صادق صدرایی- روزنامه بهار
چه خوشایندمان باشد چه از پذیرش آن فراری باشیم وجود «دلواپسان» در سپهر سیاسی ایران واقعیتی غیر قابل انکار است. برخی تصور میکردند که با تایید برجام و مذاکرهکنندگان ارشد کشورمان در مذاکرات هستهای از سوی رهبری دیگر به احترام نظر ایشان و با توجه به ادعاهای گوش فلک کر کن این جماعت درباره ولایتمداریشان صدای «دلواپسان» کاهش یابد اما در عمل به جای آن که شاهد کمرنگ شدن نقش آفرینی آنان باشیم پررنگ شدن نقش و بالا رفتن بیشتر از گذشته صدایشان را مشاهده کردیم. واقعیت آن است که جماعت «دلواپس» هم در بین خودشان تشکیل شده از چهرههایی با نوع مواجهه متفاوت است. برخیشان همانطور که روحانی گفت کم سواد هستند. به این معنا که اساساً اطلاعات چندانی درباره موضوعات مرتبط با پرونده هستهای، تحریمها و برجام ندارند و تنها هر آنچه از طریق بولتنهای خاص به دستشان میرسد را تکرار میکنند.
طیف دوم افرادی هستند که منافع مادیشان با اجرای برجام به شدت تهدید میشود و به عنوان نمونه دیگر نمیتوانند به بهانه دور زدن تحریمهای اثرگذار و مهلک نفتی به غارتگریهایی از جنس آنچه در پرونده بابک زنجانی قابل مشاهده است بپردازند. این طیف همانها هستند که به «کاسبان تحریم» در بین مردم در جامعه مشهور شدهاند.شاید در سالهای آتی بتوان با کنار هم قرار برخی نشانهها و قراین به این نتیجه رسید که «کاسبان تحریم» (طیف دوم دلواپسان) همان کسانی هستند که به «کم سوادها» (طیف اول دلواپسان) آدرس نادرست میدهند تا منافع مادیشان از طریق اجرای سیاست تعامل گسترده و سازنده با جهان مخدوش نشود. طیف دیگری نیز در بین «دلواپسان» دیده میشوند که اگر بخواهیم منصفانه و فارغ از جناحگراییهای مرسوم به آنچه میگویند بنگریم نمیتوان آنان را به کم دانشی و یا ندانستن متهم کرد و شاید با اندکی اغراق بتوان گفت که برخی از آنان پا به پای مذاکره کنندگان کشورمان کلمه به کلمه برجام را با دقت بررسی کرده و بر اساس نگاهی که به حوزه سیاست خارجی دارند به مخالفت با برجام برخاستهاند.
اختلاف ریشهای بین جریان میانهرو با طیف سوم دلواپسان در همین تفاوت نگاه به عرصه سیاست خارجی است که فی نفسه هم واجد اشکال نیست و حتی با ایجاد فضای گفتگو بین این دو نگاه میتوان امیدوار بود که شاهد افزایش وحدت و تفاهم ملی در بحث سیاست خارجی باشیم.آنچه در این میان مایه نگرانی است و اتفاقا جریانی که خود را «دلواپس» مینامد باید بیش از همه خودش دلواپس آن باشد جلوداری فحاشان در جمع دلواپسان است. بررسی برجام در مجلس نهم را به خاطر بیاورید. کدام صداها بیشتر به گوش میرسید؟ آنان که ادب انتقاد را رعایت میکردند یا آن چند نفری که جز درشتگویی و تندخویی هیچ در چنته ندارند؟ !
به نظر میرسد که جریان دلواپس به خاطر خودش هم که شده است میبایست مانع حضور پررنگ چنین افرادی در صف اول انتقاد از سیاست خارجی دولت به خصوص در بحث تخصصی توافق هستهای شود.آن چه در روز گذشته و در جریان بررسی رای اعتماد به محمدجواد ظریف، وزیر پیشنهادی روحانی برای وزارت امور خارجه رخ داد و در آن شاهد هتاکی یکی از نمایندگان نسبت این دیپلمات کشورمان که با تعابیر بی سابقهای مورد تمجید رهبری قرار گرفته است و کارنامه کاریاش نیز یکی از درخشانترین کارنامههای وزرا در چهل سال اخیر است بودیم نشان داد که اقلیت تندرو که به «دلواپس» معروف شده است همچنان هتاکان را در صف اول خود جای داده است و به جای آن کهتریبونهای پر شماری که در ختیار دارند در اختیار آگاهان این جریان باشد به کمک درشتگویان میرود. ظریف را دروغگو (و برخی الفاظ دیگر که قابل بیان نیست) خطاب میکنند و به خیال خود با چنین رفتارهایی که گاهی در صحن علنی مجلس و گاه در کمیسیون و گاه هم در رسانههای خاص مشاهده میشود میتوانند مرد خندان و جدی عرصه دیپلماسی کشورمان را خسته کرده و از پا بیندازند. زهی تصور باطل، زهی خیال محال!