روزنامه بهار: زمانی برنامههاي تلویزیون، قواعد و ضوابطی خاص خود داشتند و مجریهاي آن نیز، پرستیژ و اعتباری ویژه. مجریهاي برنامهها، نه تنها خود شناخته شده و مطرح بودند که شاخصهاي تلویزیون را به خوبی منتقل ميکردند و بسیاری از مردم در زندگی و مذاکرات شان از آنها الگو ميگرفتند اما سالها ا ست که این اعتبار به مانند گذشته نميدرخشد و عمل نميکند. دلایل زیادی هم باعث شدهاند که دیگر مجریهاي تلویزیون، الگوی ممتاز جامعه نباشند و جایگاه شان را از دست بدهند. این جایگاه در جلب و جذب گزینههاي دیگری چون بازیگران مطرح سینما و تلویزیون است که خود داستان پرچالشی را در پی دارد...
***
دوری از تکرار و ایجاد تنوع
برخلاف گذشته، تماشاگر امروزی چندان از تکرارهای همیشگی و نظم روتین برنامهها به مانند قبل لذت نميبرد. تماشاگر امروزی به دلیل تغییر در شبکههاي ارتباطی و در معرض برنامهها و رسانههاي مختلف بودن، تنوع طلب شده است و ساختار قدیمی و یکسان برنامهها به مانند دهههای قبل برایش پذیرفتنی نیست. این تماشاگران نیازمند تغییرات و ابداعات جدید در برنامه ها، حضور چهرهها و مجری هایی با ویژگیهاي ممتازتر از قبل و برنامه هایی جذاب تر هستند و نميتوان آنها را با نگهداشت برنامهها به سبک اولیهشان و مجریهاي قدیمی، راضی کرد. نظام امروز دنیا و رسانهها در تغییر است و حتی برنامههاي محبوب و مردمی هم برای ماندگار شدن در بین مخاطبان نیاز به تغییراتی برای ایجاد تنفس و جذابیت هستند. در نتیجه جذب چهرهها و مجریهاي جدید و توانمندتر، یکی از اولویتهاي برنامههاي مختلف صدا و سیما شده است. هر چند این رویه منجر به جذب تعداد کثیری چهرههاي جدید اما ناکارآمد در برنامهها شده است اما از میان این خیل چهرههاي جدید، برخی هم ماندگار شدند و در جمع مجریهاي توانمند و تاثیرگذار باقی ماندند مثل احسان کرمی، احسان علیخانی علی ضیا و امثال آنها. زمانی مجری برنامه تلویزیونی بودن، ضابطههاي خاص خود را داشت و این ضابطهها به هر دلیل در این دوران تغییر کردهاند و دیگر لزوما فردی که صدای خوبی دارد و اعتماد به نفس لازم برای اجرا را دارد، برای مجری بودن کافی نیست. این روزها، تماشاگرها و سازندگان به دنبال چهرهها هستند.
جذب بازیگرها برای اجرای برنامه ها
با نگاه اجمالی به برنامههای شبکههای مختلف صدا و سیما ميتوان دریافت، روی آوردن تهیهکنندهها و برنامهسازان به بازیگران و تبدیل آنها به مجری، در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است. دلایل چنین گرایشی بر کسی پوشیده نیست اما نبود بستری مناسب برای پرورش مجریان توانمند نیز در این زمینه تاثیر بسیار داشته است.رویه تغییر در ساختار و جذب چهرههاي جدید برای اجرای برنامهها که زمانی موجب ایجاد تنوع و ابتکار در برنامههاي مختلف سیما شده بود، امروز به افراط کشیده شده است و مجموعه سازان به کمتر از بازیگران چهره و مطرح راضی نميشوند. دلیل این رویکرد هر چه باشد، منجر به بالا رفتن سطح توقع تماشاگر و البته خود سازنده برای جلب برخی امتیازات شده است. این روزها ميتوان شاهد حضور پژمان بازغی، بهنوش بختیاری و کامران تفتی در برنامههاي مختلف سیما بود و به تازگی شنیدهها حاکی از آن است که برای اجرای برنامهها از محمد رضا گلزار و اکبر عبدی هم دعوت شده است.
