محمد درویش
1- سه شنبه گذشته (۲۴ بهمن۹۶) رئیسجمهور در ملاقات با استانداران کشور چنین گفت: «در حوزه محیط زیست، بعضاً سختگیریهایی در فعالیتهای صنعتی وجود داشت که رئیس جدید سازمان محیط زیست در گزارشی اعلام کرد که تقریباً تمام موارد مشکلدار را در این حوزه برطرف کرده است و بر اساس این گزارش با اقدامات انجام شده، ظرفیت ایجاد 176 هزار شغل جدید بهوجود آمده است. »
2- اعتراف رئیسجمهور به وجود سختگیریها در دولت پیشینش در حوزه محیطزیست، آشکارا دلیل جابهجایی قدرت در پردیسان را فاش میسازد. درحقیقت، حسن روحانی که با افتخار دولت خود را یک دولت محیط زیستی لقب داده بود،اینک به همه طرفدارانش در جبهه پرشمار محیط زیست اعلام کرد: دیگر نیازی به شما و حمایتهایتان ندارم و در پای ایجاد ۱۷۶ هزارشغل، بنده محیط زیست را در دولت دوازدهم فروختم!
3- متاسفم که اینگونه با اعتماد، امید و شورِ گروهی از پاکترین فرزندان این ملت بزرگ بازی شد و در نهایت، فردی به پردیسان راه یافت که هیچ اعتقادی به آموزهها، ملاحظات، موازین و رعایت هنجارهای اخلاقی در حوزه محیط زیست نداشته و آمده تا کارگزارِ مافیایتراریخته و شرکتهای ثروتمند سدساز و تسهیل کننده طرحهای انتقال آب باشد.
4- آقای رییسجمهور! چگونه است که ایجاد ۱۷۶ هزارشغل را در گزارش ایشان با تصویب تعدادی از مخربترین طرحهای صنعتی تاریخ ایران میبینید؛ اما مقاومت پرسش برانگیز نامبرده در برابر ترویج مکتب مدارس طبیعت که میتواند یک و نیم میلیون شغل، آنهم بدون ایجاد آلودگی یا تخریب بیشتر منابع آب و خاک بیافریند را نمیبینید؟ شاید چون ساختن یک سد و کارخانه در عمر یک دولت جواب میدهد، اما مشارکت در فرآیند انسانسازی، نیاز به صبوری و همدلی با دولتهای آینده دارد!
5- آقای رییسجمهور! نگاه کنید به سرنوشت امروز حوضه آبخیز دریاچه ارومیه؛ بلایی که بر سر این بزرگترین دریاچه داخلی ایران آمد، از قضا به بهانه ایجاد اشتغال جدید برای ۲۰۰ هزارنفر بود. اما همین دولت شما اینک معترف است که باید ۲۰ هزارمیلیاردتومان هزینه کنیم تا بحران بزرگ پیش آمده در شمال باختری وطن را درمان کنیم. نگاه کنید به زاینده رود، به بحران پیش آمده در اصفهان که به بهانه توسعه اشتغال اینک ارزشمندترین شهر ایران از منظر جذابیتهای گردشگری تاریخی/فرهنگی در معرض نابودی قرار گرفته؛ نگاه کنید به خوزستان که با ذبح ملاحظات محیط زیستی چندین دولت اجازه دادند تا هر بلایی بر سر این جلگه حاصلخیز بیاید و امروز کارونش سالانه ۲۵ درصد شورتر شده، یک میلیون نفر نخل را از دست داده و بیم بزرگترین موج مهاجرت را آفریده است! و به همینترتیب، فجایعی که در بختگان، میناب، جازموریان، زاب، آلماگل، یزد، تهران و. . . آفریده شده؛ از قضا جملگی ناشی از عدم اعتنا به موازین محیط زیستی در چیدمان توسعه بوده است و آنگاه با کمال تاسف، حال شما خبر خوش تان برای ما باید کاهش سختگیریها در حوزه محیط زیست باشد؟ ! واقعاً کدام سختگیری؟!
6- بسیار متاسفم که چنین شد؛ امیدوار بودیم شما با گماردن فردی که بر طبل پروژه محیطزیستهراسی نکوبد و به تقویت زیرساختهای لازم برای بالفعل کردن مزیتهای واقعی وطن بر بنیاد اقتصادی آب و خاک گریز و نه آب و خاک محور؛ بتواند رفاهی پایدار و درخور بیافریند. انتظار داشتیم که اولویت دولت شما دیگر غلبه تفکر سازهای در مدیریت آب و استقرار صنایع آب بر نباشد، بلکه به گسترش شتابناکتر استحصال انرژیهای خورشیدی و بادی، صنایع هایتک، توریسم سلامت و گردشگری پایدار در حوزههای طبیعی، تاریخی، فرهنگی و ورزشی بپردازید. اما عملاً نشان دادید که منافع کوتاه مدت دولتِ خویش را و احتمال رای آوردنِ مجدد همفکران خود را بر منافع درازمدت ایرانیان امروز و آیندهترجیح میدهید! متاسفم، اما بدانید که دیگر هیچ محیط زیستی واقعی در ایران، حسن روحانی را انتخاب خود نمیداند. همین و تمام.
* نویسندگانی که تمایل دارند آثارشان در ستون سبز روزنامه بهار منتشر شود، لطفاً محتواهای خویش را حداکثر در ۸۰۰ کلمه به رایانامه زیر ارسال نمایند: Mohitzist-bahar@googlegroups. com