به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۰:۰۴
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۱۱ ساعت ۱۰:۴۷
کد مطلب : ۱۴۰۳۷۱

تجربه خوزستان؛ درسی برای گیلان

گروه جامعه: ‌عضو هیئت علمی پژوهشکده محیط زیست جهاددانشگاهی گفت: در مقطع فعلی کشور ما، یکی از مولفه های ارزشمند و بی همتا می تواند منابع عرضه و جذب آب بوده و برنامه های آمایشی سرزمین کشور براساس حفاظت از این منابع انجام شوند.
تجربه خوزستان؛ درسی برای گیلان
‌محمد پناهنده در گفت وگو با ایسنا با بیان اینکه به دلیل پیچیدگی و بغرنج شدن مشکلات ناشی از ریزگردها در منطقه خوزستان، مشکل از سطح محیط زیستی صرف هم فراتر رفته و به یک مشکل حاد اجتماعی تبدیل شده است، اظهار کرد: معضل محیط زیستی ریزگردها در منطقه خوزستان تاکیدی محکم بر یکی از یافته های علمی مدیریت محیط زیست است که موقعیت های فضایی  رویداد و علت ‌یا علت های آن لاجرم یکی نبوده، بلکه در بسیاری مواقع با فاصله از یکدیگر هستند. عضو هیئت علمی پژوهشکده محیط زیست جهاد دانشگاهی، معضل ریزگردها را بیانگر آن دانست که بین زمان شکل گیری علل رویدادها و زمان وقوع آنها ممکن است فاصله وجود داشته باشد و افزود: رویدادها محصول تجمع تدریجی شکل گیری علل در طی زمان هستند، اما قدر مسلم آن است که در این حالات، ظهور رویداد ناگهانی است.

وی اضافه کرد: تجربه دیگر چنین مشکل محیط زیستی آن است که به علت تغییر ماهیت برخی از منابع از طریق گذر از آستانه ها، ممکن است بازگشت به حالت پایدار قبلی کاملا امکان پذیر نبوده و رژیم جدیدی از سرزمین شکل گیرد که ‌باید برای سازگاری با آن بسیاری از مناسبات جاری را تغییر داد.پناهنده‌ با بیان اینکه اصل نهفته در این یافته ها و تجارب، موضوع فراپایداری و تاثیر مقیاس های چندگانه فضایی و زمانی در پایداری سرزمین به عنوان یک هویت کلی است، تصریح کرد: فراپایداری متضمن این واقعیت است که سرزمین به عنوان یک هویت کلی محصول پایداری عناصر راهبردی و زیرساختی سرزمین در مقیاس های مختلف مکانی و زمانی است.

عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی گیلان عنوان کرد: فراپایداری به معنای آن است که پایداری سرزمین در مقیاس مناطق شهری و سکونتی خوزستان وابسته به پایداری کانون های تثبیت ریزگردها در مقیاس های مختلف است که با تخریب آنها مناطق شهری و سکونتی خوزستان دچار چنین بحرانی شده است.وی تجربه خوزستان را نشان دهنده این دانست که در مدیریت سرزمین ‌باید اصل سلسله مراتب عناصر سرزمینی که انسجام کلی سرزمین وابسته به آنهاست مد نظر قرار گیرد و یادآور شد: در مدیریت سرزمین ‌ باید براساس رویکرد راهبردی، عناصر و زیرساخت های استراتژیک پایداری سرزمین در مقیاس های مختلف فضایی و مکانی شناسایی و حفاظت شوند. اهمیت این موضوع حتی فراتر از پهنه بندی آمایشی سرزمین بوده و آمایش سرزمین اثربخش فقط پس از این مرحله می تواند موضوعیت یابد.

پناهنده، با بیان اینکه هر سرزمینی دارای عناصر بی بدیلی است که با حفظ آنها انسجام و پایداری سرزمین علیرغم تغییرات در سایر عناصر همچنان می تواند حفظ شود، تاکید کرد: تجربه خوزستان بیانگر آن است که مناطق تثبیت ریزگردها مانند تالاب ها و پوشش گیاهی از عناصر بی‌بدیل و راهبردی پایداری خوزستان بوده اند که ‌باید حفظ می‌شدند، لذا تجربه خوزستان درس‌هایی برای سایر مناطق کشور و به ویژه استان گیلان دارد.عضو هیئت علمی پژوهشکده محیط زیست جهاددانشگاهی ادامه داد: اگر در خوزستان تخریب زیرساخت ها و عناصر استراتژیک تثبیت ریزگردها منجر به چنین مشکلاتی شده است، در استان گیلان نیز از بین رفتن زیرساخت ها و عناصر استراتژیک پایداری منجر به وقوع بحران‌های محیط زیستی می شود.وی با اشاره به عناصر و زیرساخت های استراتژیک پایداری سرزمین گیلان، خاطرنشان کرد: وضعیت انفعال، بی خبری و عدم آینده نگری، وضعیت فعلی خوزستان را رقم زده است. در بازه زمانی که عوامل بحران در خوزستان شکل می‌گرفتند، در بی خبری بودیم و وقتی که بحران ها سر برآوردند، غافلگیر شدیم و درک کردیم که چقدر زمان و حتی امکان ابتکار عمل ها را از دست دادیم. قطعا هیچکس نمی خواهد که در استان گیلان نیز شاهد وقوع بحران های محیط زیستی ناشی از تخریب عناصر راهبردی و زیربنایی سرزمینی باشیم، اما فقط نخواستن کافی نیست، بلکه نخواستن اولین گام است و گام های مهم تر، شناسایی دقیق زیرساخت های سرزمینی، تحلیل وضعیت کنونی پایداری آنها و تقویت آنها از طریق فرآیندهای بازسازی و احیا است.

