صادق صدرایی
سیاست به سبک ایرانی، ابهامی پس از ابهام میآفریند. ماجرا به گونهای است که مسئولان با توضیحشان به جای آنکه رفع ابهام کنند بر ابهام میافزایند. در آخرین نمونه از این دست شفافسازیهای ابهام آفرین (!) شاهد آن بودیم که یکی از مقامات سابق نیروی انتظامی چنان توصیفی از بازداشتگاه مخوف کهریزک کرده است که گویا همه آنان که در آن روزهای تلخ ۸۸ به دستور «قاضی مرتضوی» به کهریزک منتقل شده بودند بر اثر شدت خوشی و خوشحالی از دست رفته اند!
در توضیحات این مقام سابق نه خبری از کتک و شکنجه است و نه از شرایط هولناک آن بازداشتگاه مخوف که مخصوص اراذل و اوباش بود و در وقایع۸۸ دانشجویان معترض را به آنجا فرستاده بودند خبری هست. کمدی وتراژدی در هم آمیخته شده است، مسئول بازرسی ناجا معتقد است که کسی در کهریزک کتک هم نخورده است اما با کمی یادآوری پروندههای تشکیل شده برای رسیدگی به این موضوع شاهد آنیم که دو نفر به اعدام محکوم شده اند.
چگونه است که کسی کتک نخورده اما قوه قضائیه حکم اعدام داده است؟! این مسئول سابق ناجا شوخی میکند یا واقعا میخواهد نمک بر زخم داغدیدگان حوادث۸۸ بپاشد؟ اگر آقایان عذرخواهی کردن و جبران مافات را نیاموختهاند دیگر چرا این گونه وارونه نمایی میکنند. شاید علت را باید در عدم برخورد قاطع با آمران و عاملان جنایاتی همچون آنچه در بازداشتگاه کهریزک رخ داد جستجو کنیم.
اگر سعید مرتضوی که اصلیترین نقش را در اعزام معترضان به بازداشتگاه مخصوص اراذل و اوباش داشت با قاطعیت برخورد میشد آنگاه شاهد آن نبودیم که امروز که هنوز ده سال هم از آن فاجعه نگذشته است مسئولان به کلی آن را منکر شوند. در پایان با سه سوال از این مقام ارشد سابق ناجا این نوشتار را به پایان میبریم.
۱- اگر به واقع شرایط بازداشتگاه کهریزک این چنین است که میگویید پس به چه علت دو نفر در جریان رسیدگی به قصور و تقصیرهای مرتبط با این پرونده به اعدام محکوم شدند؟
۲- اگر علت مرگ جوانانی که در بازداشتگاه کهریزک از دست رفتند را سرماخوردگی میدانید پس چگونه بسیاری از مسئولان ارشد نظام بر دلجویی از خانوادههای آنان تاکید کرده و حتی شخصی مانند سعید مرتضوی هم نسبت به آن فاجعه عذرخواهی کرده و از آن دانشجویان از دست رفته با عنوان «شهید» یاد میکند؟
۳- و مهمترین سوال آنکه اگر واقعا در قصه پر غصه کهریزک به کسی «از گل بالاتر نگفتهاید» رهبری نظام چگونه آن را یک «جنایت» خوانده اند؟