شهرام خرازیها- روزنامه بهار
در تماشاخانه ایرانشهر در حالی «مطرب» اجرای دور اول خود را به پایان رساند که شمار قابل توجهی از تماشاگران آن نسبت به این موضوع معترض بودند که چرا باید شاهد نمایشی باشند که در بروشور آن، نام بهزاد و شقایق فراهانی به عنوان بازیگر چاپ شده اما عملا هیچکدام بر روی صحنه حضور ندارند!؟ دو نقش علی بیگ و شکوفه را برخی شبها علی بیغم و سانیا سالاری و در دیگر شبها بهزاد و شقایق فراهانی بازی میکنند. در شرایطی که تا قبل از ثبت قرارداد و بازبینی ممیزهای وزارت ارشاد، تضمین چندانی برای حضور بازیگران بر روی سن تا آخرین شب اجرا وجود ندارد، سپردن همزمان یکی دو نقش کلیدی به چند بازیگر، اقدامی مدبرانه و قابل دفاع است. به کار بستن چنین تمهیدی، حاشیه امنی برای کارگردان و تهیهکننده ایجاد میکند تا در سایه آن خیالشان از بابت استمرار اجرا راحت بوده و نگران توقف کار به خاطر عدم حضور عمدی یا غیرعمدی یک یا چند نفر از بازیگران نباشند.
این که یک بازیگر در جریان تمرینها ناگهان گروه را ترک کند در تئاتر ایران مسبوق به سابقه است و از فرط تکرار دیگر تعجب کمتر کسی را برمیانگیزاند. در این زمینه می توان از ترک تمرین نمایش « ایرلند نباید جای بدی هم باشه» از جانب اندیشه فولادوند و کنارهگیری میترا حجار از نمایش «ترور» در سال ١٣٩۴ یاد کرد که جنجالهای زیادی برانگیخت. عدم حضور بازیگر به هر علت موجه (نظیر مرگ، بیماری، حادثه و. . .) یا ناموجه در همه جای دنیا، اجرای هر نمایشی را تهدید میکند. در چنین مواردی یا بهناگزیر نمایش بهطور دائم یا موقت متوقف یا آن که با جایگزین نمودن هنر پیشه دیگری، قضیه ختم به خیر میگردد. اقتصاد بیمار تئاتر ایران ایجاب میکند تا به منظور پیشگیری از توقف کار، تهیهکننده و کارگردان همواره به فکر بازیگران جایگزین باشند.
میکائیل شهرستانی نمایشهای اخیر خود را با دو تیم بازیگری مستقل به صورت یک شب در میان، به روی صحنه میبرد. این اقدام اطمینان خاطر نسبتا کاملی برای وی همراه داشته است زیرا به محض غیبت یکی از هنرپیشهها بلافاصله میتوان بازیگر ایفا کننده همان نقش در شب دیگر را برای بازی به روی صحنه فرا خواند بیآن که بازیگر جایگزین نیاز به زمان برای آشنا شدن با نقش و حفظ جملهها داشته باشد. هنوز هم در ایران عده قابل توجهی از تماشاگران برای دیدن هنر پیشههای مطرح و شناخته شده بالاخص چهرههای سینمایی به تئاتر میروند.
نمونه خیلی واضح این تمایل عمومی، استقبال مردم ، «عاشقانههای ناآرام» با بازی نیکی کریمی، محمدرضا فروتن، فریبرز عربنیا و یکتا ناصر در سال ١٣٩۴ بود. اولویت نخست این دسته از تماشاگران، دیدن چهره مورد علاقهشان از نزدیک روی سن تئاتر است و تماشای نمایش در اولویت بعدی قرار میگیرد. صرف نظر از غیبتهای پیشبینی نشده و غیرمترقبه بازیگران، این حق تماشاگر است که در زمان خرید بلیط بداند که هنرپیشه مورد نظرش در چه شبی بازی خواهد داشت و کدام شبها روی صحنه نخواهد بود. نمیتوان از تماشاگر توقع داشت که چشم بسته بلیط بخرد و خود را تسلیم شانس کند. بلیط تئاتر، تخم مرغ شانسی یا بلیط بخت آزمایی نیست که از ابتدا به این قصد خریده شود که «هر چه پیش آید، خوش آید.»
اگر دو بازیگر یک نقش واحد، از لحاظ شهرت هنری هم وزن باشند، شاید ضرورت اعلام شبهای اجرایشان کمتر از زمانی باشد که از نظر میزان شهرت فاصله زیادی با هم داشته باشند. سانیا سالاری با مهارت قابل تحسینی در نمایش «مطرب»، در نقش شکوفه ظاهر میشود اما بسیاری از تماشاگران وی را نمیشناسند در حالی که شقایق فراهانی به عنوان یک چهره معروف برای کمتر تماشاگری ممکن است ناشناخته باشد به همین خاطر هم اکثر قریب به اتفاق تماشاگران ترجیح میدهند که شاهد بازی شقایق باشند .
از سوی دیگر تهیهکننده و کارگردان نمایش، خواهان پرشدن صندلیهای سالن نمایش در تمام شبهای اجرا هستند. با آن که اعلام پیشاپیش سانسهای بازی هر هنرپیشه سبب خواهد شد تا نمایش در شبهای اجرای بازیگر کمتر شناخته شده با استقبال کمتر و فروش پائینتر بلیط مواجه شود، اصول اخلاقی حکم می کند که دستاندرکاران نمایش «مطرب» در دور دوم و جدید اجرایشان در پردیس تئاتر تهران درخصوص سانسهای بازی فراهانیها صداقت را در دستور کار خود قرار داده و از اطلاعرسانی شفاف نترسند. هر نمایشی اگر از جذابیت کافی و کیفیت مناسب برخوردار باشد، تماشاگر خود را خواهد داشت.