روزنامه بهار: فیلم «فرشاد آقای گل» اخیرا در جشنواره فیلمهاي ورزشی، یکی از پربینندهترین آثار بود. فیلمی متکی به آرشیو دقیق و مستندنگاری و البته گفتوگو با چهرههاي برتر فوتبال در طی سالهاي گذشته.این فیلم به همان اندازه که برای علاقه مندان فوتبال دارای جاذبه است، ميتواند یادآور لحظات شیرین و نوستالژیک دهه 60 برای بسیاری از افراد باشد و از منظر مستندسازی هم با تکیه بر روایت اسنادی و آماری دقیق، در نوع خود ممتاز است.این مستند به دوران بازی فرشاد پیوس ميپردازد که به تهیهکنندگی و کارگردانی جعفر صادقی تولید شده است.فیلمی که معرف چهره سرشناس اما کم حضور این چهره فوتبالی در سالهاي اخیر است و شاید آغازگر تولید آثاری مستند ورزشی متکی به آرشیو، اسناد و البته روایتی پر جاذبه باشد درست به مانند لحظههاي ناب فوتبال.
***
بعد از مدتها یک اثر مستند به فرشاد پیوس که یکی از پدیدههاي فوتبال ایران در دورههاي گذشته بوده، پرداخته است.ساخت این مستند از کجا شکل گرفت؟
دو سال و نیم پیش با یکی دیگر از ستارگان فوتبال ایران صحبت کرده بودیم ولی شرایط به گونهاي پیش رفت که نتوانستیم کار ایشان را انجام دهیم.ما بیشتر در زمینه تخصصی آرشیو فوتبال کار ميکنیم و خیلی از تصاویر تلویزیون هم آرشیوش را از طریق ما تهیه ميکند.از آنجا که جذاب ترین بخش فوتبال گل زدن است و طبیعتا آقای پیوس به عنوان بهترین گلزن تاریخ ایران در باشگاهها شناخته شده است، سراغ ایشان رفتیم.مسئله ایشان در اوائل کار این بود که اصلا تصویری از من وجود دارد؟ ما ایشان را متقاعد کردیم که در این زمینه مشکلی نداریم و نمونههايي از حضور ایشان در بازیهاي مختلف را پیدا کردیم و به ایشان نشان دادیم.آن موقع که این مستند را آغاز کردیم، فقط 25 درصد از آرشیو را داشتیم و به نظرم برای پایه گذاری اولیه خوب بود.البته 5 ماه پژوهش درباره ایشان و آغاز فوتبال شان زمان صرف شد.تمام بازیهاي ایشان با تاریخ و نام افرادی که همبازی شان بودند را درآوردیم.سعی داشتیم که فیلم نریشین محور نباشد و در طی کار با خیلی از پیشکسوتان آن دوره گفتوگو کردیم و در ادامه داستان زندگی ایشان که جذاب هم بود، درآمد.در ادامه اولین مربی ایشان یعنی آقای لارودی را هم پیدا کردیم.در ادامه کار، عکس و روزنامههايي که نیاز بود را تهیه کردیم و خیلی سعی داشتیم که فیلم یک روایت داستانی داشته باشد و فقط به تصاویر آرشیوی بسنده نکنیم.داستان فیلم توسط یک عکاس علاقه مند به فرشاد پیوس روایت ميشود، عکاسی که عکسهاي زیادی از این چهره فوتبالی تهیه ميکند.در خلال این روایت داستانی وبه صورت موازی به زندگی آقای پیوس پرداخته ميشود.
مایلم بدانم که حضور این عکاس در مستند، تمهیدی برای پیش بردن داستان روایی بوده یا واقعا عکاسی وجود داشته است که بازیهاي ایشان را رصد ميکرده است؟
در طی زمان پژوهش مان با افرادی آشنا شدیم که در آن سالها در استادیوم بودند و خاطرات جالبی هم داشتند.از طرفی حیف بود که به بخشی از این خاطرات پرداخته نشود، خاطراتی که هم مرتبط با آقای پیوس بود و هم مرتبط با اتفاقات خاص آن سالها مثل زلزله جویبار یا جبهههاي جنگ و خیلی دیگر از مسائل بود.یک مجموعهاي از اتفاقات و خاطرات که تنها در اختیار عکاسان فوتبال آن دوره است.روایتی هم که در فیلم ما مطرح ميشود، بر اساس واقعیت است و با سند هم ارائه ميشود و برای همین اعتماد مخاطب را جلب ميکند.خیلی مایل بودم که فیلم درباره شخصی که هنوز در بین ما زندگی ميکند، باشد.پرداختن به بزرگانی که از بین ما رفته اند، بد نیست اما نباید باعث شود که زندهها و بزرگان حاضر در میان مان را فراموش کنیم.این مستند درباره شخصی ساخته شد که هم از نظر فنی قوی بود و هم از نظر اخلاقی، مثال زدنی است.ایشان از نظر گلزنی چه از سال 1364 که فوتبال را شروع کردند تا 1376 که از فوتبال خداحافظی کردند، در هر تیمی که بازی کردند آقای گل شدند و از این نظر ایشان قابل قیاس با دیگران نیست.
