روزنامه بهار: این روزها با اینکه زمان زیادی از شروع مدارس نگذشته اما خبرهای مختلفی از اعمال تنبیههای بدنی در شهرهای مختلف به گوش میرسد؛ تنبیههایی که ابتدا باعث ناشنوایی یک دانشآموز 12 سال شد و حالا حکم شلاقی را دارد که بر تن دانشآموزان چرداول فرود میآید! سالهای تحصیلی گذشته نیز شاهد این گونه تنبیههای بدنی فاجعه بار بودیم و تنها با یک جست و جو در شبکههای مجازی میتوان فیلمها و عکسهای مربوط به این تنبیهها و هزاران تنبیه بدنی دیگر را ببینید.
***
از حرف تا عمل
تنبیه بدنی این روزها جزو اتفاقاتی است که وقتی بحث آن را در محفلهای مختلف جامعه مطرح میکنید با واکنشهایی در باب مخالفت با آن رو به رو خواهید شد که تقبیح این کار را جزو بدیهیات میدانند. در نظر بسیاری از ما تنبیه بدنی یک شیوه منسوخ شده است که دیگر کسی در این دوره و زمانه از آن به عنوان یک روشتربیتی استفاده نمیکند؛ اما با همه اینها هرازگاهی از دور و نزدیک میشود خبرهای تلخ و ناگواری را شنید که مایه بهت بیشتر افراد جامعه میشود. در ایامی که برای بیشتر آدمها تنبیه بدنی یک اتفاق عجیب و غیرقابل هضم به نظر میرسد هنوز هم میشود والدین و معلمهایی را پیدا کرد که به این شیوه بیرحمانه معتقدند.با این که بسیاری از معلمان کشور، ارتباطی صمیمی و دوستانه با دانشآموزان خود برقرار میکنند و به قدری مهربان و دوست داشتنی هستند که نام و یاد آنها هرگز از یاد دانشآموزان فراموش نمیشود، اما هستند معلم نماهای سنگ دلی که دلشان از سنگ است و کاری جز تنبیه دانشآموزان بلد نیستند؛ هرچند بارها مسئولان ارشد آموزش و پرورش تأکید کردهاند که معلمهای شاغل در مدارس کشور، حق برخورد فیزیکی و تنبیه بدنی دانشآموزان را ندارند و با عاملان چنین برخوردهای زشتی به شدت برخورد خواهند کرد، اما بازهم بسیاری از معلم نماها در کشور فعالند که با تنبیه دانشآموزان، دوران شیرین کودکی را برای دانشآموزان تلخ و جدا از خسارتهای بدنی، ضربات سنگینی نیز به روح و روان آنها وارد میکنند.
تنبیههای بدنی که فاجعه آفرید!
همگی به یاد داریم ماجرای بیژن دانشآموز مازندرانی را که در هنگام توضیح دادن درس جغرافی معلم مربوطه از او فیلم گرفته بود و در فضای مجازی پخش کرد و بعد از آن که همه بهترس و اضطراب این دانشآموز خندیدند و تیکه کلامهای او مثل شیب و جنگل همه گیر شد این دانشآموزترک تحصیل کرد و دور مدرسهای را که معلمش آنقدر بیفکرانه احساس یک کودک را به بازی میگیرد خط کشید! پس از آن هم ماجرای دانش آموزان دیموشک که معلم سربازشان با گاز انبر و کابل، آنها را تنبیه میکرد! بعد هم داستان معلمی که قصد تنبیه دانشآموزی را داشت اما نمیدانست که مدادی پشت سر نگه داشته و با این اوصاف مداد در سر کودک فرو میرود و هزاران هزار تنبیه بدنی دیگری که توسط معلمان صورت گرفته و فاجعه آفریده است.
هفته گذشته نیز خبرها از سیلی خوردن دانشآموزی در شوش حکایت داشت که موجب کر شدن گوش دانشآموز شده و حالا هم خبرهای رسیده از بخش زاگرس شهرستان چرداول استان ایلام حکایت از این دارد که در یکی از مدارس ابتدایی این شهرستان، معلم مدرسه به دلیل عصبانیت از عدم انجام تکالیف توسط دانشآموزان به تنبیه فیزیکی آنها اقدام کرد و به شکلی این دانشآموزان را کتک زد که جای تنبیه و زخم بر بدن دانشآموزان ماند. معلم این مدرسه که در دهستان بیجنوند بخش زاگرس شهرستان چرداول استان ایلام قرار دارد، این طور که معلوم است با سیم برق به جان دانشآموزان افتاده و تصاویر تلخی را رقم زده است؛ تصاویری که در آن آثار تنبیه بدنی شدید معلم با استفاده از سیم برق برروی بدن دانشآموزان نقش بسته حاصل خشم معلمی است که گویا قادر به کنترل اعصاب و روان خود نیست.
آئیننامهای با ممنوعیت؛ اما بیراه حل
آئیننامه مدارس، آئیننامهای است که در سال ۱۳۷۲ به تصویب رسیده است و در طی این چند سال در مدارس ما مورد استفاده قرار میگیرد؛ آئیننامهای که با وجود کلیگوییهای فراوان، مبهم بودن، ندادن راهحل مشخص به معلمان و کادر آموزشی، آنقدر کارایی دارد که بشود از آن این گونه برداشت کرد که تنبیه بدنی و آزار جسمی و روحی دانشآموزان در آن تخلف محسوب میشود تا جایی که اگر نگاهی به مادههای این آئیننامه بیندازید خواهید فهمید که در طول همه این سالها در بیشتر موارد و در بسیاری از مدارس هیچ گونه از این موارد رعایت نمیشود.
