به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۱۹:۵۸
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۹ ساعت ۱۳:۱۲
کد مطلب : ۱۳۳۲۰۵

ناصر تقوایی؛ یک استاد تمام عیار

مرجان یگانه پرست- روزنامه بهار
بی شک ناصر تقوایی یکی از هنرمندان تاثیرگذار ما در عصر حاضر است. شاید در طی سال های اخیر اثر جدیدی از او ندیده باشیم- هر چند او برای ساخت پروژه های متعددش تلاش ها کرده و عزم بسیاری داشته اما آنها به نتیجه نرسیده اند- با این حال پرونده کاری او به گونه ای درخشان و نمونه است که در ذهن و خاطره ها ماندنی شده است و البته نامی ماندگار در تاریخ سینمای ایران. سالروز تولد 76 سالگی اوست و پرونده سینمایی او که گویای استعداد و نبوغ سرشار تقوایی است، همیشه قابل رجوع و با طراوت است. تقوایی بیش از چهار دهه است که در گستره ادبیات و سینما فعالیت دارد؛ اگر چه او را اغلب به عنوان سینماگر می‌شناسیم اما او سینماگری است که در طول فعالیت سینمایی‌اش هیچ گاه شتابی برای تولید انبوه نداشته است. او 9 اثر سینمایی در کارنامه خود دارد که می توان به «آرامش در حضور دیگران»، «صادق کرده»، «ناخدا خورشید» و «کاغذ بی خط» اشاره کرد.
***
آغاز از دفتر سینمایی «گلستان»
تقوایی در دفتر سینمایی گلستان که متعلق به ابراهیم گلستان بود، در کنار بسیاری دیگر از پیشتازان سینما و هنرمندان روشنفکر قبل از انقلاب فعالیت کرد و تجربه های ارزشمندی در زمینه تولید فیلم مستند و سینمایی به دست آورد و به واسطه ارتباطات گسترده ای که از طریق این دفتر و روشنفکران معاصر حوزه ادب و فرهنگ به دست آورد، دنیای ذهنی اش ساخته شد. تقوایی به طور مشخص فعالیت سینمایی خود را با همکاری در گروه فنی فیلم «خشت و آینه» به کارگردانی ابراهیم گلستان آغاز کرد. او در کتاب خاطراتش درباره پیش تولید سریال «کوچک جنگلی» بسیار از گلستان یاد کرده است. تقوایی از اول تا آخر این کتاب با احترام از گلستان یاد می‌کند و معتقد است که هرچه دارد از گلستان دارد. نمی توان منکر تاثیر ابراهیم گلستان در سینما و عرصه فرهنگ و هنر بود ولی او به دلیل تبختر ذاتی‌اش، خیلی‌ها را ناراحت کرده است و در مصاحبه‌ای که حمیدرضا صدر در لندن با گلستان کرده بود، گفته که من تقوایی را نمی‌شناسم. این مصاحبه در مجله فیلم چاپ شد و دل تقوایی را شکست. با این حال اصلا حاضر نشد درباره‌اش حرف بزند.
طبق کتاب احمد طالبی نژاد، منتقد سینما که کتابی به نام «به روایت تقوایی» تهیه کرده و مجموعه گفتگوهایی با ناصر تقوایی است، می توان گفت: تقوایی برای سه نفر ارزش و احترام خاصی قائل است؛ یکی نجف دریابندری، یکی گلستان و دیگری صفدر تقی‌زاده و به هیچ‌وجه حاضر نیست علیه این‌ها چیزی بگوید.