مستند «فرشاد آقای گل» اولین فیلم مستند شما است؟
من در آثار دیگران به عنوان مشاور، پژوهشگر یا تدوینگر حضور داشتم ولی به عنوان کارگردان، این اولین اثرم است.تقریبا هفت یا هشت سال با برنامههاي تلویزیون در بخش آمار و آرشیو کمک ميکردم ولی در همه این آثار ضعفهايي وجود داشت.من به عنوان پژوهشگر و مشاور مطرح ميکردم که اطلاعات غلط است اما ترجیح دوستان این بود که به داستان ضربهاي نخورد.من مایل نبودم که به این شیوه کارم را جلو ببرم و به همین دلیل زمان زیادی ساخت این مستند برد.این مستند در تهیه تصاویر آرشیوی خیلی وقت گیر بود.تصاویر آرشیوی این اثر را از 5 یا 6 کشور تهیه کردیم که یک پروسه خیلی طولانی داشت.
بعد از همه این تلاشها آیا از نتیجه مستندتان راضی هستید و آیا این تجربه برای شما جذاب بود؟
از نظر روانی، داستانی و نرم افزاری از کار راضی بودم و به نظرم رضایت آن جامعه هدفی که حدود 6 میلیون نفرمی شدند را جلب کردیم.از بازخوردهایی که در اکران خصوصی و همچنین در اکران جشنواره فیلمهاي ورزشی گرفتیم، چون این فیلم به عنوان یکی از پربیننده ترین آثار جشنواره شناخته شد، ميتوانم بگویم که تقریبا همه راضی بودند.البته اگر کمکهاي مالیاي به کار تزریق ميشد، از نظر فنی کار با کیفیت تری هم ميتوانستیم تولید کنیم.این اثر کاملا مستقل بود و از نظر مالی کار بسیار سرسام آوری شد چون هم زمان خیلی زیادی صرف شد وهم تهیه کردن بعضی از موارد خیلی سنگین بود.در این موارد با وجود لطف مردم من به خودم نمره خوبی نمی دهم چون توانایی ما خیلی بیشتر از این بود ولی از لحاظ محتوایی فکر ميکنم «فرشادآقای گل»، یکی از بهترین فیلمهاي مستند ورزشی تاریخی ایران به حساب بیاید.
پس تولید این فیلم به عهده خودتان بوده است.در حالی که شاید این طور به نظر برسد این فیلم به سفارش اسپانسر یا مجموعهاي ساخته شده باشد؟
تمام هزینهها را بنده خودم متقبل شدهام و تا امروز که با شما صحبت ميکنم،ریالی از هیچ جا به عنوان اسپانسر دریافت نکرده ام.خیلی از دوستان بودند که قول ميدادند ولی خب در عمل هیچگونه کمکی نشد و تمام هزینهها را خودمان پرداخت کردیم.
مایلم بدانم نحوه جمع آوری تصاویر و اسناد آرشیوی فیلم تان چگونه بوده است؟ ظاهرا پروسه پیچیدهاي را پشت سر گذاشتید.
