روزنامه بهار: شاید بتوان از جمله ماندگارترین تصاویر مناظرههای انتخاباتی در همه این سالها را زمانی دانست که اسحاق جهانگیری در برابر نقدهای رقبای روحانی با زبانی صریح سخن میگفت.از یادآوری املاک نجومی و دیگر تخلفات دوران طولانی مدیریت شهردار سابق تا یادآوری ایجاد محدودیتها و فشارهای گوناگون به قصد حذف جریان اصلاحطلبی از سپهر سیاست در ایران تا روایت خاص او از اشغالگران سفارت عربستان و ارتباطشان با ستاد انتخاباتی رقبای روحانی. او در مناظرات۹۶ یکی یکی همه این موارد را تشریح میکرد و هنگامی که لازم بود با فداکاری صحنه رقابت را برای اجماع آرا بر حسن روحانی ترک کرد.
بسیاری از تحلیلگران بر این اعتقادند که حداقل در دو مناظره اول انتخابات ریاستجمهوری در سال۹۶ روحانی نتوانست یا نخواست آنطور که از او انتظار میرفت وارد میدان شود و حضور پررنگ اسحاق جهانگیری از جمله دلایل پرشور شدن انتخابات و حرکت آرا به سمت و سوی جریان میانهرو بود. همراهی جهانگیری و روحانی در انتخابات را میتوان نمادی از ائتلاف اصلاحات و اعتدال دانست. ائتلافی که پس از آغاز به کار دولت دوم روحانی نشانههایی از کمرنگ شدن آن مشاهده میشود.
نشانههایی که در موضوع چینش کابینه بیش از پیش خود را نشان داد و حتی در نهایت سبب مطرح شدن شنیدههایی درباره کمرنگ شدن نقش جهانگیری در دولت و جایگزینی افرادی از حلقه اعتدالی اطراف روحانی به جای او در تصمیمگیریها شد. به موازات مطرح شدن این شنیدهها از کاهش و یا حداقل تغییر نقش جهانگیری در دولت دوازدهم به نسبت دولت یازدهم شاهد آن بودیم که فشارهای خارج از دولت بر او نیز افزایش یافت.
از حملات تندوتیز رسانههای جریان اصولگرا که بیشتر و صریحتر از گذشته معاون اول دولت را آماج انتقادات قرار میدادند تا برخورد با مهدی جهانگیری که بنا بر آنچه اعلام شده است به دلیل پروندهای مالی بوده است. انتقاد از انتقادات جهانگیری کم کم به سطوح بالای مسئولان هم رسید و حتی شاهد واکنش به انتقادات او از سیاسیکاری در برخورد با مفاسد از سوی مسئولان ارشد دستگاه قضایی نیز بودیم.
تازهترین نمونه از این نوع برخوردها با اسحاق جهانگیری در روزهای اخیر واکنش منفی یکی از مسئولان دفتر رهبری به انتقادات آقای معاون از طرح مسکن مهر بود. پس از زلزله کرمانشاه و آسیبهای وارد آمده بر مسکن مهر جهانگیری به صراحت نسبت به این پروژه و افرادی که طراح و مجری آن بودند انتقاد کرد که ظاهرا این انتقادات معاون اول رییسجمهور به مذاق برخی خوش نیامده است که با ادبیاتی نامناسب به این انتقادات واکنش نشان دادهاند.
پرسشی که با کنار هم قرار دادن این قطعات پازل میتوان مطرح کرد این است که آیا افرادی از درون و بیرون از دولت به دنبال کنار گذاشتن جهانگیری هستند و در تلاشند تا با چنین فشارهایی فضا را برای فعالیت او تنگ کرده و کار را به آنجا برسانند که آقای معاون عطای کار در دولت را به لقایش ببخشد؟ یا این ماجرا کمی پیچیدهتر است و این جریان، دلواپس احتمال نامزدی جهانگیری در انتخابات۱۴۰۰ است و به زعم خود میخواهد از همین الان که زمان زیادی تا آن روز باقی مانده این نامزد بالقوه جریان اصلاحات را حذف کند؟گزینه سوم برای پاسخ به این پرسش هم میتواند اتفاقی دانستن این وقایع که پشت سر هم رخ میدهد باشد که البته در دنیای سیاست شاید نوعی سادهانگاری تلقی شود.باید صبر کرد و دید که در آینده نوع مواجهه حلقه اعتدالی درون دولت و دیگر منتقدان جهانگیری در سایر ارکان قدرت با آقای معاونِ امروز و شاید رییسجمهورِ فردا چه خواهد بود؟!