دولت روحانی با شعار حفاظت از محیط زیست روی کار آمد اما با رویهای که در پیش گرفته است میتواند عنوان ضدمحیطزیستترین دولت را از آن خود کند. سخنان و تصمیمات برخی وزرای دولت، همچون تیشهای به ریشه محیط زیست کشور است؛تصمیماتی از جنس تصمیماتی که در دولتهای نهم و دهم گرفته شد. تصمیماتی مقطعی و بخشی، نه ملی؛ پروژههایی که باهدف حل مشکلات یک شهر اجرا میشد اما درنهایت نهتنها مشکلات آن شهر مرتفع نمیشد بلکه بحران زیست محیطی نیز به مشکلات مردم آن شهر و در آخر به مشکلات کشور اضافه میشد.برای پروژههای مخربیای که توسعه ناپایدار را درپی دارند، یکی پس از دیگری مجوز صادر میشود. در چند سال اخیر سازمان حفاظت محیط زیست بارها با پروژههای ضدمحیطزیستی مخالفت کرده است اما دولت روحانی بهنظر میرسد با انتخاب عیسی کلانتری بهعنوان رییس سازمان حفاظت محیطزیست، مسیر صدور مجوز را هموارتر کرده است.یکی از پروژههای جنجالی سالهای اخیر، بحث معدنکاوی در پارک ملی بهرام گور است.
بانک ژنی بهنام پارک بهرام گور
پارک ملی بهرامگور، یکی از غنیترین بانکهای ژن جانوری و گیاهی کشور و تنها زیستگاه گورخر ایرانی است. در چند سال اخیر استقرار صنایع آببری همچون کارخانههای سیمان، فولاد و صنایع وابسته به فولاد موجب تنشهای آبی و زیست محیطی برای حیاتوحش این منطقه شده است اما مساله به اینجا ختم نمیشود؛ چراکه وزارت صنعت و معدن و تجارت درنظر دارد مواد اولیه این صنایع را از معادن پارک ملی بهرامگور تامین کند.در دولت یازدهم سازمان حفاظت محیطزیست در برابر این خواسته مقاومت کرده و مجوزی برای آن صادر نکرده است. منطقه حفاظت شده بهرام گور در شرق استان فارس و شمال شرقی شهرستان نی ریز قرار دارد. وسعت این منطقه ۴۸۰ هزار هکتار و دارای آب و هوای گرم و خشک است. این محدوده از سال ۵۱ با عنوان منطقه حفاظت شده «بهرام گور» تحت مدیریت اداره کل حفاظت محیط زیست فارس قرار گرفته است. منطقه حفاظت شده بهرام گور تنها منطقهای در کشور به شمار می رود که جمعیت قابل ملاحظه و پویایی از گورخر ایرانی را در خود جای داده است.حضور گونههای دیگری نظیر کاراکال، زاغ بور، هوبره، جبیر و... ارزش اکولوژیکی این زیستگاه پهناور را دو چندان میکند.
چشم صنعت به پارک ملی
در چند سال گذشته وزرای صنعت، معدن و تجارت، اصرار بسیاری بر واگذاری معادن در منطقه بهرام گور داشتهاند. بهرام گور یکی از بزرگترین پارک ملیهای ایران است که شاخصترین گونههای جانوری و گیاهی در معرض خطر در آن زیست میکنند.انرژی بسیاری برای حفظ و احیای گونه گورخر ایرانی در این پارک ملی صرف شده است و درچند سال اخیر شاهد رشد و تکثیر گورخر ایرانی در پارک بهرام گور بودهایم.براساس آمار، معادن بسیاری درشهرستان نیریز، منطقه پارک ملی بهرام گور و قطرویه وجود دارد. برخی معادن حتی تا حاشیه دریاچه بختگان نیز پیش رفتهاند و مشکلات زیست محیطی را برای این دریاچه بهوجود آوردهاند.
پارک ملی بهرام گور تاچند سال گذشته دستنخورده و بکر باقی مانده بود اما صدورمجوز برای دو کارخانه سیمان، کارخانه فولاد، کارخانه وابسته به صنایع فولاد و کارخانه کنسانتره،محیطزیست و حیات وحش این پارک را با بحرانهای بسیاری مواجه کرده است. نکته قابل توجه اینجاست.درحالی که فارس با بحران آبی و خشکسالی دست و پنجه نرم میکند، صنایع آببر در این استان توسعه یافته و هر روز نیز بر تعداد آنها افزوده میشود.این توسعه ناپایدار پیامدی جز خشک شدن دریاچه بختگان و افت آب در سفرههای زیرزمینی حتی تا 400 متر برای استان فارس بهدنبال داشته است.نگرانی و دغدغه اصلی این است که با برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی، چشمههای منطقه بهرامگور خشک شوند. علاوهبر برداشت آب، این صنایع آلایندگیهای زیست محیطی دیگری مانند آلودگی هوا، آب و خاک نیز دارند.