کافی است نگاهی به ماده ۷۶ این آئیننامه بیندازید قسمتی که در بخشهای مختلف آن به راهنمایی و چارهجوییهایتربیتی در مورد تنبیه دانشآموزان پرداخته است. جالب اینجا است که بدانید در این ماده در مورد تنبیه و تذکر به دانشآموزان به این موارد اشارهکرده است که تذکر و اخطار شفاهی باید بهطور خصوصی باشد و در صورت عمومی شدن، این تذکر باید فقط در حضور دانشآموزان کلاس مربوط انجام شود. این در حالی است که به غیر از موردهای تنبیهی که از دست به دست شدن در رسانهها باز میمانند در طول این چند وقت اخیر میتوان به مواردی اشاره کرد که در آن نه فقط تذکر که حتی تنبیه بدنی دانشآموز در صف مدرسه انجامگرفته است به عنوان نمونه میشود به فیلم پخششده یکی از مدارس شهریار در سال گذشته اشاره کرد که یکی از مسئولان مدرسه با کمربند اقدام به تنبیه بدنی چند دانشآموز میکند و هیچ از یک افراد کادر آموزشی با وجود حضور در صحنه از کار او جلوگیری نمیکنند.
یکی دیگر از نکاتی که در آئیننامه مدارس به آن تأکید زیادی شده است بحث حفظ آبرو و عزتنفس دانشآموزان است. کافی است به سراغ بخشی از ماده ۸۱ این آئیننامه بروید؛ جایی که در آن به این نکته اشارهشده است که در اجرای تنبیه، آبروی دانشآموز حفظ شود و از تنبیه در حضور جمع جز در موارد ضروری اجتناب گردد. این در حالی است که بسیاری از ما در طول چند سال اخیر نه تنها شاهد تنبیه بدنی معلمان در مدارس مختلف کشور بودهایم که حتی هرازگاهی در مواردی شاهد دستبهدست شدن فیلمهایی در فضای مجازی بودهایم که هیچکدام از آنها دربرگیرنده این بخش از آئیننامه نبودهاند.
مدرسه یا شکنجه گاه
با گذشت زمان وتغییر شیوههای منسوخ آموزشی وتربیتی به متد والگوهای علمی وپذیرفته شده توسط کارشناسان حوزهتربیتی وروانشناسی، باید بپذیریم که تنبیه بدنی دانشآموز توسط معلم، مدیر وحتی والدین کودکان کاملا منسوخ وواکنش جامعه به خبرهای منتشر شده در بکارگیری این روش نادرست واکنشهای شدید جامعه را در پی داشته وآن را تقبیح میدانند. همه مامی دانیم که تنبیه بدنی کودک نه تنها نتیجه موثری را درتربیت وبهبود وضعیت آموزشی او در پی ندارد، بلکه دربسیاری از موارد نتیجه برعکسی از آن عاید شده وبنابه نظر متخصصین حوزهتربیتی با تاثیر منفی بر روحیات کودکان، از آنان افرادی پرخاشگر، انتقامجو ومنزوی خواهد ساخت. با علم به این موضوع باید گفت، همواره واکنش جامعه ووالدین دانشآموزان به خبر تنبیه بدنی کودکان در مدارس در هرنقطهای از کشور، واکنشی تند همراه با عتاب و رویگردانی آنان از متوسلین به این شیوه منسوخ وبدیهی بوده است. با وجود تمامی این ممنوعیتها و واکنشهای شدید جامعه به تنبیه بدنی باز هم نمیدانیم چرا برخی مدیران و معلمان عصبی، با بیتوجهی به مقررات ودستورالعملهای آموزشی بر پیروی از شیوههای منسوخ قدیمی یعنی کتک کاری و تنبیه بدنی دانشآموزان اصرار دارند؟ مگر این مدیران ومعلمین عزیز مدرسه را با شکنجه گاه و جگرگوشههای مردم رابا اسیر جنگی اشتباه گرفتهاند؟ تازه اینکه بر اساس کنوانسیونهای بین المللی حتی کشورهای متخاصم به رعایت حقوق اسرا و عدم شکنجه برای اطلاعات گیری از آنان ممنوع شده اند.
تصاویر دانشآموزان شهرستان چرداول که در فضای مجازی پخش شده و نشان دهنده این است که معلم با استفاده از سیم برق دانشآموزان را تنبیه کرده و آثار این تنبیه بر روی بدن دانشآموزان نقش بسته است. موضوعی که کاملا با دستورالعملها ومقررات آموزشی درتضاد وتباین است. آثار تنبیه بدنی ناشی از خشم معلم برروی بدنهای نحیف این دانشآموزان موضوعی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت. حتی اگر والدین این دانشآموزان به دلایلی نظیر اغماض و یا عدم آگاهی از قوانین ومقررات، پیگیر این بی قانونی ازطریق مراجع ذیربط نشدهاند. این مسئولین آموزش وپرروش شهرستان واستان هستند که باید پاسخگوی بی توجهی مدیران به بخشنامههای صادره دراین زمینه از سوی وزارت آموزشوپرورش باشند. مدیری که خود یکی از بدیهیات قانونی را زیر پا گذاشته واز طریق توسل به روشهای غیر قانونی سعی درتربیت و آموزش و تحمیل خواستههای خود ولو رعایت نظم وانضباط را از چند کودک که شلوغ کاری جزو جدایی ناپذیر طبیعت آنها است دنبال میکند، نباید قانونمند بودن دانشآموزان مدرسهاش را به انتظار بنشیند. داستان تلخی که در شهرستان چراودل رخ داد و بدن نحیف تعدادی از دانشآموزان زیر شلاقهای بی رحمانه معلمشان سیاه و کبود شد، حکایت عجیبی است که نگرانیها را در رابطه با ادامه چنین روندی در این استان و سایر استانهای کشور افزایش میدهد.