از جرگه پیشگامان
تقوایی در سینمای معاصر ایران درست در نقطه ای که رویش جدیدی را در دهه 40 آغاز کرد و سنگ بنای «سینمای موج نو» در ایران گذاشته شد، در کنار کیمیایی، بیضایی، مهرجویی و چند تن دیگر ایستاده است. فیلم «در آرامش در حضور دیگران» تقوایی هم در کنار فیلم «قیصر» ساخته کیمیایی، «گاو» ساخته مهرجویی، لیست فیلم های نمونه و خارج از جریان کلی سینمای روز سال های 40 قرار می گیرد و خود نقطه آغازین موجی نو در سینمای فیلمفارسی می شود. تقوایی هم مانند مهرجویی در اولین اثر سینمایی خود که از جمله شاهکارهای سینمایی است، به سراغ یکی از داستان های غلامحسین ساعدی رفته و داستانی اقتباسی را به زبان بصری درآورده است. تقوایی در «آرامش در حضور دیگران» با پشتوانه‌ای از نویسندگی و ادبیات داستانی توانسته است، فضای قصه ساعدی را به خوبی پیاده کند. جدای از انتخاب درست و حساب شده بازیگران، تقوایی توانسته است به بهترین شکل فضای فاجعه را در خانواده‌ای ناهمگون که در راس آن یک سرهنگ به آخر خط رسیده و وا خورده قرار دارد به تصویر بکشد. صحنه به یادماندنی سان دیدن سرهنگ از درختان و نرده‌های حاشیه دانشکده افسری، نشانگر شناخت درست تقوایی از زبان تصویر است. شاید در واقع مهم‌ترین و اصلی‌ترین هنر سینما همین باشد، تصور خوب یک کارگردان از داستان و خوب به تصویر کشیدن آن. یکی از عواملی که باعث انتخاب این داستان از ساعدی شد، علاقه تقوایی به شخصیت‌های درون گرا و پرداختن به کمپلکس‌های روانی افراد بود.

فریدون جیرانی در جایی گفته است: تقوایی جزو نسل بعد از کودتای 28 مرداد است. بخشی از این نسل در دهه 30 در خانه شاهین سرکیسیان به‌دنبال زبانی جدید برای تئاتر است. هم زمان در آبادان هم‌نسلان تقوایی به‌دنبال ترجمه‌های جدید هستند و رهبری آنها را صفدر تقی‌زاده بر عهده دارد. مترجمان خوبی از این نسل بیرون می‌آید که از حزب توده گذر کرده و قصد بنا کردن چپ نو را دارند. تقوایی از دل این فضا بیرون آمده و همین‌جاست که با مهرجویی، کیمیایی و حاتمی تفاوت پیدا می‌کند. او به ادبیات وصل است و هشت قصه کارگری بی‌نظیر نوشته است. اما در ادامه به‌دلیل درگیر شدن با فیلمسازی، از نوشتن بازماند. از سوی دیگر در فضای آن زمان کانون پرورش فکری کودکان، تلویزیون ملی و وزارت فرهنگ و هنر را داریم که تقوایی، مهرجویی، حاتمی و.. هر یک به طریقی با این فضاها در ارتباط هستند و از آنها تاثیر می‌پذیرند.

سریالی همچنان زنده در خاطره ها
صنعت سریال‌سازی و فیلمسازی ایران، مدت هاست که در جریان است و در این سال ها نمونه های موفق و اثرگذاری هم ساخته شده اند اما در این سال ها به یمن هدایت درست بازیگران و روایت داستانی، سریال «دایی جان ناپلئون» ساخته ناصر تقوایی جزو اولین انتخاب های مخاطبان بوده است. سریالی که برای بسیاری خاطره انگیز است و صرف نظر از حس نوستالژیکی که منجر به می شود تا از این سریال به خوبی یاد شود، دلایل قابل قبولی هم برای این ماندگاری وجود دارد. ناصر تقوایی، بیش از ورود به سینما، جذب تلویزیون شد و با ساخت سریال مورد توجه قرار گرفت.

در سال هایی که این سریال ساخته شد، صنعت سریال سازی ما هنوز به سازماندهی و شاکله ای که امروزه می شناسیم، نبود و در شرایطی که هنوز به استانداردهای لازم دست پیدا نکرده بودیم، این سریال با استانداردهایی بالا در روایت، اجرا و انتخاب بازیگران و بسیاری از موارد دیگر ساخته شد. تقوایی علاوه بر توانمندی های بی اندازه اش در روایت داستانی چه در نوشته هایش و چه در فیلم هایش، بنیانگذار روند سریال سازی و تربیت نیروی کار شد و نیروی جوانی که بعدها در گروه های سازمان صدا و سیما به فعالیت خود ادامه دادند و تجربه شان از آن سریال را به دیگر مجموعه ها بردند.

پرویز پرستویی درباره این کارگردان در گفتگویی چنین گفته است: من و شما و علاقه‌مندان به سینما حتما با کارهای ایشان آشنایی داریم. اما مثلا نسل جوانی که در خارج از کشور به دنیا آمده و زندگی می‌کند یا دهه هفتاد یا هشتادی‌ها شاید اسم ناصر تقوایی هم به گوششان نخورده باشد؛ اما به محض اینکه اسم سریال «دایی‌جان ناپلئون» به میان می‌آید یا از شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌شود، بلافاصله ایشان را می‌شناسند؛ سریالی بسیار درخشان که تا امروز جزء تک‌ستاره‌های تاریخ تلویزیون ایران محسوب می‌شود و باوجود ریختگی و رنگ‌پریدگی فیلم که حاصل گذر زمان است، هنوز هم دیدنی است.

