روزنامه بهار: خلاصه آن چه ترامپ در تمام مدتی که در کاخ سفید حضور دارد درباره برجام میگوید این است که چرا جمهوری اسلامی ایران در رفتارهای منطقهای خود تغییری ایجاد نکرده است. مسئولان ایرانی نیز در پاسخ این نکته را مطرح میکنند که رفتار منطقهای ایران ارتباطی به برجام نداشته است و درباره آن بین دو طرف توافقی صورت نگرفته.نتیجه این دو نگاه که بارها از سوی طرفین مطرح شده است این است که هر دو طرف یکدیگر را به نقض روح برجام متهم میکنند. اگر قرار باشد صریح باشیم باید بگوییم که واقعیت هم جز این نیست و هم ایالات متحده و هم ایران روح برجام که به معنای همکاری و گفتگوهای مشترک و بر مبنای حسن نیت است را به دفعات نقض کرده اند. پرسشی که در این ارتباط میتوان مطرح کرد این است که آیا راهی وجود داشت که این بهانه از دستانترامپ گرفته شود؟
برای پاسخ به این سوال باید کمی به عقب بازگردیم. به تیر 94، آن هنگام که محمدجواد ظریف و فدریکا موگرینی با لبانی خندان از روز بزرگ و امضای توافق هستهای میان ایران و گروه 5+1 سخن گفتند. از همان روز تا بهمن95 یعنی زمان آغاز به کار دولتترامپ یک فرصت طلایی در اختیار کشورمان بود که ایران میتوانست کلیه بهانهها را از دولت آینده ایالات متحده برای ایجاد مانع بر سر راه اجرای دقیق برجام بگیرد. برای توضیح بیشتر میبایست از نگاهی که تبلیغات جریان رسمی نسبت به دولت آمریکا دارد عبور کنیم و بپذیریم که در هیئت حاکمه این کشور نیز مانند سایر کشورهای جهان سلایق و دیدگاههای گوناگونی وجود دارد.
باراک اوباما و جان کری به عنوان رییس جمهور و مقام ارشد دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده در آن روزها بارها دست خود را برای آغاز همکاری با ایران در موضوعات منطقهای از جمله بحران سوریه به سوی مقامات ایرانی دراز کردند اما پاسخ همیشگی وزیر امور خارجه کشورمان این بود که دستگاه سیاست خارجی ایران تنها اجازه مذاکره در حوزه مسائل هستهای را دارد. در مسئله حقوق بشر نیز وضعیت به همین شکل بود و در زمانی که مسئولان اتحادیه اروپا آماده مذاکره با ایران برای حل و فصل این پرونده با الگویی مبتنی بر سیاست «برد – برد» همچون برجامِ هستهای بودند شاهد آن بودیم که به دلیل عدم هماهنگیهای داخلی این مذاکرات به سرانجام مثبتی نرسید.
از دست دادن فرصت طلایی بین تیر94 تا بهمن95 حالا سبب آن شده است که دونالدترامپ با دست گذاشتن بر روی همان پرونده هایی که مسئولان دستگاه دیپلماسی دولت منتخب مردم امکان مانور بر روی آنها را نداشتند از اجرای برجام شانه خالی کرده و در فکر بازگرداندن تحریمها به دلیل سایر تنشهای بین آمریکا و ایران باشد. تجربه بزرگ باقی مانده از برجام نه غیرقابل اعتماد بودن آمریکا بود (که همه کشورها در سیاست خارجی غیرقابل اعتمادند) و نه صحیح بودن سیاست دوری از میز مذاکره؛ تجربه بزرگی که از برجام میتوان کسب کرد این است که فرصتهای طلایی را از دست ندهیم. فرصتهای طلایی همچون فرصتی 17 ماهه، از دست یافتن به برجام تا آمدن ترامپ.