روزنامه بهار: طرح موسوم به «اشتراك نيمبها» طي چند ساله اخير در معاونت مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، كه با اهداف سه گانه «هدفمندسازی توزیع یارانههای مطبوعات»، «توسعه فرهنگ مطالعه در بین مردم» و «حمايت از اقتصاد مطبوعات» اجرايي شده بود، از اواسط آذرماه جاري به دليل اعتراضات بسياري از مديران مطبوعات متوقف شد.
در اين طرح، براساس ضوابطي، نشريات تعداد مشخص از نشريه خود را به مجريان توزيع ارائه و به صورت رايگان به درب منازل، شركتها و.. ارسال مينمودند. طبق ضوابط اين طرح، متقاضیان به صورت داوطلبانه بايد با رجوع به سايت «طرح اشتراك» ثبتنام و 50درصد از مبلغ نشريه مورد درخواست خود را براي يك دوره مشخص (يك يا چند ماه) به حساب موسسه مجري طرح واريز مينمودند. وزارت ارشاد هم به صورت ماهانه یا فصلی، مجموعه مبلغ مشتركان و همچنین نیم دیگر قیمت نشریه را در دو واریزی جداگانه یكی به عنوان «وجه مشتركان» و دیگری «یارانه طرح» به حساب نشریات موجود در طرح واریز مینمود. .
البته پس از مدتی، در میانه اجرای طرح، این درصد با لحاظ نمودن ضرایبی همچون «راستیآزمایی»، «ضریب كیفی نشریه» و... تا حدود 50 درصد قیمت هر نشریه كاهش یافت و از سوی دیگر برای تیراژ اشتراك هر نشریه نیز بر اساسی «ضریب كیفی» نشریات سقف منظور گردید كه سقف آن در ماه های اخیر حداكثر 3500 نسخه برای روزنامهها تعیین شده بود. همچنین به مجریان طرح (اپراتورهای توزیع) بابت هر نسخه نشریه، حق توزیع پرداخت میشد. اولين نكته جالب و خروجي تاسفبار از اين طرح اين بود كه طبق اذعان و اظهار صریح دستاندركاران و مجریان طرح (اپراتورها)، براي بالای 90درصد نشريات موجود در طرح، تا كمتر از یكدرصد! از مشتركان در اين سامانه ثبتنام نمودند!
در واقع به دلايلي كه عمده آن به مباحثی همچون فرهنگ مطالعه در بین جامعه كنونی ایران و همچنین جایگزینی رسانه های دیجیتال، فضای مجازی و... مربوط میشود، اولين گام طرح با شكستي قطعي مواجه شد زیرا در عمل، مردم تمایلي در حد صفر به دريافت نشريات حتی به نيمبها و با هزينه رايگان ارسال، نشان دادند!حال سئوال مطرح ميشود پس چگونه اين طرح بيش از 4سال اجرا شد؟! وقتي مردم به صورت داوطلبانه، برای اشتراك نیم بها، ثبتنام نكردند چگونه در همه این سالیان، نشريات به درب منازل مردم و يا موسسات و شركتها ارسال ميشد؟!
پاسخ: مجريان طرح يا همان اپراتورهاي طرح كه نشريات را براي توزيع دريافت ميكردند با ترفندهاي منحصربهفرد خود مشترك پيدا ميكردند. سئوال: چگونه؟! پاسخ: با رجوع به برخي مراكز ذيربط، چندين هزار كدپستي و حتي شمارههاي ملي و تلفن مردم را به دست ميآورده و آنها را در «سامانه اشتراك» ثبت ميكردند و بابت هر نسخه، با پول خود یا نشریه، 50درصد سهم مشترك را نيز به حساب شركت مجری طرح واريز ميكردند!
نكات جالبتر اين طرح را هم فهرستوار بخوانيد:
1- بسياري از مردم كه نشريات به صورت كاملا رايگان براي آنان به درب منازلشان ارسال ميشد از توزيعكنندگان این موضوع را جويا ميشدند كه اصولا چه كسي درخواست كرده براي ما نشريه بفرستيد؟ از آن مهمتر آدرس و نام و مشخصات ما را كه روي بسته اشتراك مينويسيد چه كسي به شما داده است؟! همین چالش، بارها باعث درگیری و نزاع دریافتكنندگان نشریات و به عبارت روشنتر همان 90 درصد مشتركانی كه ناخواسته توسط مجریان طرح «مشترك» شده بودند را فراهم آورد!
