گروه فرهنگي: مصطفی رحماندوست، محمود آموزگار، کامبیز درمبخش، پری زنگنه، احترام برومند، محمدعلی کشاورز و عبدالجبار کاکایی از نوروز گفتند.
روزهای آخر اسفند و دالان ورود به روز نو با وجود تکرار برای ما ایرانیان همیشه حس و حال تازهای دارد، نه آداب و رسومش کهنه میشود و نه آیینهای مرتبط با آن. دید و بازدیدها، عیدی دادنها و سفرهای نوروزی در این سالها شاید رنگ و جامه عوض کرده باشند اما همچنان جزو برنامههای اغلب خانوادههای ایرانی برای تعطیلات نوروز هستند. چهرههای فرهنگ و هنر در این سالها تلاش کردهاند در فضای مجازی با پیشنهادهایشان، به نوعی فرهنگ در سبد برنامههای نوروزی خانواده جای بگیرد از معرفی کتاب تا آثار سینمایی روی پرده یا دیدن مکانهای تاریخی و فرهنگی کشورمان. در آخرین شماره صفحه فرهنگ و هنر روزنامه ایران در سال 96 از اهالی فرهنگ و هنر خواستهایم برایمان از پیشنهادهای فرهنگیشان بگویند. برای علاقهمندان به سینما و تئاتر پیشنهاد بدهند که به تماشای کدام آثار بنشینند، برای دوستداران کتاب توصیه کنند که چه کتابی بخوانند یا حتی در مسیر سفر به چه موسیقی گوش بدهند. هر کدام از این پیشنهادات مطابق دیدارهای نوروزی البته با طلیعه تبریک سال نو و پیام نوروزی همراه شده است.
فرصتی برای نو شدن و تغییر
مصطفی رحماندوست، شاعر و نویسنده: «صد سال به این سال ها» یکی از جملات رایجی است که چندین سال قبل ما ایرانیان در دید و بازدیدهای ایام نوروز به هم میگفتیم، اصطلاحی که همچنان بین برخی افراد و خانواده باب است و به فراموشی سپرده نشده. با این همه ترجیح میدهم در نوروز امسال بهجای آن بگویم: «امیدوارم سال آینده به هیچ وجه شبیه سالی که پشت سرگذاشتیم نباشد.» از خدا برای مردم کشورم میخواهم که سالی متفاوت از آنچه در این چند سال برما گذشت را رقم بزند، آنچنان که دیگر نه خبری از زلزله باشد و نه خبری از سقوط هواپیما و آتش گرفتن کشتی و داغدار شدن هموطنانمان. چه قبل از فرارسیدن عید و چه بعداز آن آفتاب به یک شکل طلوع کرده و به یک شکل هم غروب میکند، اما نکتهای که منجر به متفاوت بودن این ایام برای ما ایرانیان میشود پیامی است درباره «تغییر» که در آن جای گرفته است. اتفاقی که زیباترین مصداقش را میتوان در نو شدن طبیعت و فرارسیدن فصلی جدید از آن دید. امیدوارم بتوانیم هر یک به نوبه خود از تغییر و تحولی که در طبیعت رخ میدهد درس بگیریم. از بحث آرزو برای سال جدید و مفهوم نهفته در نوروز که بگذریم به گمانم تعطیلی عید بهترین فرصت برای مطالعه است. طی چند ماه اخیر یکی از بهترین آثاری که خوانده ام، سه جلد از کتابهای «جوی فیدلینگ» به نام های« بیگانهای با من است»، «دو زن» و «وقتی برای گریستن نیست» است. خواندن این سه کتاب که زمان داستان آنها هم به حدود چهل- پنجاه سال قبل باز میگردد و چندان از دوره زمانه خود دور نیست را به مردم و بویژه زنان و دختران سرزمینم پیشنهاد میدهم. داستان هر سه کتاب به نوعی در ارتباط با زنانی است که تلاش میکنند تا وضعیت خود را در اجتماع تثبیت کنند، درست مانند شرایطی که زنان و دختران ما دارند و همپای مردان میکوشند تا جایگاهی را کسب کنند که شایستهاش هستند.