از سال 87 وب سایتی تهیه کردیم با نام.Gol City آن موقع یک فراخوانی دادیم و گفتیم هر کس هر تصویری مربوط به فوتبال دارد، ميخریم.آن موقع بیشتر از روی علاقه به این سمت رفتیم و خیلی در فکر راه اندازی سایتی تخصصی و آینده نگر نبودیم.علاقه شخصیام من را به این سمت برد چون دوست داشتم آرشیو تهیه کنم و فکر ميکردم اشخاص دیگری هم در ایران باشند که مثل من به دیدن تصاویر آرشیوی علاقمند باشند.به این ترتیب تصاویری که داشتم را در اختیار بقیه هم قرار ميدادم و یا معاوضه ميکردیم.رفته رفته این تصاویر را برای مردم روی سایت گذاشتیم تا آرشیوها به دست همه برسد.در ادامه با دوستانی آشنا شدیم که از خارج کشور تماس ميگرفتند که یا علاقه مند به تهیه این تصاویر و یا علاقه مند به فروش تصاویری که داشتند، بودند.وقتی با ساخت این پروژه مواجه شدیم، مجبور شدیم بعضی از این تصاویری که هزینههاي زیادی هم داشت را خریداری کنیم.به طور مثال شخصی در دهه 60 تصاویر زیادی از فرشاد پیوس روی نوارهای بتاکم ضبط کرده بود ولی از کشور خارج شده بود.در حالی که آن نوارها در زیرزمین خانه پدری شان خاک ميخورد.وقتی با ما تماس گرفتند ما پیشنهاد دادیم که این نوارها را در اختیار ما قرار دهند تا بتوانیم از تصاویر آنها استفاده کنیم.پروسه اعتمادسازی و پرداخت هزینههاي رفت و آمد و مواردی مشابه این صورت گرفت تا بخشی از این تصاویر تکمیل شد.ضمنا یکسری از بازیهاي باشگاهی بود که در اوایل دهه 70 صورت گرفته بود ولی چون روی لباس فوتبالیستها تبلیغ شده بود، هنگام پخش برنامه، صدا و سیما موافقت نکرد که بازی فینال را پخش کند.تبلیغات این چنینی در ایران برای اولین بار بود که رخ داده بود و مرسوم نبود.در نهایت تیم بحرین درخواست کرد آن بازی در بحرین پخش شود اما در ایران پخش نشد.در نتیجه ما برای تهیه آن تصاویری که 20 سال از آن گذشته بود و هیچکس این تصاویر را ندیده بود، مجبور شدیم یک نفر را به بحرین بفرستیم و از تلویزیونهاي بحرین تصاویر آن بازی را خریداری کنیم.حتی یک دوستی را برای تهیه بازی آقای پیوس به قطر فرستادیم و یکی از بازیهاي ایشان را از باشگاه القطر خریداری کردیم.واقعیت این است که تصاویر این مستند به سختی تهیه شد چون در آن سالها در ایران به واسطه جنگ و شرایطی که داشتیم، بسیاری از بازیها ثبت نشدند یا اگر هم ضبط ميشدند، بعدها به دلایلی روی آنها برنامههاي دیگری ضبط شده اند.
چقدر طول کشید تا این تصاویر آرشیوی را جمع آوری کنید و تحقیقات کار کامل شود؟
پژوهش اولیه دو سال طول کشید.از طرفی کیفیت تصاویری که به دست ما رسیده بود، خوب نبود در نتیجه برای اینکه این تصاویر به حد استاندارد برسند، گروه ما فریم به فریم روی آنها کار کرد. نکتهاي که در ساخت آثار مستند مهم است، بحث آرشیو و پژوهش است که اغلب با سهل انگاری یا غفلت مورد توجه قرار نمی گیرد اما این نکته در اثر شما به خوبی رعایت شده است.ما یک کتابچه 200 صفحهاي از کل زندگی آقای پیوس تهیه کردیم که در آن خیلی از آمارها درآمده است.آمار و اطلاعاتی که در بسیاری از کتابها و سایتهاي اینترنتی دیگر به اشتباه ثبت شده است.به طور مثال با آمار دقیق گلهاي فرشاد پیوس و بسیاری از همبازیهاي ایشان در این کتاب با ورق زدن روزنامههاي دهه 50 تا امروز درآمده است.همچنین تمام گلهاي تاریخ باشگاههاي پرسپولیس، استقلال و دیگر باشگاهها به طور دقیق تحقیق شده است.
شما اشاره کردید که در زمینه آرشیو فوتبال سالها فعالیت کردید، به نظر ميرسد که تجربه فعالیت در آن زمینه و علاقه شخصی تان به تولید این اثر کاملا متکی به آرشیو، کمک کرده است.این طور نیست؟
معتقدم تولید مستند یعنی پایبندی به آرشیو، اسناد و بارها از ساخت آثاری که اطلاعات غلط ارائه ميکرد، اذیت ميشدم چون به این ترتیب شواهد تاریخی مان لطمه ميخورد.به نظرم ساخت مستند متکی به حقایق است ولی متاسفانه ساخت مستند در ایران از این اصل در حال دور شدن است.اغلب برای جذاب کردن داستان اثر، دست به تحریف یا عدم ارائه حقایق ميزنند که این اصلا درست نیست.جای خالی توجه به آرشیو و پژوهش در جشنوارهها هم دیده ميشود و آنها فقط به بحثهاي فنی فیلمسازی توجه ميکنند.ما اگر الان اعلام کنیم که چه تصاویری از ایران داریم، شاید خیلیها باور نکنند.ما تصاویری از قبل از انقلاب با کیفیت عالی، آن هم از بازیکنانی که فکر ميکنند تصویرشان وجود ندارد، داریم.مثلا از دهه 40 و 50 تصویر داریم.ناگفته نماند به واسطه هزینههايي که برای این تصاویر آرشیوی کرده ایم، لازم است که بودجه مناسبی هم تامین شود تا بتوانیم آثار فاخر و ماندگاری تولید کنیم.این تصاویر زمانی ارزشمندتر خواهد شد که در کنار یک پژوهش دقیق و البته پرومشن و معرفی قویتری قرار بگیرد.