گروه سياسي: محمد کیانوشراد-عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در يادداشتي در روزنامه بهار نوشت: پس از وقایع اخیر در ارتباط با حملههای ناجوانمردانه به رئیس جمهور اصولگرایان مواضع متفاوتی داشتند که در توضیح این تفاوت نظرها میتوان گفت اصولگرایان یک دست نیستند و در مجموع میتوان آنها به سه طیف تقسیم کرد. یک دسته اصولگرایان همراه با رئیس دولت تدبیر و امید هستند که همواره موافق دولت بودند و عملکرد دولت را در مجموع مثبت ارزیابی میکردند، این جریان همچنین معتقد بودند که در شرایط کنونی دولت روحانی میتواند کارآمد باشد.
جریان دیگری از اصولگرایان هم هستند که در صدد تخریب دولت نبودند اما دولت روحانی را برای خود رقیب فرض کرده و به دنبال فرصتی برای به دست گرفتن کامل قوه مجریه توسط دیدگاههای خود بودند. طیف یا جریان سوم اصولگرایان نیز مخالفان افراطی دولت شمرده میشوند و تا به امروز با همه توان خود سعی در تخریب دولت داشته اند. بنابراین اصولگرایان در یک تقسیمبندی، سه طیف موافقان دولت در شرایط خاص امروز، گروه دوم مخالفان دولت وگروه سوم مخالفان افراطی دولت هستند.
با توجه به این تقسیمبندی جریان اصولگرا آنچه باید بدان توجه کرد این است که نمیتوان واکنش برخی اصولگرایان به توهینهای اخیر به رئیس جمهور را نشانهای برای این دانست که مخالفان اصولگرای دولت به دنبال جدا شدن از سایر اصولگراها و پیوستن به طیف معتدل اصولگرا هستند؛ هرچند که در مجموع باید گفت جز بخش افراطی اصولگرایان که نام اصولگرایی را با مسامحه میتوان بر آنها نهاد، سایر اصولگرایان برخوردشان با روحانی نسبت به گذشته متعادلتر بوده است. به طور مثال رفتار اصولگرایان در دولت اصلاحات اساسا قابل قیاس با رفتار امروز این جناح با دولت نیست اما امروز مشکلات دیگری برای روحانی به وجود آمده است که شاید تا حدی متفاوت با آن دوره باشد، با این همه اما برخوردهای تخریبی اصولگرایان نسبت به روحانی قطعا بیشتر از برخوردشان با رئیس دولت اصلاحات نیست.
باید توجه داشت که اگرچه گروه سوم جریان اصولگرایی یعنی مخالفان افراطی دولت به دنبال تخریب دولت هستند اما گروه دوم جریان اصولگرایی یعنی مخالفان دولت تلاش میکند با انتقاد از دولت، نشان دادن ضعفهای دولت و بزرگ کردن توانمندی خود به جلب آرای افکار عمومی بپردازند این مساله در دموکراسی نه تنها امری متعارف است بلکه باید حرکتی تکامل دهنده تلقی شود. به هر روی بدیهی است که اگر امروز هر جریان دیگری نیز به جای روحانی در راس دولت قرار داشت جریان مخالف دولت بازهم سعی میکرد که مردم را نسبت به تغییر جهت و سوق دادن به سمت خودترغیب کند.
اما آنچه که در جوامع مختلف به ویژه جوامع اسلامی نباید از سوی مخالفان یک دولت مشاهده شود دروغ، سیاهنمایی و تهمت به دولت است. در غیر این صورت اساس رقابت نشان دادن نقطه ضعف طرف مقابل و نشان دادن نقاط قوت خود است البته باید در هر شرایطی بر این مهم تاکید کرد که منافع ملی بالاتر از منافع حزبی و جناحی است. هیچ یک از گروههای سیاسی به بهانه رقابت با جریان حاکم نباید با عبور از منافع ملی نسبت به برخورد با رقیب خود مبادرت کند. زیرا منافع ملی مرزی است که همه گروههای سیاسی باید ضمن حفظ و تایید رقابت ها، منافع ملی را به عنوان خط قرمز خود منظور بدارند.