فرصتی برای سفر به نقاط مختلف کشور
محمود آموزگار، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران: از خدا میخواهم که در سال جدید دیگر شاهد اتفاقات تلخی که در سال 96 برما گذشت نباشیم. این دعاییست که در روزهای پایانی سال همواره بر لبم جاری بوده. بخش قابل توجهی از این بدیها و بلایایی که برما گذشت با بازگشتمان به اراده خلقت قابل حل است، البته در این بین هم مردم و هم مسئولان وظیفه سنگینی بردوش دارند. زمانی قادر به مواجه شدن با اتفاقات تلخی همچون آنچه برمردم کرمانشاه گذشت ،هستیم که هم مردم و هم مسئولان حواسشان به حفظ وحدت و یکپارچگی در تمام تصمیمگیریهایمان باشد. امیدوارم مردم از این فرصت و تعطیلات پیش رو برای سفر به نقاط مختلف کشور و کسب تجربیات تازه بهره ببرند. به عقیده من هماکنون بهترین فرصت برای سفر به سیستان و بلوچستان و شهری همچون چابهار است؛ هم هوای بسیار مطبوعی دارد و هم مردمانی بسیار خونگرم میزبان شما خواهند بود. البته شهری مانند بوشهر هم بواسطه فرهنگ و غذاهای متنوعی که از آن برخوردار است میتواند انتخاب خوبی برای سفرهای نوروزی باشد. البته من به مردم پیشنهاد میدهم اگر به چابهار سفر کردند حتماً به روستای «رمین» هم سفر کنند؛ روستایی که برای چند سال بهعنوان روستای دوستدار کتاب انتخاب شده است. جالب است بدانید کتابخانه این روستا بعدازظهر باز میشود و مردم برای کتاب خواندن و امانت گرفتن پشت در آن صف میکشند. از مردم میخواهم کتابهایی را که خواندهاند به اهالی این روستا هدیه بدهند تا سهمی در اشتیاقی که آنان به کتاب و کتابخوانی دارند داشته باشند.
از تهران غافل نشوید
کامبیز درمبخش، گرافیست: مجموعه کاخ گلستان و عمارت شمسالعماره یکی از مکانهایی است که همیشه تأسف میخورم از اینکه از دید ایرانیها و بخصوص تهرانیها مغفول مانده است؛ مجموعهای بینظیر که بهعنوان یک هنرمند و آرتیست در هر بار بازدید حیرتزدهام میکند و از زیباییهای سرشار آن سرخوش میشوم. به پایتختنشینان و مسافران نوروزیشان توصیه میکنم در ایام نوروز از این مجموعه دیدن کنند و لذت ببرند؛ کاشیکاریهای زیبا و هنرهای زیبایی که همه در یک مجموعه و آن هم در وسط شهر تهران جمع شده در دنیا بینظیر است. دیگر پیشنهاد من دوباره در همین حوالی خودمان و در شهر تهران است؛ موزه ملک که برای خیلیها ناشناخته است. در پایان ضمن تبریک سال نو و ابراز امیدواری برای تجربه سالی خوب و سرشار از آرامش برای تمام ایرانیان، یک آرزو هم برای اهالی هنر دارم. آرزو دارم دولتمردان و مسئولان فرهنگی مجموعه جدید هنری برای نمایش آثار هنرمندان ایرانی تدارک ببینند. موزه هنرهای معاصر جوابگوی نیازهای امروز هنرمندان ایران نیست و اغلب آثار موجود در آن متعلق به هنرمندان خارجی است. نسل امروز و هنرمندان ایرانی که در خیلی جاهای دنیا سر و صدا کردند و شناخته شدهاند جایی برای نمایش آثارشان ندارند. ما به یک مجموعه بزرگ ملی نیاز داریم تا همه هنر امروز ایران در آن قابل نمایش باشد و مرکزیتی شود برای تماشای آثار هنرمندان ایرانی.
بهار کار خودش را میکند...
احترام برومند، مجری و بازیگر: سال 1396 هم گذشت... با حوادثی بسیار بد و رویدادهایی نه چندان خوب...؛ واقعه دلخراش زلزله کرمانشاه، آتش گرفتن و غرق شدن کشتی سانچی آن طرف دنیا و سقوط هواپیمایی که 66 نفر از عزیزانمان مسافرش بودند در یکی از مرتفعترین نقاط کشورمان... راستی سرنوشت چه بازیهایی دارد؛ اما طبیعت کاری به کار قلب داغدار یا شادمان ما ندارد و کار خودش را میکند، با نظم و قاعده خودش، لابهلای خرابههای کرمانشاه و اشکهای در فراق عزیزان در دامنه و قله دنا بهار خودنمایی میکند، سبزهها از دل خاک میرویند و شکوفهها در باد بهاری میرقصند، پرندهها آواز زیبایشان را سرمیدهند. اما ما انسانها چه، در هر مقام یا مسئولیت؛ سیاستمدار، هنرمند، استاد و معلم، کارخانهدار و کارآفرین، کارمند و کارگر، خانهدار و... خوب فکر کنیم در سالی که گذشت چه کردیم؟ و چه نکردیم؟ درددلهایی دارم که در این مقال نمیگنجد جز اینکه سال جدید، نوروز زیبا و دلانگیز را خدمت همه هموطنان عزیزم تبریک بگویم. در سال 1397 آرزوی سربلندی و کرامت و آرامش برای ایران و ایرانی دارم.
