گروه سياسي: سخنگوی دولت اصلاحات گفت: چرا مشاور رییسجمهور که می گوید افرادی با اسلحه به بانک مرکزی رفتهاند، صراحتا بگوید چه کسانی بودند؟ چكيدةاي از اظهارات عبدالله رمضان زاده در گفتگو با روزنامه اعتماد را بخوانيد:
* فراموش نميكنيم كه حمله به سفارت عربستان توسط عدهاي چه فاجعهاي بر سر اقتصاد كشور فرود آورد و چه بلايي است كه هر روز نتايج آن را حس ميكنيم. سياست خارجي شفاف و تعاملي با دنيا در جهت كسب سرمايه خارجي بايد يكي از مهمترين اولويتها براي حل مشكلات اقتصادي باشد. اين امر نيازمند اجماع حاكميتي است و فقط به دست دولت نيست. هيچكس نبايد در اين زمينه كارشكني كند و متاسفانه كارشكنيهايي وجود دارد. كساني دخالت ميكنند كه نميدانند چه ضربهاي به اقتصاد كشور وارد ميآورد. از نظر اقتصادي سال آينده را سال سختي ميبينم اما چشمانداز نااميدكنندهاي نسبت به آن ندارم.
* يكي از مشكلاتي كه وجود دارد همين است كه عدهاي در كشور هر كاري، با هر تبعاتي انجام ميدهند، كسي با آنها برخورد نميكند. بالاخره سخنگوي دولت گفته است كه كساني كه پشت سر صندوقهاي مالي بودند، با پشت گرمي عدهاي آمدند. مشاور آقاي رييسجمهور ميگويد اينها با اسلحه جلوي بانك مركزي تهديد ميكردند. اين حرف به چه معني است؟ يا عدهاي بايد جواب دهند كه چنين چيزي وجود خارجي ندارد و كسي از آنها پشتيباني نكرده است. به نظر ميرسد كه جناح رقيب از رانت قدرت و مصونيت براي انجام هر كاري استفاده ميكند. كسي توجه نميكند كه اقداماتش چه ضربهاي به اقتصاد ملي وارد ميآورد.
* سخنگوي دولت خيلي صريح و روشن و به جاي اينكه بگويد كه پشت اين افراد به جاهايي گرم است، بگويد كه پشتشان به چه افرادي گرم است. مشاور رييسجمهور كه اعلام ميكند كه افرادي با اسلحه به بانك مركزي رفتهاند، بگويد چه كساني بودهاند. دولت صراحتا توانايي حل برخي از اين مشكلات را دارد اما كوتاهي ميكند؛ به اين دليل كه آقاي روحاني وزرايي را انتخاب كرده كه جسارت لازم براي اداره امور كشور را ندارند.
* بالاخره جايي بايد مردم در جريان قرار بگيرند. نميتوان كه با بگم بگمهاي احمدينژادي مشكلات كشور را حل كرد. كسي بايد مسووليت را بپذيرد. يا كسي با اسلحه به بانك مركزي رفته براي تهديد يا نرفته است. اگر رفته يا كارش قانوني بوده يا غيرقانوني. اگر غيرقانوني بوده و كسي رفته نامش را بگوييد. بعد معلوم ميشود كه چه كساني از آنها حمايت ميكند.
* معترضين نه اصلاحطلبها را قبول داشتند و نه اصولگراها را. اين نشان ميدهد كه سطح انتظارات بخشي از مردم از اصلاحطلبان نيز گذشته است و حداقل اعتراضها و انتقادهايي كه سالها توسط اصلاحطلبان مطرح ميشد ديگر مورد قبول نيست و مردم به دنبال طرح انتقادي بزرگتر هستند. متاسفانه سطح اعتماد به نخبگان سياسي در جامعه كاهش پيدا كرده است و اين نتيجه عدم اعتماد عمومي در سطح جامعه است. در نتيجه حركتهاي كور، اعتراضهاي فردي و گروههاي كوچك تمام جامعه را در بر گرفته و اين موضوع طبيعي است.