میگل هشترودی-روزنامه بهار
سن بالای ازدواج و دلایل آن خیلی وقت است که نقل مجالس شده و مسئولان مربوط و غیر مربوط به این موضوع، هر کدام دلیلی برای آن ميآورند و راهکاری پیشنهاد ميکنند، گذشته از این که همه این راه حلها معمولا در حد حرف باقی میماند و در عمل کاری صورت نميگیرد اما نکته قابل توجه این است که این روزها زنگ هشدار یک سونامی به صدا در آمد است. به گفته مسئولان در حال حاضر به ازای هر ۱۰۰ پسر، ۸۲ دختر در سن ازدواج در کشور وجود دارد این در حالی است که گفته ميشود جمعیت زنان بالای ۴۰ سال کشور که دارای تجرد قطعی هستند نشان دهنده آن است که حدود ۵ درصد کل جمعیت زنان زندگی مجردی را به ازدواج و تشکیل خانواده ترجیح ميدهند و این ابتدای یک فاجعه است. فاجعه ای به نام تجرد گرایی که این روزها ترجیح زندگی جوانان به شمار ميآید.
زنانی که تن به ازدواج نميدهند
از هر 5 زن ایرانی یک زن به تجرد قطعی رسیده است، زنانی که بعد از سن 45تا49سالگی ازدواج نمیکنند یا به سختی تن به ازدواج میدهند. ازدواج هرچند از یک نظر، مقوله ای شخصی به شمار ميرود اما از نگاهی دیگر، دارای جنبه و اهمیتی اجتماعی است زیرا راهی مطمئن برای تامین آسایش جامعه و رفاه بشریت محسوب ميشود. سود و زیان ازدواج تنها متوجه زوجین نیست، بلکه افراد اجتماع نیز به گونه ای از آن برخوردار ميشوند و اگر جامعه با کاهش این امر رو به رو شود، بحران و آسیبهاي اجتماعی آن را تهدید خواهد کرد. در این بین تجرد زنان در جامعه ای مرد سالارانه که در برخی موارد دختران را حتی در سن 8 سال هم به خانه بخت ميفرستند امری تعجب بر انگیز و در عین حال هشدار دهنده به شمار ميآید. در ادامه دلایل برخی از زنان بالای سی سال که به تجردگرایی روی آوردهاند را ميخوانیم.
چرا باید از حقوق طبیعی خود محروم شوم؟
غزاله 35 ساله است و در تجرد کامل به سر ميبرد. این طور که معلوم است او هیچ آینده مشخصی برای ازدواج و تشکیل خانواده ندارد. او ميگوید: من دلایل زیادی برای انتخاب زندگی مجردی دارم. اولین دلیل جامعه است. جامعه مرد سالار ما که زنان را از تمام حقوق پس از ازدواج مثل حق طلاق، حق حضانت فرزند و حق انتخاب محل زندگی که مهمتر از آن وجود ندارد محروم کرده است. چرا باید کاری کنم که از این حقوق طبیعی خود محروم شوم؟شاید برخی این دلایل را فمنیستی بدانند اما همان طور که گفتم این موضوعات حقوق اولیه و انسانی من است که در پی ازدواج از بین ميرود. در کنار اینها شرایط اقتصادی هم نقش مهمی در تصمیم من برای انتخاب زندگی مجردی دارد. در شرایطی که سال هاست که از نظر اقتصادی مستقل هستم و توانایی این را دارم که زندگی خودم را به تنهایی و در حد قابل قبولی اداره کنم چرا باید ازدواج کنم تا زندگی مستقل را تجربه کنم در حالی که هم اکنون و در تجرد توان این کار را دارم. علاوه بر این در جامعه ما مردان و پسران مجردی که در اطرافم میبینم واقعا به درد ازدواج و تکیهگاه بودن که میتواند تنها دلیل عاطفی برای ازدواج من باشد، نميخورند چون یا مشکلات شدید شخصیتی و رفتاری دارند یا بیکارند یا حتی از نظر اخلاقی سالم نیستند و کاملا مشخص است که ازدواج با آنها سر انجام خوشی ندارد.
مسئولیتپذیر نیستم! الهام 30 ساله است. با ظاهری آراسته و مرتب. این طور که ميگوید در تجرد کامل به سر ميبرد و برنامه ای هم برای ازدواج ندارد. دلیل تجرد گرایی او را که جویا ميشویم ميگوید: دلم نميخواهد ازدواج کنم چون آزادی عمل از من گرفته ميشود و محدود ميشود. راستش را بخواهید روی پسرهاي الان هم نمیتوان حساب باز کرد چون احساس مسئولیت ندارند و به همین دلیل هم نمیتوانم فکر کنم که با آنها زیر یک سقف زندگی کنم.
تجربه جذاب زندگی مجردی
طاهره 36 سال است و به تازگی تصمیم به ایجاد زندگی مشترک گرفته و نامزد کرده است. او دوران مجردی را جذاب ترین دوران زندگی ميداند و ميگوید: تجربه جذاب زندگی مجردی به من ثابت کرد که قدرت اداره خودم و زندگیام را دارم. باعث شد خودم را بهتر بشناسم و مستقلتر شوم. در این جوامع مرد سالارانه همینها به یک زن قدرت ميدهد که خودش را کم و بی مقدار و ضعیف نبیند. من دوست داشتم درسم را تمام کنم و شغل تثبیت شده داشته باشم و بعد ازدواج کنم. برای این میگویم شغل تثبیت شده چون استقلال مالی لازمه هر زندگی است و من نمیخواستم برای پول و مشتقات آن به کسی باج بدهم. تحصیل و اشتغال و ازدواج در کنار هم خیلی سخت است و هر مردی هم این موضوع را قبول نميکند. من دنبال کسی بودم که به آزادی هایم احترام بگذارد. سنت گرا نباشد اما متعهد باشد، چیزی که این روزها به سختی ميتوان یافت. در واقع ترجیح من زندگی آماده بود و این را هم به لحاظ اخلاقی ميخواستم و هم به لحاظ مالی که همه این موضوعها در پسران کم سن و سال نیست.