با بزرگان شعر و ادب دمخور شویم
محمدعلی کشاورز، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون: از پس پنجره کوچک خانهام نرم نرمک آمدن بهار را میبینم؛ میآید بیآنکه از شلوغی شهر دلگیر باشد، از آسمانی که آبی اش کمرنگ شده. بهار شهر ما هنوز عاشق است و سخاوتمند. میآید، میروید و میدمد و رسم سخاوتمندی را بهم نزده است. من دلم برای این حجم از سخاوت غنج میرود. نوروز با جان ما پیوند خورده؛ با تفکر و هویتمان. با تبریک فرا رسیدن نوروز باستانی ؛از همه مردم میخواهم به هر جای این سرزمین آریایی که سفر میکنند علاوه بر سرخوش شدن روحشان از طبیعت سر سبز، به دیدن مکانهای تاریخی و فرهنگی بروند و از شناسنامه و تاریخ آن آگاه شوند. آثار باستانی ثروت ما ایرانیان است و قصهگویی صادق و مهربان از تاریخ و هویت این سرزمین و خودمان. بهار فصل اعتدال است و روح ما همچون فضا و طبیعت لطیفتر میشود، فرصت خوبی است تا با شاعران بزرگ کشورمان مأنوستر شویم. عالم شکل گلستان پیدا میکند ما هم با گلستان و بوستان سعدی دمخور شویم، به حافظ تفأل بزنیم، اجازه دهیم روحمان با واژه واژه غزلیات شمس و مولانا پرواز کند و در هفت شهر عشق عطار چرخ بزند و... توصیه من این است که پیش و بیش از مطالعه هر کتابی قدری با بزرگان شعر و اندیشه که گنجینه غنی فرهنگ این مملکت هستند همنشین شویم.
ما ایرانیان به معنای واقعی یک ملتیم
عبدالجبار کاکایی، شاعر و ترانهسرا: امیدوارم سالی معجزه آسا در انتظار همه ما ایرانیان باشد، سال گذشته آنقدر مملو از تلاطم و اتفاقات تلخ بود که دیگر گنجایش هیچ اتفاق بدی برای سال 97 نداریم. از سوی دیگر امیدوارم از نظر اقتصادی هم معجزهای بزرگ در انتظارمان باشد چراکه اگر شرایط اقتصادیمان بهبود پیدا کند بر همه وجوه زندگیمان اثر خواهد گذاشت. و اما آرزوی آخرم پررنگتر شدن هرچه بیشتر وحدت و وفاق میان اقوام سرزمینم است. ایران کشوری برخوردار از قومیتها و نژادهای مختلف است، با وجود این اگر نگاهی به تاریخ کشورمان داشته باشیم خواهیم دید که هیچ کدام از کشورهایی که شرایطی مشابه ما دارند به این حد از وفاق و وحدت دست نیافتهاند. ما ایرانیان به معنای واقعی یک ملت هستیم، از همین رو امیدوارم که هم توده مردم و هم مسئولان به این مسأله توجه داشته باشند. مسئولان و حتی مقامات بالای کشوری باید حواسشان به تصمیم گیریها باشد و تصمیمی نگیرند که مردم با آن زاویه بگیرند. از سویی مردم هم توجه کنند که در راستای پررنگتر شدن این وفاق هر کاری در توانشان هست انجام بدهند.برخلاف برخی که عادت کردهاند تنها از مشکلات بگویند آنقدر فرد خوشبینی هستم که به رشد طبقه متوسط کشورم و بهبود شرایط آنان در سال جدید امید بسیاری دارم.از این مباحث که بگذریم ایام عید بهترین فرصت برای مطالعه است، از آنجایی که فاصله مردم و بویژه جوانان با آثار ادبی کهن مان کمتر شده به افرادی که علاقه مندند در نوروز به سراغ کتاب و کتابخوانی بروند مطالعه این آثار و بویژه بوستان سعدی را پیشنهاد میکنم. اینکه بر مطالعه «بوستان» تأکید دارم از این جهت است که شاهکار ادبی سعدی با وجود آنکه در قرن هفتم خلق شده اما همچنان سرشار از آموزههای بسیاری برای انسان امروز است. در این کتاب هم برای ما مردم عادی و هم برای مسئولان توصیههای بسیاری آمده که میتواند سرلوحه رفتار و تصمیمگیری هایمان باشد. تماشای فیلم و سریال هم پیشنهاد دیگری است که برای این روزها دارم، از این طریق میتوان با بهترین ساختههای کارگردانان ایرانی و خارجی آشنا شد. از سوی دیگر مردم میتوانند بخشی از تعطیلات نوروزیشان را در سفر بگذرانند. اغلب ما عادت داریم به محض اینکه شرایط زمانی و مادیمان اجازه بدهد به شهرهای شمالی کشور سفر کنیم، این در حالی است که دیگر نقاط کشورمان از جمله دامغان و سمنان هم مملو از دیدنیهای تاریخی و از سویی طبیعتی زیبا هستند. سفر به روستا، شهرها و استانهای جدید به ما کمک میکند تا بیش از پیش با بخشهای مختلف فرهنگمان آشنا شویم که این اتفاقی بسیار خوب است.
برقراری صلح و آرامش
پری زنگنه ، خواننده ایرانی: آرزومند صلح، دوستی و آرامش در دنیا هستم وامیدوارم تفرقه ای که بین این همه ملل مختلف وجود دارد و باعث شرم آدمیت است از بین برود و صلح و صفا در دنیا حاکم شود.