روزنامه بهار: هشت سال از وقایع88 میگذرد و قرائت ارائه شده از آن حوادث از سوی برخیتریبون داران این است که جریانی با همکاری کشورهای خارجی درصدد آن بوده است که نظام سیاسی مستقر در کشور را تغییر دهد. روزی بدون ارائه یک سند گفته شد که بزرگان جریان اصلاحات برای اجرایی کردن ماموریت تغییر نظام یک چمدان دلار از پادشاه سعودی دریافت کردهاند و روزی دیگر از این گفتند که اصلاح طلبان جاسوسند و اطلاعات محرمانه کشور را برای افزایش تحریمها به کنگره آمریکا ارسال کرده اند! چند سال عقبتر که برویم هم همین رویکرد را شاهد هستیم.
زمانی که سیدحسین موسویان عضو ارشد تیم مذاکره کننده هستهای در دوران دولت اصلاحات را به «جاسوسی» متهم کردند و حتی شاهد بودیم که پس از آن که قوه قضاییه او را از این اتهام تبرئه کرد هم برخی از جمله وزیر اطلاعات دولت احمدی نژاد همچنان او را به جاسوسی متهم میکردند. این رویکرد جاسوس انگاشتن جریان اصلاحات را میتوان در نوع مواجهه جریان تندرو با نمایندگان مجلس ششم نیز مشاهده کرد. به طوری که حتی هنوز هم برخی از آنها در محافلشان نمایندگان مردم در این دوره از مجلس را به جاسوسی متهم کرده و معتقدند که نمایندگان اصلاح طلب ششمین دوره مجلس در اوایل دهه هشتاد اطلاعات هستهای کشور را افشا کرده و سبب آغاز فشارها به بهانه این پرونده بر کشور شده اند. همین نگاه بدبینانه جریان اصولگرا به رقبای سیاسی را میتوان با مرور وقایع دورتر نیز به خاطر آورد و به همینترتیب تا چهار دهه پیش نیز حرکت کرد.
در معارف دینی آمده است که «آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران نیز نپسند» . در این روزها که حاشیهسازی یک رسانه مشکوک نقل محافل سیاسی و رسانهای شده است بسیاری از چهرههای جریان اصلاحات با توجه به همین اصل اخلاقی به میدان آمده و با وجود تمامی نقدهایی که در موضوعات گوناگون دارند یکصدا از رییس محترم قوه قضاییه حمایت کرده اند. تیترهای رسانههای اصلاح طلب در چند روز اخیر و همچنین واکنش نمایندگان مجلس و مسئولان دولتی به این حاشیهسازی به خوبی نشانگر آن است که جریان میانه رو برخلاف رویکرد غیراخلاقی سوی دیگر میدان سیاست به این حدیث نبوی باور دارند که «حرمت آبروی مردم از حرمت کعبه نیز بالاتر است» .
در کنار همین تصویر زیباو وحدت بخش شاهد آن هستیم که برخی که جز تندروی ظاهرا هیچ نمیشناسند با در اختیار داشتن صداوسیما که میبایستتریبون رسمی نظام میبود اما نیست در حال نفرت پراکنی هستند و در تلاشند تا با گل آلود کردن آب برای خود ماهی بگیرند. چند شب پیش بود که یکی از بخشهای خبری پرحاشیه صداوسیما با جاسوس خواندن هفت تن از چهرههای ارشد جریان اصلاحات به نوعی آنان را با این حاشیهسازی اخیر علیه دستگاه قضایی مرتبط دانست و این در حالی بود که حتی قوه قضاییه نیز هیچگاه آنان را به جاسوسی متهم نکرده است! به واقع مشخص نیست که تیم سیاسی پشت صحنه چنین گزارش هایی به دنبال چه چیزی است و به چه دلیل به جای آن که در شرایط حساس این روزها به دنبال تقویت وحدت باشد درصدد آن است که با نفرت پراکنی و اتهام زنی نیروهای درون نظام را در مقابل هم قرار دهد.
واقعیت آن است که این روزها زمان خوبی است که جریان اصولگرا در برابر این پرسش قرار بگیرد که تا چه زمانی قرار است به جای فعالیت سالم در صحنه رقابت سیاسی به دنبال حذف رقیب با اتهاماتی همچون جاسوسی و ارتباط با بیگانگان باشد؟ واقعه اخیر به خوبی نشان داد که شخصیتهای حاضر در جریان اصلاحات با وجود تمامی مجازاتهای ناحقی که در همه این سالها دچارش شدهاند و میشوند، رعایت منافع ملی را بر انتقام گیری سیاسیترجیح میدهند و زمانی مثل این روزها که در برابر حرکت مشکوکی قرار میگیرند به جای آن که مانند رقبای اصولگرایشان وارد میدان اتهام زنی به طرف مقابل شوند راهی اخلاقیتر را پیش میگیرند.شاید بتوان از زاویهای دیگر جنبه مثبت آن چه در روزهای اخیر رخ داد را این دانست که تصمیم گیران نظام میتوانند به این بهانه با مرور آن چه گذشته است و در کنار هم قرار دادن واکنش اصلاح طلبان به این حاشیهسازی و عملکرد تندروهای اصولگرا به این پرسش بپردازند که به واقع چه کسانی در پی پیشرفت کشور و حفظ وحدت هستند و چه کسانی در ظاهرِ دوست، تیشه برداشته و بر ریشه نظام سیاسی میزنند؟