امیرحسین قضائی علمداری
حادثه چند روز گذشته سقوط هواپیمای ATR شرکت هواپیمایی آسمان در یاسوج تکملهای بود بر سلسله حوادث طبیعی و غیرطبیعی که در طول سال 1396 شاهد آن بودیم؛ در سالی که گذشت شاهد انواع و اقسام حوادث دردناک از قبیل سیل، زلزله، ریزش معدن، غرق نفتکش و. . . بودیم و هر بار این خود مردم بودند که برای علاج درد پیش قدم شدند و این نکته بسیار مهمی است که علی رغم تجربه چندین باره این دست حوادث مسئولین محترم همچنان چند قدم قابل توجه از مردم عقبتر هستند. این سانحه تلخ و ناگوار نیز مانند تمام سوانح این چنینی دارای وجوه و ابعاد متفاوتی است که بررسی هرکدام از آنها نیازمند دقت و توجه میباشد.
اما در این نوشتار فارغ از دید احساسی و عاطفی نسبت به موضوع، سعی بر آن است تا تذکری هرچند کوچک و گذرا را نسبت به دو بعد از ابعاد مختلف موضوع یادآوری کنیم.اول- ضعف در امکانات سختافزاری: به احتمال قریب به یقین خوانندگان این نوشتارخبرهای مرتبط با نقص فنی هواپیما و عمر حدود 25 ساله آن را مشاهده کرده اند، این مسئله موضوعی نیست که بتوان به سادگی از آن عبور کرد؛ چرا که هواپیما یک وسیله حمل و نقل عمومی بوده و وجود هرگونه نقص و مشکلی در آن مستقیما با جان افراد سر و کار خواهد داشت. در طی روزهای گذشته و در اظهارنظرها پیرامون موضوع بحث، گفته شده است که عمر مفید یک هواپیما چیزی در حدود 10 الی 15 سال میباشد که از اصلیترین عوامل مؤثر بر این طول عمر میزان کارکرد، ساعت پرواز و چگونگی تعمیر و نگهداری آن است. طبق اخبار منتشر شده میانگین عمر ناوگان هوایی شرکت آسمان چیزی در حدود 24 سال است که از متوسط استاندارد عمر هواپیماها فراتر میباشد و مجله نیویورک تایمز نیز پیشتر در گزارشی این ناوگان را «موزه هواپیماها» خوانده بود. حال سوال اصلی آن است که برای رفع این مشکل چه چارهای باید اندیشیده شود؟ هنگامی که کشور ما در صنعت هواپیمایی و هوانوردی به لحاظ سختافزاری و نرمافزاری عقب ماندگی قابل توجهی از کشورهای توسعه یافته دارد و در شرایط تحریم این بخش، برای پیشگیری از چنین فجایعی چه باید کرد؟
راهکاری که دولت ارائه داد مذاکره و رفع تحریمها و وارد کردن تعدادی هواپیمای Airbus و ATR بود، اما عدهای اقلیت تندرو در آن زمان از هر فرصتی بهره جسته و انواع تهمتها را نثار مذاکره کنندگان کردند و هواپیماهای جدید را کاغذی خواندند! عقلای کشور آن روزها پیش بینی چنین اتفاقاتی را داشتند اما گوش منتقدین بدهکار این سخنان نبود؛ امیدواریم در این روزها نیز آن اقلیت محض حاضر به پاسخ گویی به پرسش فوق بوده و با بی تفاوتی از موضوع گذر نکنند. مذاکره و رفع تحریمها دقیقا برای جلوگیری از چنین فجایعی بود و اگر توافق برجام حاصل نشده بود با توجه به وضعیت ناوگان هوایی و مسیری که کشور در آن حرکت میکرد باید بیش از این منتظر چنین وقایعی میبودیم.دوم- ضعف در سیستم مدیریت و هماهنگی: با تحقیقاتی اندک میتوان دریافت که صدور مجوز پرواز برای هر وسیله حمل و نقل هوایی مستلزم طی مراحل دشوار و پیچیدهای است که بررسی سلامت هواپیما، وضعیت آب و هوایی، پیش بینی مسیرتردد و نحوه ورود و خروج آن هواپیما به باند پرواز برای صعود و فرود از مهمترین آنهاست.
حال سؤال اینجاست که چرا و چگونه مجوز پرواز هواپیمایی که ظاهرا چند روز قبل دچار نقص فنی بوده است و هنوز اطمینان 100 درصدی از تعمیر آن حاصل نشده؛ صادر گشته است؟ از سوی دیگر چرا برای صدور اجازه پرواز شرایط نامساعد جوی که منجر به کاهش دید خلبان میشود (برای هواپیمایی که در ارتفاع پایین پرواز میکند) در نظر گرفته شده است؟ چرا با وجود وقوع فراوان اینگونه حوادث در کشور ما همچنان تیمهای امدادی با تاخیر در محل حادثه حضور مییابند؟ و چرا از کمبود امکانات امداد رسانی رنج میبرند؟ چرا پس از این سوانح مقصران احتمالی به مردم معرفی و از کار برکنار نمیشوند؟این مسائل و پرسشها ذهن افکار عمومی را مشوش کرده است، امیدواریم در آینده شاهد تکرار چنین وقایع الخی نباشیم و از سوی دیگر با مسئولیت پذیری مسئولین به پاسخ پرسشهای مطروحه نیز دست یابیم.