محمود منصور
هویت ملی جزئی مهم از تعریف فرد از خود است و تناسب فرد و جامعه را مشخص میکند. هویت ملی را نماد خودِ اجتماعی فرد دانسته اند؛ فرد از طریق احساس تعلق به جامعه نه تنها گذشته خود را درونی میکند، بلکه چشماندازی از آینده را نیز برای خود تعریف میکند. هویت ملی موضوعی درباره استفاده از منابع تاریخی، زبانی و فرهنگی در روند شدن، بیش تر از بودن است؛ به عبارتی هویت ملی بیشتر از آنکه «ما چه کسی هستیم؟ » یا «از کجا آمدهایم؟ » باشد، «ما چه چیزی میشویم؟» است.
در حقیقت هویت از طریق مشخص کردن تفاوتها، قابل درک است. هویت ملی حاوی خصوصیاتی است، که هر ملتی را از سایر ملتها جدا میکند. تحولات تکنولوژیک و سیاسی نیم قرن اخیر جهان را وارد عصر جدیدی کرده است، که ویژگی برجسته آن کاهش سریع فاصلههای زمانی و مکانی، ادغام فزاینده نظامهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جهان و رشد خیره کننده تولید و مصرف به واسطه افزایش چشمگیر تجارت و تولید ثروت است. جهانیشدن در سطوح و از مناظر و ساحتهای گوناگون مورد واکاوی قرار گرفته و تعریف شده اما مهمترین ویژگی آن، پیوند یا درهم تنیدگی گسترده جهانی و در نتیجه وابستگی متقابل پیچیده جهانی است.
جهانیشدن نشاندهنده یک واقعیت اجتماعی جدید است که شامل مناسبات اجتماعی گسترش یافته، تشدید جریانها و شبکههای کنش و درهم تنیدگی، افزایش نفوذپذیری متقابل، و زیرساختهای جهانی کنش (فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی) میباشد. مفهوم جهانیشدن عبارت است از فرآیند فشردگی زمان و فضا که به واسطه آن مردم جهان به صورتی نسبتا آگاهانه در جامعه جهانی ادغام میشوند. و عرصههای مختلفی چون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، ارتباطی، فرهنگی و مذهبی دارد. جهانیشدن به عنوان میراثی از تمدن بشری در دورههای جدید، باعث همپیوندی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شده و اثراتی دوگانه داشته است.
افزایش روابط فرهنگی باعث برقراری نوعی تعامل و تبادل فرهنگی است که همموجب تجانس و هم آشفتگی فرهنگی میشود. حضور و زندگی قومیتهای مختلف در جوار یکدیگر با چارچوب جغرافیای سیاسی واحد بیانگر تنوع قومیفرهنگی جامعه ایرانی است. عدم انسجام میان این هویتها باعث میشود کنشگر، فرآیند جامعهپذیری متفاوتی را تجربه نماید. با گسترش فرآیند همهگیر جهانیشدن، نسبت آن با هویت قومی و ملی و تأثیر متقابل آن مورد بحث است. در این خصوص دیدگاههای مختلفی مطرح شده است؛ کارکرد جهانیشدن را افزایش و تقویت روابط اجتماعی در گستره جامعه جهانی به گونهای که مسائل و اتفاقات دو نقطه جغرافیایی دور از هم، برهم مؤثر است دانستهاند.
جهانیشدن از یک سو باعث اشاعه و ایجاد تفاوت و تنوع، و از سوی دیگر باعث ایجاد میزان قابل توجهی از پیوستگی و همشکلی نهادها میشود. همانطور که تکنولوژی به عنوان یکی از ابزارهای جهانیشدن همگن کننده و از بین برنده تفاوتها است. جهانی شدن به عنوان یک فرآیند پیوسته نامتناهی امکانی برای بازتولید خرده فرهنگها و قومیت فراهم کرده؛ همانطور که هویت ملی به عنوان یک کل واحد این امکان را در فرهنگ جهانی دارد. این امکان ضمن خاصیت واگرایی؛ درصورت پذیرش تنوع و تکثر فرهنگی و اصالت فرهنگ قومی، عامل همگرایی در منظومه فرهنگ ملی به واسطه تقویت ماهیت هویت ملی خواهد بود و به آن اعتبار و اصالت خواهد داد. رویکرد فعال در جهانیشدن، با پذیرش و درک این فرآیند و رویه فراگیر؛ با شناخت قوتها و ضعفهای خرده فرهنگها و فرهنگ ملی و شناسایی فرصتها و تهدیدهای جهانیشدن ضمن تقویت قوتها از آن برای تعامل سازنده و ابتکار عمل بهره خواهد برد و ضعفها را در همین مسیر کاهش خواهد داد.
در همین راستا شناسایی فرصتها، امکآن تأثیرگذاری و بهرهمندی از مزایای این فرآیند را فراهم خواهد کرد و شناسایی تهدیدها، از بروز تأثیرات مخرب آن جلوگیری خواهد کرد. قانون اساسی به عنوان برآیند خواست و اراده ملی؛ که بر پایه ارزشها و تعلقات جامعه بنا شده، ساختار و ظرفیت نهادینه برای بازتولید هویت قومی همسو با هویت ملی و تقویت همگرایی با استفاده از فرصتهای جهانیشدن است. همانطور که هویت ملی این امکان را برای بازتولید در همان چارچوب، همراستا با فرهنگ جهانی جهت تقویت و تأثیرگذاری دارد. رویکرد فعال با شناخت این مقتضیات و استفاده از این بستر، امکانی برای تقویت هویت ملی و تحکیم همبستگی اجتماعی فراهم میآورد و جهانی شدن را بستری مناسب برای بازتولید مفهوم سیال هویت ملی در مسیر توسعه میبیند.