به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۱۷:۴۳
 
۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۳ ساعت ۱۱:۲۴
کد مطلب : ۱۳۹۳۶۰

حضرت آيت‌الله؛ «ردیف بودجه حسابی» حق چه کسانی است؟

حضرت آيت‌الله؛ «ردیف بودجه حسابی» حق چه کسانی است؟
محمد توکلی
روز پنجشنبه  اظهار نظری به نقل از آیت‌الله مکارم شیرازی در رسانه‌ها منتشر شد که بازتاب گسترده‌ای در فضای مجازی  داشت. این مرجع تقلید در دیدار با اعضای شورای شهر قم با مخاطب قرار دادن دولت می‌گوید: «برای قم باید یک ردیف بودجه حسابی در نظر بگیرند، و هیچ کدام از شهرها هم نباید معترض شوند چون قم با بقیه شهرها فرق می‌کند» این مطلب مطرح شده از سوی آیت‌الله مکارم واکنش‌های منفی گسترده‌ای را برانگیخت. با نگاهی به واکنش‌ها که بیشتر در فضای مجازی مجال طرح پیدا کرده بود این نکته مشاهده می‌شود که اعتراضات از سوی یک طیف سیاسی خاص نیست و می‌توان گفت افرادی از هر دو طیف سیاسی و از آن مهم‌تر مردمی که به دنبال گرایش سیاسی خاصی هم نیستند نسبت به این اظهارات معترض شدند.

شاید بتوان دلیل این نوع اعتراضات فراگیر نسبت به درخواست «ردیف بودجه» خاص برای یک شهر را در دو نکته جستجو کرد. نکته اول آنکه جامعه از مراجع دینی انتظار نگاهی ملی و فرا بخشی را دارند و این نوع اظهارات را بر نمی‌تابند. شاید اگر چنین سخنی از سوی یک مسئول دولتی در استان قم و یا نمایندگان این شهر در مجلس بیان شده بود اینقدرها هم نسبت به آن شاهد واکنش‌های منفی نبودیم اما هنگامی که چنین سخنی از زبان فردی در جایگاه مرجعیت دینی مطرح می‌شود واکنش‌ها به طور طبیعی متفاوت خواهد بود. نکته دوم که از جهاتی مهمتر است آنکه مردم بسیاری از شهرهایی که از نظر شاخص‌های توسعه بسیار عقب‌تر از شهر مورد نظر آقای مکارم هستند با مقایسه‌ وضعیتی که در آن هستند با شهرهایی مانند قم این پرسش را مطرح می‌کنند که اگر قرار بر دریافت «ردیف بودجه حسابی» است چرا نباید آنان در الویت قرار بگیرند. آمارهای رسمی کشور نشانگر آن است که کسر قابل توجهی از مردم در شهرهای استان‌هایی مانند سیستان و بلوچستان، کردستان، ایلام، خوزستان و. . . از حداقل‌های یک زندگی پایین‌تر از حد متوسط هم محروم هستند و در آن شهرها بیکاری و وضعیت نامساعد اقتصادی به وضعیت هشدار رسیده است.

مردمی که در سخت‌ترین شرایط همچون دوران دفاع هشت ساله هر چه در توان داشتند را به میدان آورده و از جان خود نیز گذشتند اکنون با این پرسش و ابهام روبرو شده‌اند که چرا پس از گذشته چندین و چند سال از وعده‌های شیرین به محرومان و مستضعفان همچنان طعم تلخ نداری را می‌چشند؟ آیا این قابل قبول است که در دورانی که مردم ایران در مناطق محروم دچار مشکلات معیشتی عدیده‌ای هستند و گرسنه سر بر بالین می‌گذارند ما به دنبال ردیف بودجه‌ای خاص برای شهری نسبتاً برخوردار باشیم؟ به نظر می‌آید که برای حل این مسئله می‌بایست از نگاه‌های بخشی عبور کرده و اندک فرامنطقه‌ای بیندیشیم‌. توجه به این مهم به خصوص در نگاه تصمیم‌گیران و متنفذّین بیش از دیگران احساس می‌شود. هنگامی که به موضوع تخصیص منابع مالی با نگاهی فرابخشی پرداختیم آنگاه در تشخیص الویت‌ها و مسائل اصلی دچار اشکال نمی‌شویم. در تمام این سال‌ها شاهد آن بوده‌ایم که مسئله اختصاص امکانات مالی به استان‌ها بیشتر از آنکه منطبق بر الگویی بر اساس الویت‌های واقعی باشد به روابط این و آن با مقامات دولتی ختم شده است و همین نکته سبب ایجاد عدم توازن در توسعه استان‌ها شده است. عدم توازنی که با مقایسه‌ای ساده بین استان‌های محروم مانده از امکانات با برخی شهرها و استان‌ها که از امکانات مناسبی برخوردار هستند مشاهده کرد.

در پایان باید این نکته را متذکر شد که رسانه‌ها موظفند صدای مردم باشند و در برابر هر آنچه رنگ و بویی از تبعیض را دارد اعتراض کرده و بایستند. احترام به مقام مرجعیت دینی به هیچ عنوان منافاتی با آنکه یک رسانه صدای مردم محروم و مظلوم استان‌هایی باشد که از بسیاری از امکانات محروم شده‌اند ندارد. از همین رو خطاب به آقای مکارم شیرازی باید گفت:  حضرت آیت‌الله؛  مردم محروم و به استضعاف کشیده شده شهرها و روستاهایی که در همه این سال‌ها صدایشان نه در رسانه‌ها شنیده شد و نه جایی در نطق‌های سیاسیون داشته‌اند قطعا بیشتر از یک شهر خاص لایق دریافت «ردیف بودجه حسابی» هستند. مردمی که به شکل روزانه با فشارهای گوناگونی دست و پنجه نرم می‌کنند این انتظار را دارند که مرجعیت دینی به جای آنکه تنها صدای یک شهر خاص باشد صدای محرومیت‌شان را به گوش مسئولان و تصمیم‌گیران کشور برساند.
مرجع : روزنامه بهار