به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۱۴:۲۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۰۳ ساعت ۲۱:۳۴
کد مطلب : ۱۴۱۱۷۰
مصطفی کیایی:

ملک‌مطیعی یکی از قهرمانان سینمای ایران

گروه فرهنگی: بیستمین برنامه زنده اینترنتی «سی و پنج» با اجرای فریدون جیرانی شنبه ۲ دی ماه میزبان مصطفی کیایی بود.
 به گزارش  ایلنا، مصطفی کیایی در پاسخ به این سوال که شما چرا در کانون کارگردانان در مورد عدم اکران «عصبانی نیستم» بیانیه ندادید؟ گفت: شخصاً فکر می‌کنم یکی از ضعف‌های کانون این است که خیلی کار انجام می‌دهد اما تبلیغات و اطلاع‌رسانی ندارد و فکر می‌کنم گواه این ادعا شخص رضا درمیشیان است. ما برای «عصبانی نیستم» خیلی تلاش کردیم و حتی در جلسه‌ای که با وزیر ارشاد داشتیم از آقای درمیشیان هم دعوت به حضور کردیم و بحث مشکلات کانون را کنار گذاشتیم و بیشتر صحبت ما با وزیر در مورد فیلم‌های آقایان امیریوسفی و درمیشیان بود و هر دو را نیز با خود به این جلسه بردیم اما نخواستیم این موضوع رسانه‌ای شود. ما بجای این کار، ترجیح دادیم که کار مثبتی انجام دهیم؛ در این راستا حتی برای «لانتوری» به حوزه هنری رفتیم.
 وی ادامه داد: وزیر ارشاد فقط گوش دادند و در پایان جلسه به ما قول دادند که مشکل این فیلم‌ها را حل خواهند کرد و گفتند ما با دید مثبت به این قضیه نگاه و سعی می‌کنیم مشکل حل شود. ما تمام زمانی که می‌توانستیم در آن جلسه درباره مشکلات خودمان صحبت کنیم تمرکزمان را بر فیلم‌های توقیفی گذاشتیم به دلیلی اینکه ما فکر می‌کردیم «عصبانی نیستم» اکران می‌شود، کانون کارگردانان بیانیه‌ای نداد و در این حدود یک هفته‌ای که قرار است اکران نشود، هنوز جلسه‌ای در کانون نداشتیم تا در مورد صدور بیانیه تصمیم‌گیری کنیم.
 کار گردان عصر یخبندان ادامه داد: من خودم در هر جلسه‌ای که با مسئولان دارم تنها یک خواهش را مطرح می‌کنم و می‌گویم که برای پروانه ساخت و نمایشی که ارائه می‌دهید، ارزش قائل شوید. این مساله بزرگ‌ترین لطف در حق ما است که بتوانیم در آرامش سرمایه‌گذار جذب و کار کنیم؛ باورتان نمی‌شود سرمایه‌گذاران اگر فیلم به مساله کوچکی پرداخته باشد پا پس می‌کشند و از سرمایه‌گذاری می‌ترسند و هراس دارند که ارگانی دیگر فیلم را از سینما بیرون بکشد.
 وی ادامه داد: روزهای آخر کار آقای شمقدری پروانه ساخت «عصبانی نیستم»، «خط ویژه» و «طبقه حساس» صادر شد. به یاد دارم برای این سه فیلم خیلی سخت می‌گرفتند تا اینکه دولت تغییر کرد و زمانی بود که تیم قبلی مانده بودند تا کارشان را تحویل دهند. در‌‌ همان زمان در روزنامه خواندم که «خط ویژه» و دو فیلم دیگر پروانه ساخت گرفته است در صورتی که ما حدود ۶ ماه درگیر این فیلم‌ها بودیم که پروانه ساخت نمی‌دادند و خودم مایوس شده بودم که اصلا دیگر آن را نمی‌سازم اما به طور خارق‌العاده‌ای موضوع تغییر کرد.