2- برخي مجريان طرح خصوصا در اوايل آغاز طرح سودهاي هنگفتي به دست آوردند. زيرا تا يكي- دو سال اول اين طرح، بابت هر نشريه مبلغي معادل 5000 ريال به مجري طرح داده ميشد. ميتوان اين رقم را به صورت روزانه در چند هزار نسخه ضرب كرد تا سودهاي هنگفتي كه سالهاي اوليه عاید برخي مجریان شد، برسيد.
3- برخي از همين مجريان، متاسفانه با وجود درآمدهاي بالايي كه از اين طرح عايدشان گرديد باز هم با طمعورزي و به دنبال درآمد بادآورده بيشتر دست به اقداماتي زدند كه عمده آنها به دليل ضعف نظارتي در اين طرح بود. براي مثال با تبانی با برخی مديران نشريات، در عمل، سهميه پایینتری از مجموع اشتراكهای ثبت شده توزیع مینمودند! برخی روایتها نیز كه البته تایید صحت آن كار چندان سادهای نیست، حاكی بود كه اصولا برخی مجریان طرح، در برخی مقاطع زمانی، فقط مشتركان صوری داشتند! و يا در برخی موارد، بستههاي چاپ شده نشريات، به دلیل حجم بالای آنها و نبود نیروهای لازم توزیع، بدون ارسال مستقيم به انبار نشريات باطله و يا حتي به سطلهاي زباله و يا جويهاي روباز فاضلاب پرتاب ميشد كه در يك مورد آن ماجراي آب گرفتگي در يكي از خيابانهاي جنوب شهر تهران، رسانهاي شد! همان ماجرای پیداشدن بستههاي 200تايي يكي از روزنامهها در همان روز چاپ!، در جوي آب كه باعث گرفتگي و بالا آمدن آب و ورود ماموران شهرداري و... شد!
4- گرچه نيت اوليه طراحان اين طرح در وزارت ارشاد مطمئنا در جهت حمايت از فرهنگ مطالعه در جامعه از یك سو و از سوی دیگر كمك به اقتصاد مطبوعات بود اما این طرح، عملا به انحرافات بزرگي برخورد كرد كه در نهايت و در ماه جاري متوقف ماند. عملي كه بايد بسيار زودتر صورت ميگرفت، یعنی همان موقعي كه برخي از روزنامههاي مطرح كشور با آگاهي از ضعفها و ايرادات اين طرح، از آن خارج شده و حاضر نشدند با آن ادامه همكاري بدهند.
5- در یك نگاه كلی، در موضوع یكی از اهداف اساسی این طرح كه همانا «هدفمندسازی توزیع یارانه های مطبوعات» بود نیز باید یادآوری كرد كه برخي اقدامات سالهاي اخير معاونت مطبوعاتي براي «هدفمند كردن پرداخت يارانههاي مطبوعاتي» قابل دفاع و توجيه است. براي مثال پرداخت نظارت شده حق بيمه پرسنل طرحي موفق بوده كه با استقبال اغلب مديران مطبوعاتي مواجه گرديده و همچنان نیز ادامه دارد؛ اما «طرح اشتراك نیمبها» طرحي ناكارآمد بود كه به صورت ناخواسته عملا از اهداف اصلی و مدنظر معاونت مطبوعاتی دور شد و نه تنها به فرهنگ مطالعه كمك چنداني نكرد بلكه برخي انحرافهاي مالي و رانتي را هم در پروسه مذكور به وجود آورد.
6-به نظر ميرسد اين طرح به هيچ وجه و به شكل كنوني آن نبايد مجددا فرصت آزمايش مجدد پيدا كند زيرا «آزموده را آزمودن خطاست». به اجرای مجدد اين طرح فقط زماني ميتوان فكر كرد كه هر نشريه بتواند تعدادي مشترك واقعي (و نه صوري و اجباري كه در اين مطالب به نحوه آن اشاره شد) كه بتوان آن را به راحتي راستيآزمايي كرد، تهيه و ليست آن مورد حمايت وزارت ارشاد قرار بگيرد در غير اين صورت تداوم روش قبلي جز درهمريختگي، سوءاستفاده و فساد چيزي در بر نخواهد داشت و كمترين اثر مثبتي نيز براي اهداف مدنظر طرح خصوصا در زمینه «كمك به فرهنگ مطالعه جامعه» و «هدفمندسازی یارانهها» نخواهد داشت.