شادان کریمی- روزنامه بهار
زندگی مجردی شاید تا همین چند سال پیش برای بسیاری از خانوادهها پذیرفته شده نبود اما حالا بسیاری از جوانان تمایل دارند تنها زندگی کنند تا جایی که بسیاری از کارشناسان اجتماعی یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج در ایران را همین پدیده زندگی مجردی ميدانند. سالها پیش زندگی مجردی ویژه جوانانی بود که زندگی دانشجویی داشتند و به خاطر ادامه تحصیل در شهرهای مختلف مجبور ميشدند خانه ای گرفته و به صورت مجردی زندگی کنند اما حالا دیگر خانوادهها خواسته یا ناخواسته شرایط زندگی مجردی فرزندان خود را فراهم ميکنند و این مسئله این روزها ناهنجاری محسوب نمی شود و بسیاری از جوانان از خانواده و محیط خانه فاصله گرفته و ترجیح ميدهند با حداقل امکانات مانند یک شغل با درآمد معین، نسبت به اجاره یک خانه هرچند کوچک برای زندگی مجردی اقدام کنند.
گاهی هم پس از طلاق زنان و مردان تمایلی به زندگی به خانواده ندارندو زندگی مجردی را انتخاب ميکنند.البته تحقیقات نشان داده است 15 درصد پسرانی که زندگی مجردی را انتخاب کرده بودند زندگی با جنس مخالف را علت انتخاب خود بیان کردند به عبارتی همان ماجرای ازدواج سفید.ازدواجی که دیگر نه شکل و شمایلش نه اسمش برای آنها که در کلان شهرها زندگی میکنند تازه و ناشناخته نیست هر چند آسیب شناسان اجتماعی میگویند در تحقیقات صورت گرفته مشخص شده است که 80 درصد جوانهايي که زندگی مجردی دارند، یا فرزندان خانوادههاي مرفه هستند و یا میراث قابل توجهی از والدین به آنها رسیده است و البته 20 الی 30 درصد آنها هم فرزندان اقشار متوسط رو به بالا هستند.
گاهی هم که فرزندان خانوادههاي کم درآمد در صورتی که به سمت زندگی مجردی کشیده شوند بیشتر به صورت گروهی یا دسته جمعی زندگی ميکنند، به صورت همخانه و یا زندگی در پانسیون.براساس دادههاي این پژوهش دخترانی که به دنبال زندگی مجردی هستند بیشتر انگیزه تحصیل یا کار دارند و درصدی از آنها هم زنانی هستند که شکست زناشویی خورده اند و انگیزه جنسی و مالی دارند اما پسران انگیزه خود را از زندگی مجردی آزادی و استقلال از خانواده اظهار کرده اند.با این حال باید گفت برخی از افرادی که زندگی مجردی دارند جوان نیستند، حدود 40 تا 50 درصد جوانهايي هستند که به دلایل مختلف به صورت مجردی زندگی ميکنند و حدود 22 درصد هم در شهری زندگی ميکنند که خانواده آنها در همان شهر زندگی ميکنند.
آنها که مجرد زندگی میکنند ميگویند وقتی بهتنهایی در یک چاردیواری زندگی میکنی، ارباب خودت هستی.کسی نمیگوید چرا زود رفتی یا چرا دیر آمدی.کسی از لباس کهنه، موهای ژولیده، دندان مسواکنزده، کمد نامرتب یا ظرفهای نشستهتان ایرادی نمیگیرد.میتوانید هر غذایی را که دوست دارید، بخورید و کسی نیست که بگوید فلان غذا را نخور، برایت ضرر دارد.از اینها مهمتر وقتتان متعلق به خودتان است.ساعت 12ظهر هم میتوانید از خواب بیدار شوید و تازه کارتان را شروع کنید یا شب تا صبح بیدار بمانید و کتاب بخوانید یا فیلم ببینید، بدون اینکه نور و صدایش مزاحم کسی باشد.خلاصه آنگونه زندگی میکنید که خودتان میخواهید و تنها نظر خودتان در زندگی تعیینکننده است.
شاید به همین دلیل است که جامعه شناسان میگویند برخی از جوانان دوست ندارند در مقابل برخی رفتارهای شان، والدین آنها را مورد مواخذه قرار دهند، بنابراین وقتی که جوان گمان ميکند آزادی او مورد تهدید واقع شده است از کانون گرم خانواده جدا میشود و به زندگی انفرادی روی ميآورد.وقتی همه از معایب زندگی مجردی سخن میراندند سایت اینترنتی هافینگتن پست در مطلبی نوشت: ازدواج، یکی از ارکان مهم در ساختار یک جامعه است.افراد متأهل در ظاهر شادتر از مجردها به نظر میرسند.با این حال، پژوهشهای جدید انجمن روانشناسی آمریکا نشان میدهد افراد مجرد زندگی اجتماعی غنیتر و پرمعناتری دارند و از رشد روانی بیشتری نسبت به همتایان متأهل خود برخوردارند. بلا دیپائولو، پژوهشگر ارشد دانشگاه کالیفرنیا آمریکا، درباره تفاوت زندگی افراد متأهل و مجرد میگوید: تحقیقات گسترده، ما را به این نتیجه رساند که افراد مجرد عملکرد بهتری نسبت به افراد متأهل دارند و با برنامهریزی از پیش تعیینشدهای زمام امور را در دست میگیرند.
