغتنم شمرده و به پارهای اماواگرها پیرامون دخالتهای سپاه در سیاست و اقتصاد هم سعی کردهاند پاسخ دهند.
هیچکدام این واکنشها معلوم نیست چه ارتباطی با عملیات داعش در تهران پیدا میکند؟ اگر آقای روحانی بجای سیاست گفتگو با آمریکا بر سر پرونده هستهای، همان سیاست تند و انقلابی اصولگرایان را ادامه میدادند و همچنان بجای لبخند با مشت گرهکرده و شعار «مرگ بر آمریکا» با غرب روبرو شده بودند امروز داعش به ایران حمله نمیکرد؟ البته این نگاه تندروها در عرصه بینالملل ناشی از باورهای متوهم برگرفته از تئوریهای توطئه و فرضیههای دایی جان ناپلئونی آنان است. تندروها همانطور که بارها گفتهاند داعش را ساختهوپرداخته آمریکا میدانند.
همچنان که طالبان، القاعده و ۱۱سپتامبر را هم ساختهوپرداخته غربیها تصور میکنند؛ بنابراین از دید تندروها عملیات ۱۷خرداد به دستور آمریکاییها و صهیونیستها صورت گرفته. لذا به آقای روحانی دارند انتقاد میکنند که تشویق و ترغیب سعودیها به چنگ و دندان نشان دادن به ایران از سوی آمریکاییها از یکسو و عملیات داعش در تهران از سویی دیگر حاصل اعتماد بیجای شما به واشنگتن و تلاشهایتان در نرمش و تنشزدایی با آن کشور بوده است. بهزعم تندروها هر تلاشی بهمنظور برقراری تفاهم و دیالوگ با آمریکاییها عبث بوده و از سوی آنان بهمنزله وادادگی و عقبنشینی تعبیر میشود.
واقعیت تلخ آن است که تندروها دارند از نمد ۱۷خرداد کلاه و یا درستتر گفته باشیم توجیهی برای سیاستهای انقلابیشان میسازند. والا شاهد بودیم که سیاست سر جنگ نداشتن روحانی با آمریکا و احترام متقابل با غرب توانست ایران را از چاه ویل هستهای که اصولگرایان در دوران آقای احمدینژاد کشور را با سر به درون آن انداخته بودند خارج سازد. چاه ویلی که کشور را تا آستانه به خاک سیاه نشاندن کشانده بود. پیرامون سوریه هم همانند سیاستهای هستهای کشور در آن ۸سال صرفاً نظر مسئولین تاکنون مطرح بوده؛ اما یقیناً روزی اماواگرهایی که امروزه پیرامون سیاستهای ما در سوریه مطرح هستند علنیتر خواهند شد. ازجمله اینکه درنهایت مردم سوریه هستند که پیرامون حضور نظامی ما در آن کشور میبایستی قضاوت نمایند. ختم کلام آنکه ۱۷خرداد یک عملیات تروریستی کور بود همانند سایر عملیات داعش در کشورهای دیگر. این عملیات نه درستی سیاست خارجی تندروها را بر کرسی نشاند و نه از سویی دیگر قلم بطلانی بر سیاست اعتدال و میانهروی دولت آقای روحانی کشید، نه برای اماواگرهایی که پیرامون سیاست ما در سوریه به وجود آمده پاسخی به همراه آورد و نه بالاخره توانست دخالتهای سپاه در امور سیاسی و اقتصادی کشور را توجیه نماید.