«ناخدا خورشید» : فیلمی آکادمیک و سند افتخار سینما
«ناخدا خورشید» که این روزها دقیقا در سی سالگی خود به سر می برد، نخستین ساخته بلند سینمایی پس از انقلاب ناصر تقوایی است. «ناخدا خورشید»، فیلمی به تمام معنا داستان گو است. فیلم شخصیت و روایت. کاری که تقوایی در «دایی جان ناپلئون» نشان داده بود در آن استاد است. فیلم نه تنها از نمادهای معنا گرایانه‌ مرسوم سینمای ایران خالی است، که حتی مضامین پنهان در لایه‌های درونی خود نیز ندارد. فیلمی کاملا بر پایه داستان. «ناخدا خورشید» حاصل یک تقارن چهار وجهی است: کتاب نه چندان مرغوب ارنست همینگوی، ناصر تقوایی داستان گو و آماده، نبوغ داریوش ارجمند به عنوان یک بازیگر نوظهور آن سال‌ها و البته منوچهر اسماعیلی در شاهکار دوران فعالیتش به عنوان دوبلور.

«ناخدا خورشید» برجسته‌ترین و کامل‌ترین اثر تقوایی است که بر اساس داستان اجتماعی- سیاسی «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی ساخته شده است. این فیلم درباره ناخدایی یک دست می باشد که برای گذران معیشت خود، با لنج از کشورهای حاشیه خلیج‌فارس کالا قاچاق می‌کند اما به تبع شرایط سیاسی و اجتماعی سال‌های نخست دهه ۱۳۶۰، رگه‌هایی از موضوع‌های سیاسی هم دیده می‌شود. حوادث فیلم در دهه ۱۳۴۰ اتفاق می‌افتد. چند روز پس از ترور حسنعلی منصور توسط گروه سیاسی فداییان اسلام یک واسطه قاچاق انسان، به سراغ ناخدا می‌آید و از او می‌خواهد چند نفر را به آن سوی آب برساند. بعدها مشخص می‌شود که آن چند نفر از اعضا یا هواداران فداییان اسلام هستند که پس از ترور نخست‌وزیر، باید از ایران خارج شوند. به این ترتیب، در دل یک درام اجتماعی، شاهد لحظه‌هایی از حضور سیاست و سیاستمداران هستیم. این نکته در داستان همینگوی نیز وجود دارد. آنجا هم گروهی از هواداران حکومت انقلابی فیدل کاسترو ناچارند به صورت قاچاق از خلیج خوک‌ها در مرز آمریکا و کوبا عبور کنند.

جواد طوسی منتقد سینما درباره این فیلم نوشته است: «ناخدا خورشید» از حیث گرامر سینما، نشانگر اوج پختگی ناصر تقوایی است. فیلم یک نمونه قابل استناد و آموزشی در زمینه دیالوگ نویسی، ایجاز کلامی و تصویری، اقتباس خلاقانه ادبی، شیوه روایت‌پردازی و ایجاد موقعیت های دراماتیک، شخصیت پردازی و استفاده هوشمندانه از فضا و جغرافیا و لوکیشن است. تقوایی در برداشت آزادش از داستان «داشتن و نداشتن» اثر شناخته شده نویسنده مورد علاقه اش «ارنست همینگــوی» ، فیلمی کاملاهویت‌مند و این جایی ساخته است. اغلب نماهای فیلم به اتکای میزانسن های زیبا و مینیاتوری تقوایی و درک عمیق تصویری مهرداد فخیمی، همچون تابلوهای نقاشی هستند.ناخدا خورشید از آن فیلم هایی است که هیچ‌گاه رنگ کهنگی به خود نمی گیرد و بدون تردید یکی از ۱۰ فیلم برتر تاریخ سینمای ایران است.