 وی با اشاره عملکرد صنوف در سینما گفت: صنف در سینمای ایران، شوخی است. من الان عضو شورای مرکزی صنف هستم اما واقعا از این عضویت پشیمانم. هیچ کدام از اعضا، مشارکت در صنف ندارند؛ قدرت صنف از مشارکت اعضایش پدید می‌آید و متاسفانه این موضوع در صنف وجود ندارد و البته در هیچ صنفی نیست. البته عملکرد صنف در زمان شمقدی موضوع واکنشی بود و در تقابل با شرایط پیش آمده برای خانه سینما این واکنش صورت گرفت و پتانسیل این واکنش وجود داشت.
 وی با اشاره به راهکار‌های تقویت صنف گفت: ضعف در این موضوع به ریشه‌های فرهنگی ما برمی‌گردد و مشارکت اجتماعی در تک تک ایرانی‌ها نهادینه نشده است و یک حس نارضایتی از هر کسی که مسئولیتی دارد و عدم وجود اعتماد، سبب این معضل شده است. زمانی که خود من عضور شورای مرکزی شدم، قصد کاندید شدن نداشتم اما اینقدر کارگردانان جوان اصرار به حضور من کردند، وارد شدم اما وقتی وارد کار شدم احساس کردم آن موقعیت برای یکسری افراد خیلی مهم است و بیانیه‌ها و سنگ‌اندازی‌های مختلف شروع شد و این در صورتی است من هیچ وقت وارد حاشیه نشده‌ام و می‌دیدم که به دنبال این هستند که برای من هم حاشیه بسازند و من سعی می‌کردم از این قضیه پرهیز کنم. فکر می‌کنم تک تک اعضا باید در صنف احساس مسئولیت کنند، البته اعضا هم حق دارند چون صنف یک مساله دوطرفه است ولی در هر حال، وقتی تمام اعضا در کنار یکدیگر مشارکت داشته باشند به نظر من صنف می‌تواند قدرت بگیرد و به اعضایش امتیاز و خدمات دهد.
 وی درباره گرفتن مجوز صنفی کانون کار گردانان از وزارت کار گفت: خودم هنوز قانع نشدم چراکه نمی‌دانم وزارت کار چقدر می‌تواند جوابگوی ما باشد اما گویا به خاطر شرایط خانه سینما ناچاریم این کار را انجام دهیم. با هر جایی که به وزارت کار پیوسته بود صحبت کردیم، هنوز هیچ بازخوردی نداشتند تا بتوانیم براساس پیشرفت آن‌ها ما هم به وزارت کار بپیوندیم. کانون کارگردانان، صنف خاص‌تری است و خیلی از اعضای ما مخالف هستند. شورای مشورتی هم با پیوستن به وزارت کار مخالف است.
 وی با انتقاد از رفتاری که صدا و سیما با ناصر ملک مطیعی داشت، افزود: ناصر ملک مطیعی یکی از قهرمانان سینمای ایران بوده است و مردم خاطرات زیادی با او دارند و این مساله کمی نیست. ایشان الان ۴۰ سال است که بازی نکردند اما هنوز در خاطر مردم ماندگارند. به نظر من؛ حرکت تلویزیون خیلی بد بود و نمی‌دانم این ناهماهنگی کجا اتفاق افتاده بود و اگر قرار بود چنین اتفاقی بیفتد چرا اینقدر تبلیغات کردند!؟ بعد از سال‌ها قرار بود ناصر ملک مطیعی از یک تریبون رسمی با میلیون‌ها مخاطب دیده شود و وقتی این اتفاق افتاد، طبیعی بود ناراحت شوند.
