محمدآزاد جلالیزاده- روزنامه بهار
الف» حملهتروریستی هفته گذشته در تهران، واقعهای غیرانسانی، غیر دینی و پلشت بود، که محکومیت داخلی و بین المللی را در پی داشت و همه کسانی که به ایران و ایرانی علاقهای داشتند را به جدّ اندوهگین کرد و آزرد، ۱۷ شهید و حدود ۶۰ نفر مجروح محصول اقدام نامبارکتروریستها در اقدام رذیلانه و بزدلانهترورشان بود.
ب» معمول است که در همه جوامع انسانی، هنگامه وقوع حادثهای طبیعی همچون زلزله و سیل و یا حادثهای انسانْ ساخته چون جنگ و کشتار وترور، نوعی همبستگی و یکی بودن - حتی اگر به صورت موقت باشد - پدیدار گردیده و پدیده داغداری و تألم همگانی شکل گرفته و هویت جمعی واحد مستحکم شده و هر آنکس که به نوعی «دیگری» محسوب شده، به بیرون از این هویت و جمع رانده شده و حتی ممکن است به صورت تهدیدی بالقوه به وی نگاه شود و انگاره دشمن در مورد وی پدیدار گردد.
ج» با گوشه چشمی به «نظریه سیستمها»، میتوان گفت: هر نظم مستقر سیاسی نوعی سیستم متشکل از اجزای گوناگون است و زمانی این سیستم و کلیتش به درستی کار خواهند کرد و کارکرد مناسب خواهند داشت که اجزا در هماهنگی با هم و در نهایت همگام با هارمونی کلی سیستم فعالیت کنند. اگر نظم مستقر «در این بحث به عنوان یک کلیّت» و یا اجزای آن «در اینجا مردمان و گروهها و احزاب و. . .» هر کدام سرخود، سر خویش گیرند و راه خود پیمایند و هر یک برآن باور باشند که یکه و تنها میتوانند به سرمنزل مقصود رسند، آنگاه است که کلیّت در معرض آسیبهای گوناگون و حتی واپاشی قرار میگیرد.
د» ایران و جمهوری اسلامی به مثابه یک سیستم، متشکل از اقوام، ادیان، مذهبها، افکار، جریانات و گروههای گوناگون است و زمانی این سیستم، کارکرد مناسب خواهد داشت که همه اجزا آن اعم از ملّت و دولت و حاکمیّت و احزاب و نیروهای سیاسی و امنیتی و نظامی، با وجود اختلاف و تعدد تاکتیکی هماهنگ و همسو در استراتژی باشند و قاعدتاً این استراتژی رسیدن به ایرانی سرافراز و آباد و آزاد و امن و مستقل و توسعه یافته در همه حوزههای کیفی و کمی ست.
ه» برای دست یافتن به سیستمی هماهنگ و رسیدن به چنین ایرانی، هم رهبری قدرتمند مورد نیاز است و هم دولتی قوی و دارای حمایت افکار عمومی و هم مردمانی که خود را به جدّ شهروند بپندارند و نه رعیّت و هم احزاب و گروههای متنوع و متکثر معتقد به فعالیت سیاسی و مدنی مسالمت آمیز و هم سازمانهای مردم نهاد متنوع و هم سپاه وارتش و نیروهای دفاعی و امنیتی و انتظامی قدر، و بدیهی ست که اگر در هر یک از این عناصر خللی کارکردی به وجود آید، شاید در کوتاه مدت مشکلی آنچنان پیش نیاید، امّا در نهایت و در طولانی مدت اساساً به زیان کلیّت نظم مستقرسیاسی وکشور خواهد بود.
و» ما ایرانیان همه داغداریم و اندوهگین و آزرده خاطر، امّا این دلیل نمیشود که عدهای در این میان بخواهند با استفاده ابزاری از احساسات و عواطف و هیجان عمومی در میان این سیستم «هل من مبارز» بطلبند و دچار «خودحق مطلق پنداری» شوند، و زبان به افترا بگشایند و انگشت اتهام نشانه روند و فضا را متشنج نمایند و منافع کوتاه مدت فردی و گروهی و جناحی شان را بر منافع کلان و دراز مدت ملی رجحان داده و گره کور ایجاد کنند.
ز» بر خلاف نظر و تحلیل برخیها که نگاهی خطی و تک عنصری دارند، نگارنده بر این باوراست که برای دست یازی به ایرانی قدر قدرت و ادامه مسیر حرکت کشور به سوی آرامش و امنیت و توسعه همه جانبه، توجه به نگاه کلان رهبری در موارد گوناگون؛ حضور پرتوان همه جناح ها، داشتن قوای سه گانهای پویا و اعتماد بیشینه به ملّت فارغ از رنگ و قبیله وقومیت و مذهب و نگاه شهرونددرجه یکی به همه آحاد ملت و کنارگذاشتن نگاه «دشمن پندارانه» و «دیگربودگی» به بعضی از ایرانیان، توجه به دو مؤلفه جمهوریّت و اسلامیّت در پناه آموزه مردمسالاری دینی، توجه فزونتر به قرائت رحمانی از دین و نیز نگاهی اصلاح طلبانه و تحول خواهانه در حوزه تصمیم گیری، تقنینی، اجرایی، مدیریتی و قضایی کشور ضرورتی انکار ناپذیر است و توجه و تمرکز برروی چنین سندروم و عوامل حلقوی وچندگانه ایست که چرخها و چرخ دندههای حرکت سیستمی را میسر و ممکن میسازد.