و احمد طالبی نژاد درباره این فیلم گفته است: وقتی «آرامش در حضور دیگران» را روی پرده دیدم و آنقدر بر من تأثیر گذاشت که فکر می‌کردم بهترین فیلم تقوایی است و بهترین اقتباس ادبی است. سال‌ها بعد که ویدئو آمد، من دوباره فیلم را دیدم و متوجه شدم که فیلم خوبی است ولی خام‌دستی‌هایی در ساخت آن وجود دارد چون فیلم اول کارگردان بود. «ناخداخورشید» را اولین بار که دیدم، خیلی مجذوبش نشدم ولی در طول این 20 سال هر بار آن را دیدم، چیزهای جدیدی در آن کشف کردم. الان فکر می‌کنم این فیلم یک کار آکادمیک تاریخی است. این فیلم یک الگوی کاملاً حرفه‌ای برای کسی است که می‌خواهد فیلمنامه‌نویسی، دیالوگ‌نویسی و کارگردانی یاد بگیرد. آن‌موقع هنوز به این کشفیات نرسیده بودم.

یک اتفاق خوب: در بهار امسال فیلم «ناخدا خورشید» (به کارگردانی ناصر تقوایی) که به سفارش فیلمخانه ملی ایران در استودیو روشنا اصلاح‌شده، پس از گذشت سی سال در دوم اردیبهشت در سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به نمایش درآمد. بسیاری از تماشاگرانی که نخستین بار این فیلم را در پنجمین جشنواره فیلم فجر (1365) دیده بودند، اذعان کرده اند که نسخه اصلاح شده این فیلم به مراتب نسبت به نسخه‌ای که سه دهه پیش روی پرده دیده بودند از لحاظ رنگ، نور، صدا، کیفیت درخشان و نظرگیرتری دارد. نگاتیو این فیلم، که حدود سه دهه در شرایط نه‌‌چندان استاندارد در استودیو فیلمساز نگهداری می‌شد، در سال گذشته پس از انحلال این استودیو، به فیلمخانه ملی ایران انتقال یافت.

سال گذشته اصغر فرهادی در مراسمی درباره ناصر تقوایی گفته است: صحبت کردن از تقوایی ساده است چون کافی است، اسم فیلم‌هایی که ساخته‌اید بیاوریم تا هر کسی بداند شما در چه جایگاهی از سینما و فرهنگ کشورمان قرار دارید و سخت است چون شخصیت ویژه‌ای دارید و شبیه هیچ‌کس نیستید. کار مهم‌تری که می‌شود نسبت به فیلم‌های آقای تقوایی انجام داد این است که آثار او را دوباره در سینما اکران کنند چون نسل‌های جدید فیلم‌های ایشان را یا از طریق تلویزیون دیده‌اند یا در کتاب‌ها درباره‌اش خوانده‌اند در حالی که تماشای آن‌ها بر پرده سینما خیلی متفاوت است. آرزو می‌کنم آقای تقوایی علی‌رغم مشکلاتی که داشته باشند فضایی برایشان فراهم شود تا خبر شروع کار جدیدشان را بشنویم و فکر می‌کنم شگفت‌انگیزتر از این خبری برای اهالی سینما و هنر نباشد که کسانی مثل ناصر تقوایی یا بهرام بیضایی فیلم می‌سازند؛ فیلمسازانی که بر نسل بعدی فیلمسازان و ما حق دارند چون اگر نبودند شاید شغل ما فیلمسازی نبود.

همه حتی آنها که مانع فعالیت او در طی این سال ها شده اند، بر یگانه بودن هنر تقوایی اذعان داشته اند. در این سال ها به هر دلیلی او نتوانسته فیلم بسازد یا از ادامه کار مایوس شده است. اولین پروژه ای که او در دست داشت و نیمه تمام ماند و مانع فعالیتش شدند، سریال «کوچک جنگلی» بود که با این وجود بی کار ننشست و با گروهش دست به کار ساخت فیلم ماندنی «ناخدا خورشید» شد. و در نهایت آخرین اثری که از او روی پرده سینماها رفت، «کاغذ بی خط» بود که با زنده یاد خسرو شکیبایی در آن درخشیده است. فیلمی که در سال 1380 ساخته شد و با استقبال خوبی هم مواجه شد. بعد از آن تقوایی برای ساخت دو پروژه «زنگی  و رومی» و «چای تلخ» اقدام کرد اما نیمه تمام ماندند. آخرین فعالیت هنری او، حضور درمدرسه ملی در دولت یازدهم بود که اخیرا با تغییرات سازمانی جدید، این مدیریت هم از او گرفته شد. هر چند مراکز سینمایی و سینماهای امروز ما از حضور پررنگ او خالی هستند اما سابقه تاریخ سینما بی درنگ نبوغ استادانه او در قصه گویی و بصری کردن سوژه ها به یادمان خواهد آورد. تقوایی در تاریخ سینما همچنان روشنایی بخش و زنده حضور دارد و تلالو یک استاد تمام عیار است.