 کار گردان خط ویژه با اشاره به علاقمندی خود به سینمای قصه گو افزود: اگر به من بگویند سینمای من، سینمای بدنه است، با افتخار آن را می‌پذیرم یعنی فکر می‌کنم وارد سینما شده‌ام برای مخاطب. هر چقدر تعداد مخاطبان فیلم من بیشتر باشد برایم رضایت‌بخش‌تر است. آن زمانی هم که فقط کارگردان فیلم‌هایم بودم برایم جذابیت داشت که فروش زیادی برای تهیه‌کننده صورت می‌گرفت و می‌دانستم که مخاطب بیشتری فیلم من را دیده است. من از اول به سینمای هالیوود گرایش داشته‌ام و اعتقاد این است که سینما اول سرگرمی است یعنی شعارهایی که در مورد فرهنگسازی سینما می‌دهند را اولویت‌های دوم و سوم خودم می‌دانم. معتقدم اگر کارگردانی می‌خواهد حرفی را در فیلمش مطرح کند، باید آن را در یک پکیج جذاب مطرح کند. تمام مردم دنیا عاشق قصه هستند؛ فیلم تایتانیک به خاطر قصه عاشقانه‌اش فروخت.
 وی ادامه داد: قصه تعریف کردن کار سخت‌تری است تا تعریف نکردن. فکر می‌کنم ۸۰ درصد فیلمسازان به خاطر عدم توانایی‌شان در قصه تعریف کردن، به نوع دیگر فیلمسازی می‌روند. اما درباره مخاطب سینمای ایران نمی‌شود تحلیل درستی ارائه کرد؛ من هر چقدر در این مورد فکر کردم به تحلیل درست و جامعی نرسیدم. چطور می‌شود فیلم آقای فرهادی می‌فروشد و یک فیلم سطح پایین هم می‌فروشد!؟ البته می‌دانم که مخاطبان مختص به خود را دارند و مخاطبی که فیلم فرهادی را می‌بیند، به سراغ فیلم دیگری نمی‌رود.
 وی با اشاره به اینکه فروش خوب فیلم‌های عامه‌پسند فقط یک تب است، گفت: اگر تولید این نوع فیلم‌ها انبوه شود، خودش پس می‌زند. این دوره را حدود ۸ سال پیش هم داشتیم. این موضوع نه تنها در مورد این نوع فیلم‌ها، بلکه در تکرار موضوعاتی چون روابط زن و شوهری، خیانت و... نیز اتفاق می‌افتد. هر چیزی در سینما که تکرار و زیاد بشود مخاطب آن را پس می‌زند. پارسال در جشنواره همه فیلم‌ها را اشتباه یادشان می‌آمد چون مضمون‌های تکراری وجود داشت. مشکل اساسی به این برمی‌گردد که ما الان در سینمای ایران ژانر نداریم.
کارگردان بارکد ادامه داد: سینما در ابتدا سرگرمی است. من به این نکته اعتقاد دارم که سینما می‌تواند سرگرم کند و حرف بزند. سینما باید تمام احساسات مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد و من آن را دوست دارم. اگر کارگردانی بتواند تمام فکر و ذهن خودش را داخل چنین پکیجی بیاورد و با جذابیت خاصی به مخاطب ارائه دهد، او برنده است. این موضوع در سینمای ارزشی و دینی هم حاکم است و حتی این موضوع ممکن است در مورد سوژه‌ای که بار‌ها تصویر شده است، اتفاق بیفتد.
 وی ادامه داد: ما باید اجازه بدهیم مردم انتخاب بکنند. مشکل ما از آنجایی شروع می‌شود که یک عده که فکر می‌کنند عقل کل هستند> آنها تعیین می‌کنند مردم چه کار بکنند در صورتی که باید اجازه بدهیم خود مردم انتخاب کنند و مردم بهترین تصمیم‌گیرنده هستند. احساس درونی من این است که کارگردانان دوست دارند فیلم‌های کم‌دردسر بسازند و به سمت کمدی می‌روند اما باید اجازه بدهیم همه گونه‌های سینمایی وجود داشته باشند و مردم انتخاب کنند.