زندگی آنها کلیشهای نیست و همین به زندگی آنها رنگ شادمانی و خوشی میدهد.پاداش زندگی مجردها، آرامش، رشد شخصیتی و پیشرفت در امور روانی و اقتصادی است. این سایت همچنین مدعی شد بررسیهاي انجامشده روی دو گروه از افراد مجرد و متاهل حاکی از آن است که در یک بازه زمانی 5 ساله افراد مجرد رشد شخصیتی بیشتری را نسبت به متأهلین تجربه کردهاند.آنها بهراحتی قادر به تصمیمگیری هستند؛ شیوه زندگی خود را انتخاب میکنند.این روند میتواند به طور مستقیم بر ارتقای اعتماد به نفس آنها تأثیر بگذارد.از سوی دیگر، بالا رفتن اعتماد به نفس در افراد مجرد موجب تقویت ارتباطات اجتماعی و قدرت ریسکپذیری میشود.حالتی که در افراد متأهل بیشتر به شکل انزوا بروز میکند.
زندگی مجردها از کلیشه و یکنواختی کمتری برخوردار است. این روند باعث میشود نسبت به اطرافیان خود توجه بیشتری نشان دهند. دیپائولو با اشاره به 20 هزار تحقیق انجامشده درباره تفاوت زندگی افراد متأهل و مجرد ادامه داد: از سال 2000 تاکنون تنها 500 مقاله علمی درباره فواید زندگی مجردی بر روح و روان افراد منتشرشده است و بیشتر آنها عاری از توجیه مفهوم زندگی مجردی و انگیزه آن بوده است.مقالههای ارائهشده بیشتر راهکارهایی برای ازدواج و زندگی مشترک را مورد توجه قرار دادهاند.زندگی مجردی در واقعیت به معنای استقلال از خانواده است که شامل استقلال مالی هم میشود این در حالی است که نرخ بیکاری درایران بالای 25درصد است در این شرایط زندگی مجردی کلافگی، نگرانی، اضطراب، ناامیدی و ترس از آینده را در بر دارد، بنابراین یکی از خطرات برای جوانان مجرد قرار گرفتن در موقعیتهایی است که پس اندازشان را بر باد میدهد.اقدام به ترک زندگی با خانواده بدون پیشبینی دقیق هزینههای زندگی مجردی هم خطر بزرگی است که ریسک پذیری جوانی شاید این خطر را کوچک نشان دهد.
براساس گزارشهای مرکز آمار ایران، تعداد خانوارهای کشور در سال ۹۰، ۲۱ میلیون نفر بوده است، با محاسبه افزایش ۳ میلیونی این رقم در سال ۹۵، تعداد خانوادههاي ایرانی بر طبق آخرین سرشماری، بیش از بیست و چهار میلیون نفر میشود اما این آمار زمانی عجیب میشود که معلوم میشود رشد تعداد خانوارها در ایران 7/2 درصد است.ا ین درحالی است که رشد جمعیت رقمی در حدود 24/1 درصد را نشان میدهد. این به این معناست که با رسیدن متولدان دهه ۶۰ به سن ازدواج، آمار مرتبط با تشکیل خانواده افزایش داشته است. از طرف دیگر همزمان با افزایش سن ازدواج، بالا رفتن سن و فوت همسر و همچنین افزایش تمایل به زندگی تجردی در مجموع تعداد خانوارهای کشور، با رشد رو به رو بودهاست.
همین مسائل ضد و نقیض در جامعه آماری، مسئله مهم دیگری را در تعیین آمار خانوار معنی میدهد، محاسبه کسانی که زندگی مجردی دارند.طبق آمار منتشر شده در مرکز آمار ایران،۴۴ درصد زنان سرپرست خانوار، تنها زندگی میکنند.تعداد خانوارهای مرد سرپرست نزدیک به ۲۱ میلیون نفر ( ۸۷ درصد از خانوارها) و این آمار در خصوص زنان ۳ میلیون نفر (حدود ۱۳ درصد) است.مردان سرپرست خانواری که به شکل تکی زندگی میکنند.۶۹۰ هزار نفر از ۲۱ میلیون مرد سرپرست خانوار، (2/3 درصد) را تشکیل میدهد اما این رقم در مورد زنان با تفاوت زیادی رو به رو است، زنان سرپرست خانواری که به تنهایی زندگی میکنند، یک میلیون و ۳۶۰ هزار نفر از ۳ میلیون نفر ذکر شدهاست.رقمی نزدیک به حدود ۴۴ درصد.آمار دیگری از سازمان، اما موضوع را بغرنج میکند:« ۲۰۰ هزار نفر از زنان زیر ۴۵ سال زندگی مجردی دارند.» این رقم مربوط به زنان مطلقه که تنها زندگی میکنند، زنان شاغلی که دوست دارند استقلال مالی پیدا کنند و به خاطر مهاجرت مجبور به تجرد شدهاند است.