به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۰۹:۳۴
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۰۷ ساعت ۱۲:۳۱
کد مطلب : ۱۴۰۲۳۶
تأملی در روند دخالت سیاست در ورزش

تسلیم بهتر است یا مبارزه؟

محمد سررشته داری- روزنامه بهار
به نظر می‌رسد همانطور که امروز دیگر علیه آمریکا و شوروی و انگلستان و ... شعار نمی‌دهیم و با آنها درگیری نداریم و روسیه متحد ما است و انگلستان سفارتش باز است و با آمریکا هم بر سر برجام توافق می‌کنیم و دور یک میز می‌نشینیم، شاید باید قوانین قدیمی را کنار بگذاریم و اجازه بدهیم شیرمردان بیشه ایران پرچم رژیم اشغالگر قدس را پایین بکشند.خبر ساده بود و نگران کننده: « در رقابت‌های کشتی آزاد زیر 23 سال جهان به دلیل اینکه حریف عليرضا كريمي در دور بعد یک کشتی‌گیر اسرائیلی بود، او در ١٠ ثانيه آخر در حالی‌که ٣-٢ از حریف روس خود پیش بود، با اشاره كادر فنی به حريف باخت و حذف شد در حالیکه شانس کسب طلا داشت!در فيلمی كه از این مسابقه منتشر شده يكي از كادر مربيان تیم ملی کشتی به او می‌گوید علیرضا بباز ... باید ببازی!. در مورد علیرضا کریمی،‌ مربیان تصمیم گرفتند در دور نخست او را ببازانند که دچار مشکل در مرحله یک چهارم نشوند و به حریف اسرائیلی نخورد. اما آنها یک اشتباه محاسباتی کردند. حریف روسی که کریمی را برد، در دور بعد «یوری کالاشتیکوف» اسرائیلی را برد و بعد از یک برد دیگر به فینال رسید و در نهایت طلای وزن ۸۶ کیلو را کسب کرد. چون او به فینال رسید، کریمی در گروه بازنده‌ها شانس بازی برای رسیدن به برنز را داشت. نکته قابل توجه این بود که او در این مرحله باید در مقابل حریف اسرائیلی حضور میافت که او به ناچار قید مسابقه را زد تا در نهایت حریف اسرائیلی با پیروزی بر رقیب روسیه سفید مقام سوم را کسب کند.ساعتی بعد از این اتفاقات، علیرضا کریمی پستی در اینستاگرام خود گذاشت و به کنایه نوشت «آخرين سنگر سكوته، حق ما هم هيچ وقت گرفتنی نيست.»
اما آیا واقعا «آخرین سنگر همیشه سکوته؟» یا برخی مواقع باید جسورانه نوشت و در مورد اتفاقات توضیح داد و توضیح خواست؟
همین چند هفته قبل بود که مسعود شجاعی و احسان حاج صفی در حالی که قرارداد حرفه‌ای دارند مجبور شدند در مقابل تیمی از رژیم اشغالگر قدس به میدان بروند و هزار داستان در مورد آنها به وجود آمد. شجاعی هنوز هم حتی وسط زمین و آسمان است و به تیم ملی دعوت نشده است. در این رابطه هم باید مطلب نوشت، شاید بهتر است از واژه ای به نام زمان استفاده کنیم و در تونل زمان حرکت کنیم ببینیم چه می‌شود؟
بسیاری از تابو‌ها شکسته اند، روزی روزگاری در صف‌های پرشور دبستان‌ها و مدارس راهنمایی تقریبا علیه همه شرق و غرب شعار می‌دادیم. شعارهایی طولانی داشتیم در مورد آنها. مرگ بر آمریکا، مرگ بر شوروی، مرگ بر انگلیس، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر منافقین و صدام  و...
آن دوران در تونل زمان سپری شد. امروز کجای کار هستیم؟ امروز پوتین به کشور ما می‌آید و برای ما هدیه می‌آورد، موشک اس‌300 هم از آنها می‌خریم ، در واقع متحد ما در منطقه آنها هستند تا جایی که از فرودگاه همدام برای پرواز شکاری هایشان استفاده می‌کنند و دشمن مشترک ما را بمباران می‌کنند. آنها از هوا به داعش حمله می‌کنند و ما از زمین.
روزی آمریکا بزرگترین دشمن بود و البته هنوز هم دشمن است اما به لطف اصلاحات با آنها سر یک میز می‌نشینیم و مذاکره می‌کنیم و به توافق می‌رسیم و 1+5 را امضا می‌کنیم و ظریف ما و کری آنها از خاطرات جنگ و اتفاق‌های بد آن برای هم حرف می‌زنند.
سفارت انگلیس هم که در سال 90 با  ورود غیر مجاز به سفارت بسته شده بود، بازگشایی شد. حالا با انگلستان هم رابطه مستقیم داریم و سفارت ما هم در لندن باز است.حالا با عراق هم کشور دوست و برادر هستیم. اجازه بدهید از سیاست بیرون بیاییم و به ورزش برسیم:
قوانین باید عوض شوند
