محمد توکلی
وزیر آموزش و پرورش دیروز در گفتگویی خبر داد که در اعتراضهای اخیر تعداد 156 دانش آموز بازداشت شدند که اغلب آنها نیز پس از طی مراحلی آزاد شدهاند. این خبر مطرح شده از سوی سیدمحمد بطحایی وجوه گوناگونی دارد که در ادامه به بخش هایی از آن میپردازیم.
1ـ با نگاهی به اعتراضات روی داده در کشور در سالهای گذشته شاهد آن هستیم که معمولا حضور دانش آموزان در این اعتراضات به شدت کمرنگ بوده و تقریبا در بین بازداشت شدهها دانش آموز وجود نداشته است و دانشجویان نقش اول را در اعتراضات و تبعات پس از آن عهده دار بوده اند. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که میتوان از آن به عنوان نشانهای از تفاوت جنس اعتراضات دی ماه96 با مواردِ ظاهرا مشابه گذشته یاد کرد.
2ـ به طور طبیعی افراد بازداشت شدهای که در دوران دانش آموزی هستند ذیل متولدین دهه هشتاد و اواخر دهه هفتاد قرار میگیرند. نسل دهه هشتادیها نسلی است که فاصله میان آنها و نسلهای قبلترشان تبدیل به درهای عمیق شده است. شاید میشد با نسلهای قبل با زبان دستور و روشهایی کلیشهای و سنتی مواجه شد اما راه و رسم روبرو شدن با این نوجوانان روش دیگری را طلب میکند. نسلی که اطلاعات خود را نه از مجاری رسمیِ مشخص شده و پر از سانسور بلکه از «دنیای آزاد اینترنت» دریافت میکند؛ دنیای آزادی که در آن «انتخاب فرد» حرف اول را میزند. راستی نسل قبل چقدر به نسل بعد از خود «انتخاب» را آموخته است؟ ! آیا در همه این سالها حواسمان به «حق انتخاب» و تمرین آن بوده است؟
3ـ پرسشی که میتوان آن را با مسئولان قضایی و امنیتی کشور در میان گذاشت آن است که آیا هیچ امکانی برای نوع مواجههای دیگر با این نوجوانان نبود؟ آیا «هزینه – فایده» بازداشت دانش آموزان در ناآرامیهای اخیر به درستی محاسبه شد؟ اینکه مسئولان قضایی تلاش کردهاند که پرونده این افراد سریعتر به نتیجهای برسد شایسته توجه است اما شاید بتوان در چنین التهابات اجتماعی با کمک اهل فن راهی دیگر را برای روبرو شدن با این نسل تازه که در آرزوی خود در پی ساختن دورانی تازه است انتخاب کرد.
4ـ صراحت و شفافیت آقای وزیر در اعلام دقیق آمار دانش آموزان بازداشت شده در حوادث دی ماه96 هم میباید مورد توجه قرار بگیرد. ممکن است برخی معتقد باشند که این وظیفه وزیر آموزش و پرورش بوده است و آنقدرها هم کار بزرگی نیست اما با دقتی بیشتر بر شکل ساختارهای تصمیم گیری در کشور و همچنین محدودیت هایی که وجود دارد میتوان به این نتیجه رسید که اطلاع رسانی شفاف بطحایی با وجود آنکه با تاخیر صورت گرفته کار کوچکی نبوده است و شاید کم هزینه هم نباشد! با کمترینتردید میتوان گفت که اگر طیف میانه رو در دولت حضور نداشتند و به جای وزیر آموزش و پرورش دولت اعتدال امروز شاهد مصاحبه یک وزیر اصولگرا درباره این موضوع بودیم نه تنها خبری از اعلام دقیق تعداد دانش آموزان بازداشت شده نبود بلکه شاهد تکذیب کامل آن میبودیم.
5ـ و مطلب آخر آن که به نظر میرسد که مسئولان و تصمیم گیران کشور باید دوباره و این بار با دوری از فرافکنی به وقایع دی ماه 96 و از آن مهمتر به آنچه در زیر پوست جامعه در جریان است نگاهی بیندازند و این پرسش را مورد بررسی و دقت قرار دهند که علت حضور دانش آموزان نوجوانی که به طور طبیعی نباید در این سن و سال به چنین وادی وارد شوند در چنین اعتراضاتی چه بوده است؟