به گزارش شبکه اسکای نیوز عربی، "داعش تسلیم شد و فروپاشید" این تیتر خوشایند همزمان با سومین سالگرد تاسیس ائتلاف ضد داعش تمامی رسانهها را دربرگرفت اما به نظر میرسد این گروه تروریستی هرگز در سوریه و عراق به پایان کارش نخواهد رسید. گزارشهای متعددی هستند که درباره شرایط فرزندان داعشیها تنظیم شده نسبت به این "بمبهای ساعتی" هشدار میدهند. روزنامه گاردین در تحقیقی که پس از آزادی شهر موصل منتشر کرد نوشت، کودکان داعش یا تسلیم میشوند و یا پدرانشان در درگیریها کشته میشوند. آنها هنوز هیچ گونه کارت شناسایی نداشته و از سوی جامعه پذیرفته نمیشوند و در معرض تهدید قرار دارند.
گاردین نوشت، کودکان داعش با تهدیدات برای انتقام مواجه بوده و اکثر آنها در اردوگاههایی در شمال عراق مخفی شدهاند و هیچ گونه برنامه و طرحی برای بازپروری آنها وجود ندارد. صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل (یونیسف) نیز در تعیین تعداد دقیق آنها ناکام ماند، دولت عراق نیز تصمیم گرفت به دلیل حساسیت این پرونده از پرداختن به آن خودداری کند. براساس گزارشها دوری و تاخیر در اقدام، استراتژی کلی بینالمللی است که مانند روغنی بر آتش این کودکی سلب شده میریزد.
پایان یافتن داعش در سوریه و عراق فاجعهای را بر جای گذاشته که به حمایت مالی کافی و طرحهای عملی برای مقابله با آن نیاز دارد. به عنوان مثال طبق آمار یونیسف تنها در عراق بیش از پنج میلیون کودک به کمک فوری برای حمایتهای روحی و روانی نیاز دارند. آمار رسمی حاکی از آن است که از میان ۸ میلیون کودک عراقی، دو میلیون کودک به دلایل مختلفی از جمله آوارگی خانوادههایشان و یا ورود به بازار کار از رفتن به مدرسه بازماندهاند و اکثر آنها نیز پس از این نیز فرصتی برای تکمیل تحصیلاتشان ندارند. شرایط این کودکان در اردوگاههای پناهجویان و آوارگان وخیمتر است. آمارها در سوریه که طبق قوانین جنگی بدترین فاجعه انسانی از جنگ جهانی دوم محسوب میشود، بسیار بدتر و وخیم تر است.
"بچه شیرهای خلافت"
با بررسی پروندههای مربوط به کودکانی که از سوی داعش جذب شده و مجبور به شرکت در درگیریها میشوند فاجعه در سوریه و عراق سختتر میشود. طبق آمار مرکز دیدهبان حقوق بشر سوریه تنها در این کشور بیش از ۱۲۰۰ کودک در سال ۲۰۱۵ به گروه موسوم به "بچه شیرهای خلافت" پیوستهاند. در موصل نیز تعداد این کودکان به ۹۰۰ تن میرسد. یکی از داعشیها با افتخار در این خصوص میگوید تنها ظرف یک سال در نینوا ۴۵۰۰ کودک را جذب کردهایم. آیا این کودکان خواهند توانست از ترس رهایی یافته و کشتارها و خونریزیهایی که خود یک طرف آن بودند را فراموش کنند؟ این سوالی است که تحلیلهای روانشناسی از پاسخگویی به آن بازماندهاند.