روزی روزگاری در همان ایام دبستان و راهنمایی تیم ملی ایران به نوعی هنوز آقای آسیا بود، قبل تر از آن در زمان مهاجرانی که ما بودیم و کل آسیا زیر دستمان. شاید اگر جنگ تحمیلی نبود سال‌های آقای ما در آسیا به بیش از سی سال هم می‌رسید. آن روزها با قوانین آماتور زندگی می‌کردیم، فوتبالمان تقریبا – نه دقیقا- همین قوانین را داشت و بانک ملی‌ها و دارایی‌ها به جای کارخانه‌های سایپا و پیکان و سیمان و فولاد  هزینه تیم‌داری را می‌دادند. امروز اما با قوانین آن روزها نمی‌توان پیشرفت کرد، امروز پرسپولیس و استقلال ما 6 تا 6 تا می‌خورند و بر می‌گردند. آن هم نه از استرالیا و شرقی‌ها بلکه از همین کشور‌های حوزه خلیج فارس!
دلیلش اینست که قوانین 40 سال قبل نمی‌توانند امروز فوتبال را یدک کش کنند و جلو ببرند. در واقع تیم‌های ما یا در آستانه ورشکستگی کامل هستند و یا دیگر زورشان به رقبا نمی‌رسد. این تیم‌ها را نمی‌توان با قوانین قدیمی به جنگ رقبا فرستاد. اینجا هم مثل موارد بالا و قوانین نانوشته و نوشته ای که تغییر پیدا کردند، نیاز به تغییر است.
به طور کلی نیاز به تغییر داریم. نیاز به خصوصی سازی و داشتن صدا و سیمای خصوصی و حق پخش و کپی رایت و ...
به همه اینها نیاز داریم.
به اقتصاد مراجعه می‌کنیم، روزهایی بودند که در کشور ما حق تبلیغ وجود نداشت، باور کنید یا نه، فرقی ندارد تبلیغ کردن جرم بود! مثلا اگر شما یام یام تولید می‌کردی یا آدامس خروس، اگر آنها را تبلیغ می‌کردی پیگرد قانونی داشت، تلویزیون هم اصلا تبلیغ نشان نمی‌داد!
به فرهنگ نگاه می‌کنیم، به نظرتان شوخی بیاید یا نه فرقی ندارد، ویدئو داشتن جرم بود، یعنی فیلم خانوادگی خودت را هم اگر داشتی و می‌خواستی نگاه کنی جرم بود، قاچاق بود تا اینکه در زمان آقای خاتمی این جرم با تاسیس موسسات کرایه فیلم آزاد شد.
همه اینها را نوشتیم تا برگردیم به علیرضا کریمی و شکست مصلحتی به روس‌ها و البته آخرین سنگرش یعنی سنگر سکوت.
آیا این قاعده نباید امروز عوض شود؟ آیا این تابو شکستنی نیست؟ آیا همچنان باید سیاست را با ورزش قاطی کرد؟ در ورزش یکی از بزرگترین خاطرات مردم ایران شکست دادن هاپوئل اسرائیل توسط تیم تاج بوده است. آنها چنان در امجدیه جشن گرفتند که باور کردنی نبود. کل ایران جشن بود. مردم از اینکه پشت این نابکاران به خاک مالیده می‌شود کیفور بودند. بوق‌ها تمامی نداشت، خنده‌ها را پایانی نبود.
قیمه‌ها را نریزیم تو ماست ها
در یک سکانس از یک سریال،  کمدین ایرانی قیمه‌ها را ریخت در درون ماست ها! پدر در آن سکانس معترض شد که چرا «قیمه‌ها را می‌ریزی تو ماست ها؟» از آن روز به بعد ریختن قیمه‌ها در درون ماست‌ها نمادی شد برای قاطی کردن موارد مختلف با یکدیگر!به نظر می‌رسد با وجود قوانین جدید ورزش حرفه ای و قراردادها و محرومیت‌ها و نظارت‌ها باید سیاست را از ورزش  جدا کنیم و قیمه‌ها را نریزیم تو ماست ها. به ویژه آنکه  با این کار پرچم رژیم اشغالگر قدس را با جا خالی دادن بالاتر می‌بریم و پرچم کشور معززمان ایران را هر دفعه پایین می‌آوریم.
این تابو را بشکنیم
شاید وقت آن رسیده که این تابو هم بشکند و در موردش بحث کنیم و حرف بزنیم. آقای روحانی در سخنرانی یک ماه قبل خود گفت: «آموزش و پرورش ما در حال آماده کردن بچه‌های ما برای دیروز است در حالی که بچه‌های ما فردا زندگی باید بکنند.» اشاره روحانی این بود که بچه‌ها به درس‌های مدرن تری نیاز دارند و آموزه‌هایی جدیدتر. در این زمینه شاید ما به قوانین و قاعده‌های قدیمی دیگر نباید اکتفا کنیم و به شیر مردان و جوان‌های بیشه ایران اجازه بدهیم پوزه آن غاصبان را بر خاک بمالند.

دارا
United States
۱۳۹۶/۰۹/۰۷ ۲۳:۳۸
خداوکیلی این کار تسلیم و کشتی نگرفتن یا مسابقه ندادن چه مشکلی از مردم فلسطین حل کرده؟ . از طرفی اگر نمی خواهید مسابقه دهید چرا شرکت می کنید . چرا ثمره ی یک عمر تلاش و زجر امثال کریمی را هدر می دهید .
چرا تصمیم در اینگونه مواقع را به عهده ی خود ورزشکاران نمی گذارید ؟ (356316)