پناهنده بیان کرد: بررسی فراپایداری استان گیلان براساس اصل مقیاس های چندگانه و سلسله مراتبی بیانگر آن است که در مقیاس کلان و فراحوزه‌ای، عوامل کلان اقلیمی سرزمین پرآبی را برای این بخش از سرزمین رقم زده است، اما تاثیر مطلوب عملکردی این عامل استراتژیک مربوط به مقیاس کلان، وابسته به حفظ انسجام عملکردی مقیاس میانی یعنی حوضه های آبخیز و توانایی آنها در نگهداری بارش ها و نفوذ آنها به سطوح تحت الارضی‌ و هدایت منظم آنها به منابع آب سطحی است که این عملکردها‌ متکی به ثبات و پایداری دو عنصر استراتژیک مقیاس میانی یعنی پوشش جنگلی و خاک است.

وی با بیان اینکه بدون انسجام و ثبات در مقیاس میانی سرزمین، عامل استراتژیک مقیاس کلان یعنی ویژگی اقلیمی به یک عامل تهدید سرزمینی تبدیل می شود، گفت: اگر در سرزمین های خشک به دلیل عامل کلان اقلیمی و کمبود مطلق میزان بارش، پدیده خشکسالی و تبعات فراوان آن را رقم می زند، در سرزمین های پر باران، از بین رفتن انسجام و ثبات سرزمینی در مقیاس های میانی و خرد، می تواند سبب بحران هایی مانند سیلاب و فرسایش شدید خاک و نابودی تالاب ها شود.عضو هیئت علمی پژوهشکده محیط زیست جهاددانشگاهی با بیان اینکه کشور ما به دلیل موقعیت جغرافیایی و توزیع عوامل اقلیمی با هر دو حالت مواجه است، اضافه کرد: در قسمت های وسیعی از  کشور، کمبود آب به یک عامل محدودکننده تبدیل شده و بسیاری از مسئولان نسبت به بحران آب هشدارهای تندی می دهند و حتی مهاجرت های وسیع جمعیتی ناشی از کمبود آب را مطرح کرده اند. در مقابل در قسمت های بسیار محدودی از کشور به دلیل موقعیت مناسب اقلیمی، کمبود بارش عامل محدودیت کننده نبوده، بلکه حفظ انسجام و ثبات عرصه های جذب کننده و تنظیم کننده بارش در سطوح میانی حوضه های آبخیز مشکل اساسی است که تحلیل رفتن تدریجی این عرصه ها می تواند این عامل قوت اقلیمی را به یک تهدید سرزمینی در این قسمت از کشور تبدیل کند.

پناهنده ادامه داد: اگر یکی از ویژگی های یک عرصه سرزمینی به نام کشور، تجمیع و همسویی منابع آن کشور در جهت ارتقا و توسعه آن است، در این صورت توزیع فضایی فرصت وجود استعدادهای منابع آب در یک قسمت از کشور و فقر منابع آب در قسمت های دیگری از کشور ‌باید در ارتباط با یکدیگر و در چارچوب تمامیت ارضی آن کشور مدیریت شوند و از فرصت های موجود در یک منطقه برای جبران کمبود در مناطق دیگر استفاده شود، اما این رویکرد مستلزم آن است که فرصت های موجود حفظ شده و ارتقا یابند.

وی فراپایداری سرزمین را ماحصل عملکرد عوامل مختلف محیط زیستی در مقایس‌های مختلف دانست و متذکر شد: بحران‌های محیط زیستی نیز در بیشتر موارد نتیجه به هم خوردن تعادل عوامل در این مقیاس ها است، لذا حفظ فراپایداری سرزمین مستلزم اتخاذ رویکردهایی است که متناسب با این مقیاس ها است.عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی گیلان، یکی از رویکردهای متناسب با مقیاس میانی سرزمین را رویکرد اصلاح شده آمایش سرزمین براساس حفاظت از زیرساخت های محیط زیستی کشور دانست و یادآور شد: رویکرد سنتی آمایش سرزمین به عوامل اکولوژیک به صورت عام و غیر گزینشی می نگرد، اما در رویکرد اصلاح شده، زیرساخت های راهبردی محیط زیستی به عنوان مولفه های ارزشمند و بی همتا مورد توافق قرار گرفته و به عنوان عناصر حفاظتی، شالوده آمایش سرزمین قرار می گیرند. این مولفه های ارزشمند و بی همتا، پویا بوده و از سرزمینی به سرزمین دیگر و از زمانی به زمان دیگر متفاوت است.وی اظهار کرد: در مقطع فعلی کشور ما‌ یکی از مولفه های ارزشمند و بی‌‌همتا می تواند منابع عرضه و جذب آب بوده و برنامه های آمایشی سرزمین کشور براساس حفاظت از این منابع انجام شوند.پناهنده، با بیان اینکه محاسبه ردپای آب منطقه ای در مقیاس خرد می تواند به عنوان مبنایی برای اتخاذ سیاست‌‌های توسعه ای مورد استفاده قرار گیرد، خاطرنشان کرد: در این صورت یکی از معیارهای اساسی انتخاب گزینه های تصمیم گیری، موضوع آب و حفاظت آن از طریق ایجاد تعادل بین خروج و ورود آب به منطقه و براساس محدودیت آب خواهد بود.