این دو گزینه و حضور آنها در برنامههای تلویزیونی کمی عجیب است، گلزاری که همچنان یکی از ستارههاي سینما محسوب ميشود و عبدی که یکی از برترین کمدینهاي سالهاي بوده است. انتخاب و حضور هر یک از این چهره ها، شاید از سویی باعث جذاب شدن برنامهها و جذب بهتر مخاطبانی که رو به ریزش هستند، بشود اما از سوی دیگر نشان از دست و پا زدن برنامهها و جا به جا شدن ارزشها هم دارد. زمانی حضور در نقشهاي مختلف بازی یا مجری گری، تخصص و اعتبار خاص خود را طلب ميکرد و جایگاهها به ندرت جابه جا ميشد اما این مهم امروز از اعتبار افتاده است. از طرفی وقتی صدا و سیما که سالها از ستاره سازی ميهراسید و در مقابل ستارهها ایستادگی از خود نشان ميداد، امروزه برای جذب مخاطب بیشتر از ستارههاي سینما و تلویزیون بهره ميگیرد تا بتواند سرپا بماند.براساس خبرها مدیر شبکه نسیم از یک برنامه جدید در این شبکه خبر داد و گفت: برنامه ای داریم که با حضور اکبر عبدی و تهیه کنندگی جواد فرحانی به تولید ميرسد که فعلا در حال صحبت و مذاکره هستیم. محمد احسانی درباره حضور اکبر عبدی در تلویزیون و شبکه نسیم توضیح داد: اکبر عبدی مجری-بازیگر این برنامه است، اما جزییات برنامه به مرور مشخص ميشود. به گفته وی، اکبر عبدی از بازیگرانی است که اکثر مخاطبان هم در سینما و هم در تلویزیون با او خاطره دارند و تلاش شده است که از این نوستالژیها بهره گرفته شود.
همه فراز و فرودهای جذب مجری- بازیگرها
روند جذب مجری - بازیگرها پیش از این با حضور بسیار موفق رامبد جوان در برنامه «خندوانه» و مهران مدیری در برنامه «دورهمی» به مذاق مخاطب و مسئولان صدا و سیما خوش آمده است. هر چند سالها قبل، این روند به محک گذاشته شده بود و موفق هم از آب درآمده بود. در دهه 70 بود که فرهاد جم، یکی از بازیگران محبوب سریال تلویزیونی «همسران»، مجری مسابقه تلویزیونی «سیب» شد. اجرای او هر چند در مواردی مسلط به نظر نميآمد اما گزینه پذیرفتنی ای برای آن برنامه بود و خاطره ای خوب برای سازندگان و مخاطبان را رقم زد. بعدها احمد نجفی در برنامه گفتوگو محور «صندلی داغ» و همچنین مرحوم حسن جوهرچی در یکی از مجموعه برنامههاي «ماه عسل» حضور یافتند که اولی کمابیش موفق و دومی، حضوری ناموفق را تجربه کرد. این تجربه در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است وبهطوری که حضور پژمان بازغی در مسابقه «کودک شو» و بهنوش بختیاری در برنامه ای از شبکه نسیم، امیر حسین صدیق در برنامه «کتاب باز» و همچنین کامران تقتی در برنامه «وقتشه» حضوری مقبول داشتهاند، اما ناگفته نماند این روند اشکالاتی هم دارد. این روند در برنامه ای مثل «هزاردستان» در شبکه چهار فراتر از این رفته است و هر بار یک چهره مطرح در مقام مجری با میهمانان وارد گفتوگو ميشود از چهرههایي چون علی نصیریان و کتایون ریاحی گرفته تا سیما تیرانداز و فاطمه گودرزی و برخی دیگر میتوان نام برد. اول اینکه ادامه این روند باعث اختلال در بازیگری و اجرا خواهد شد.
ناگفته پیدا است که هر یک از این دو حرفه، مسیر تخصصی و حرفه ای خود را ميطلبند و ویژگیهاي اجرا با بازیگری متفاوت است. دوم اینکه این روند به جابه جا شدن جایگاهها وقرار نگرفتن افراد در جای اصلی منجر خواهد شد. نکته سوم و از همه مهمتر پر واضح است که تجمع و جذب بازیگران به حیطه اجرای برنامه ها، شاید برای جلب خاطر مخاطبان هم باشد اما بیشتر در جهت جلب رضایت اسپانسرها هستند و این تلاش ميتواند در دراز مدت، ساختارها و ضابطههاي برنامه سازی را بی اندازه جابه جا کند و این در نهایت خوشایند نیست. از سوی دیگر ادامه این روند ميتواند از جذب چهرههاي مستعد و تربیت نیروهای کارآمد ممانعت به عمل آورد. این روند نیازمند به بازنگری جدی چه در جذب چهرهها برای اجرا و چه در تربیت نیروهای متخصص فقط برای اجرا است.