اقتصاد محور اصلی تجردگرایی
« ۳۳ درصد از دختران به سمت تجرد گرایی گرایش پیدا کردهاند» این صحبتهاي اماناله قرایی مقدم؛ جامعهشناس و استاد دانشگاه است او درباره مسئله تجرد گرایی گفته است: پدیده تجردگرایی در ایران از مدتها قبل آغاز شده است و میتوان گفت تجرد گرایی به صورت یک مد درآمده است. یکی از دلایل این اتفاق به تاخیر افتادن ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج در دختران و پسران است. اگر چه این پدیده در سالها قبل ریشه دارد. اولین ردپاهایی که از تجرد گرایی در جامعه دیده شد به سالهای ۱۳۵۴ بازمی گردد، این درحالیست که اوج شدت آن در سالهای اخیر شکل گرفته است. قرائی مقدم با برشمردن ۴ عامل دشواری در مراحل ورود به دانشگاه، سربازی، اشتغال و تفریحات بیرون از خانه معتقد است؛ این عوامل به تاخیر افتادن ازدواج را تشدید میکند. همچنین مسئله اشتغال و درآمد بیشترین تاثیرات ممکن را بر تاخیر در ازدواج میگذارد. از سویی دیگر جوانان بعد از دستیابی به شغلی مناسب با عوامل بازدارنده دیگری درمورد ازدواج روبهرو میشوند. یکی از این عوامل بالا رفتن آمار طلاق است. این درحالی است که وضعیت اقتصادی و معیشتی جوانان هم بسیار دشوار است و برای یک زندگی مشترک با مشکلات بسیاری روبهرو خواهند شد. نداشتن شغلی مناسب و پشتوانه مناسب برای جوانان از عواملی است که بر تجرد گرایی آنها دامن میزند. در نتیجه میتوان گفت که مشکل اصلی در بیکاری و مسائل اقتصادی جوانان است. البته افزون بر عوامل اقتصادی میتوان به موضوع ترس از مسئولیت پذیری جوانان هم اشاره کرد که دو عامل قبلی را تشدید میکند. علاوه بر این ناامیدی نسبت به آینده بیش از پیش بر اجتناب جوانان از ازدواج نقش دارد. پدیده تجرد گرایی برای جامعه ایران خطری مهم است و باید به آن توجه ویژه کرد و به دنبال راهکار مناسبی برای کنترل آن بود.
بیرغبتی در ازدواج با تاخیر در آن مرتبط است
از سویی دیگر ناصر صبحی مدیر کل ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش و جوانان بیرغبتی در ازدواج را با تاخیر در آن مرتبط میداند و میگوید: بین بیرغبتی و تاخیر در امر ازدواج رابطه ای وجود دارد اما بین این دو تفاوت نیز وجود دارد. منظور این است که باید دید آیا واقعا بیرغبتی در ازدواج وجود دارد و یا خیر و اگر وجود دارد این بیمیلی تا چه اندازه است. سنجش این موضوع نیاز به یک تحقیق ملی، علمی و کاملا تخصصی دارد. گزارشهایی که در این زمینه تا کنون ارائه شده است بیشتر نظرات شخصی بوده است و تعدادی نیز مبتنی بر برخی پژوهشهای بسیار موردی است که با مطالعه این پژوهشها و گزارشها نمیتوان با قاطعیت اعلام کرد که در امر ازدواج بیرغبتی به وجود آمده است. مهمترین موضوع در این قسمت این است که برای تشکیل خانواده آمادگیهای قبل از ازدواج ضروری است. آمادگیهایی که باید با انواع بلوغ از جمله بلوغ فکری، بلوغ عقلی، بلوغ عاطفی، بلوغ فیزیولوژیکی و بلوغ اقتصادی همراه باشد.
عواقب تجرد
وضعیت ازدواج این روزها حال خوبی ندارد و پدیده نوظهور تجرد گرایی آنقدر زیاد شده که همه ما در اطرافیان خود افرادی را سراغ داریم که ميگویند اصلأ ازدواج نخواهیم کرد. طبیعیست که ازدواج به عنوان یکی از حیاتی ترین عوامل سلامت جسمانی و روانی جامعه مطرح ميشود پس اگر آمارهایی مبنی بر تجردگرایی در اجتماع افزایش یابد، قطعأ سلامت روحی و جسمی فرد را در ابتدا دچار اختلال ميکند و سپس باید نتایج منفی آن را در محیط پیرامونی جستجو کرد. مهمترین عامل این پدیده جلوگیری از ازدیاد نسل است چراکه وقتی ازدواجی صورت نگیرد فرزندی هم پا به دنیا نخواهد گذاشت و ادامه این روند یعنی کاهش میزان باروری و رفتن جامعه به سمت پیر شدن. تجردگرایی ميتواند معضلات اجتماعی زیادی را هم در بر داشته باشد وقتی سن ازدواج افزایش یابد امکان دارد فرد برای تأمین نیازهای عاطفی و جنسی خود در مسیرهای نادرست قرار گیرد. این امر موجب افزایش مشکلات جنسی ميشود و سلامت جسمانی فردی و اجتماعی را با تهدید روبهرو ميسازد. افزایش آمار فساد و فحشا و معضلات پیرامونی آن نیز ميتواند یکی دیگر از آسیبهاي تجردگرایی باشد.