علی میرزامحمدی- روزنامه بهار
چند زیستان سیاسی ایران فعالانی محاسبه گر هستند که برای برافراشته نگه داشتن پرچم منافع فردی خود، در نسیمگاههای سیاسی ایران رنگ عوض میکنند. آنها برای حیات سیاسی مزورانه خود به کاربست استراتژیهای مختلف متوسل میشوند. برای مثال اعضای یک خانواده بزرگ در تصمیمی محاسبه گرانه به دو گروه تقسیم میشوند. برخی از آنها مدعی گرایش اصول گرایی و برخی دیگر مدعی اصلاح طلبی میشوند. در دهه 90 نیز برخی مدعیان اصول گرایی خانواده به گرایش اعتدال گرایی نزدیک میشوند!؟ به این شیوه این خانواده در تغییرات سیاسی ایران، همچنان سهمی کم و بیش از قدرت را کسب میکنند.
به این معنا که اگر اصول گرایان در راس قدرت باشند، اعضای دیگر خانواده را زیر پروبال حمایت خود قرار میدهند و در برابر انتقادهای هم حزبیهای خود به در هم شکستن مصالح حزبی، مدعی عمل فراجناحی و استفاده از تخصص نیروها میشوند و این را به نفع مصالح حزبی قلمداد میکنند. در صورتی دیگر، با استیلای اصلاح طلبان نیز برای برادران و خواهران اصول گرای خانواده جای هیچ نگرانی و دلواپسی نیست! چراکه آنها با توسل به اصل شایسته سالاری آنها را در قدرت ابقا میکنند!
در مقیاسی بزرگتر ما با شبکهای از این گونه خانوادهها سروکار داریم که با یکدیگر پیوند خویشاوندی دارند. شبکهای از آقازادهها که با رنگ و لعاب گرایشهای سیاسی متنوع به حیات سیاسی خود ادامه میدهند. چندزیستان یا به عبارت صحیحتر چند زیستان سیاسی ایران در هر جو سیاسی قدرت تنفس و حیات دارند. برای آنها گرایش سیاسی ابزاری بیش نیست. ابزاری که منافع اقتصادی و سیاسی آنها را تامین میکند. با وجود شبکه گسترده چند زیستان سیاسی، گردش نخبگان روی نمیدهد.
بلکه ما با دورهمی آقازادهها سروکار خواهیم داشت. آقازادهها با این شبکه گسترده، مجالی برای نوشدن نیروهای سیاسی نخواهند داد. در چنین فضایی تغییر مدیریتها صوری و ظاهری است و معدود افرادی نیز که فرصت راهیابی به نظام مدیریتی را خواهند داشت از طریق حامی طلبی و حامی پروری، مجری سیاستهایی خواهند بود که تقویت کننده شبکه آقازادهها است. آنها «مردان سکون»، صاحبان« کت و شلوار و خمیازه»، «شیفتگان تقویم و انبان بخشنامه» و «رجل مدیریتی با نمره زیر متوسط» هستند که تقویت کننده فرهنگ تزویر و تملق هستند و با ادبیات مزورانه، مردان خلاق را به انزوا میکشند.مردانی که فقط به اجرای مناسک اداری و صدور بخشنامههای بی محتوا بسنده میکنند و فرصت تغییرات مثبت خلاقانه را از مردان و زنان شایسته سلب میکنند.
شبکه گسترده چند زیستان سیاسی ایران با حمایت آقازاده ها، فضایی مصنوعی برای شور و اشتیاق انتخابات خلق میکند، اما در عمل نمیتواند به تحقق مطالبات وعده داده شده تن بدهد؛ چراکه این مساله با موجودیت و منافع این شبکه در هم تنیده در تضاد قرار دارد. رشد جریان اصلاح طلبی با رشد قارچی شبکه چند زیستان سیاسی ایران متوقف شده و حتی به عقب رانده میشود. آقازاده این جریان را در جهت منافع فردی خود به بازی میگیرند. آنها براساس «استراتژی فاخته ای» با تظاهر و ابراز علاقه ابزاری، با امکانات و هزینههای متعلق به اصلاحات، پرورش و رشد مییابند تا در زمان مناسب با حذف و سقوط نیروهای واقعی اصلاحات، خود در سپهر سیاسی به پرواز درآیند!؟
شبکه گسترده چند زیستان سیاسی ایران فساد اقتصادی را نهادینه و مبارزه با آنرا بسیار دشوار میکند. نشاط سیاسی و فرهنگی را از جامعه میگیرد و برنامه ریزی برای توسعه را به ویروس آمارسازیهای کاذب آلوده میکند. در بستر چنین شبکهای اصول گرایان به وصول گرا مبدل میشوند، اصلاح طلبان طریق فرصت طلبی در پیش میگیرند و اعتدال گرایان به انفعال میگرایند!؟ اما درهم شکستن شبکه گسترده چند زیستان سیاسی ایران به این سادگی محقق نمیشود. چراکه این شبکه نهادینه شده است. مبارزه با این شبکه با توسل به حرکتهای انتحاری شبه احمدی نژادی و از نوع افشاء گری بیش از آنکه مفید باشد فضای جامعه را مسموم خواهد کرد.
حتی بخشی از جریان اصلاحات که در استیلای این شبکه عنکبوتی قرار دارد توان مقابله با آنرا ندارد. مقابله به این شبکه همت همه جناحهای سیاسی و دلسوزان واقعی نظام را میطلبد چراکه از تبعات منفی آن همه جناحها چه اصول گرا، چه اصلاح طلب و اعتدال گرا صدمه میبینند. پالایش نهادهای سیاسی کشور از سلطه این شبکه به گفتمانی فراجناحی نیازمند است. بر این اساس باید هوشیار بود که چند زیستان سیاسی، خود را در پوشش حزبی مخفی نکنند و هزینه مفاسد آنها را احزاب سیاسی پرداخت نکنند.