آلایندهها بیخ گوش بهرام گور
شواهد حاکی از آن است که پکیج آلاینده محیطزیست در پارک ملی بهرامگور برای تامین مواد اولیه این صنایع از معادن این پارک احداث شده و تمامی این اقدامات هدفمند بوده است. تمامی این صنایع آببر و آلاینده به امید برداشت از معادن پارک ملی بهرامگور در این منطقه مستقر شدهاند.
معدن کاوی در پارک ملی
بهتازگی برخی دوستداران محیطزیست و فعالان این بخش از صدور مجوز برای معدن کاوی در این منطقه خبر دادهاند. علی اکبر کاظمینی، دبیر موسسه زیست محیطی ۱۳ فروردین در این رابطه به مهر گفته است: « گونههای بسیار مهم گورخر آسیایی، زاغ بور، هوبره و... در منطقه حفاظت شده بهرام به دلیل دخالتهای انسانی در اکوسیستم و عدم رعایت اصول اکولوژی در معرض خطر قرار دارند اما با این وجود این منطقه یکی از زیستگاههای مهم گورخر به شمار میرود.شرایط منطقه بهرام گور به سمتی در حال پیش رفتن است که گورخر ایرانی و زاغ بور به علت دخالت های انسانی در معرض جدی انقراض قرار دارند.یکی از مهمترین چالشها در مناطق چهارگانه کشور بهرهبرداری از معادن و جادههای دسترسی به این معادن است که باعث تخریب زیستگاهها و شکنندگی اکوسیستم میشود و این ناپایداری اکوسیستم از بین رفتن گونههای گیاهی و جانوری را در پی دارد».
گورخر ایرانی در خطر
او پیرامون پیامدهای دخالت در زیستگاهها گفت:« نخستین پیامد این مساله تاثیر روی رفتارهای مختلف جانوران به خصوص رفتارهای جنسی آنهاست و این بزرگترین ضربه به جمعیت گونهها و روند کاهش آنها محسوب میشود.در حال حاضر تعداد قابل توجهی گورخر که از گونههای مهمی به شمار میروند در این منطقه زندگی میکنند؛ از این رو در صورت فعالیت معدن بهطورحتم منطقه با مشکلات بسیاری روبهرو میشود. آسیبهای بهرهبرداری از معدن در مناطق حفاظت شده فقط به حیات وحش مربوط نمیشود بلکه گونههای گیاهی نیز با مشکل و آسیبهایی روبهرو خواهند بود.در حال حاضر منطقه حفاظت شده بهرام گور بهعنوان سدی در مقابل ورود اقلیم کویر به استان فارس است زیرا در مرز کویر سیرجان با استان قرار دارد و به طور حتم با از بین رفتن منطقه، کویر به استان وارد خواهد شد».
بیابانزایی در فارس
کاظمینی با اشاره به اینکه برخی شنیدهها حکایت از صدور مجوز معدن در دو پهنه بهرام گور دارد، گفت: « این منطقه از نظر راهبردی دارای اهمیت بسیاری است زیرا تمامی راههای ورود کویر به استان فارس را بسته است.شروع فعالیت معدن در این منطقه باعث بیابانزایی میشود. با توجه به میزان بسیار کم بارش در استان فارس، به طور حتم این منطقه از ورود کویر به استان جلوگیری میکند اما در صورت فعالیت معدن در بهرام گور باید منتظر ورود کویر از شرق به غرب و مرکز استان فارس بود.به دلیل خشکسالی و بارش بسیار کم، این منطقه بسیار آسیب پذیر است؛ از این رو نباید با این فعالیتها باعث از بین رفتن منطقه شویم، به گونه ای که در آینده فقط اسمی از بهرام گور در کتابها باشد».کاظمینی با اشاره به اینکه در پهنه شمال و شمال شرق این منطقه اجازه فعالیت معدن میدهند، گفت: «این دو پهنه از پهنه های بسیار امن منطقه بهرام گور است و نباید با فعالیت معدن و تردد خودروها باعث ایجاد استرس برای گونهها شد.در صورت تردد خودروهای راهسازی و انسان به طورحتم باید منتظر مرگ گونههای منطقه بود.زمانی که با خشکسالی و کمبود آب در کشور روبهرو هستیم به جای حمایت و حفاظت از محیطزیست، خودمان در نابودی آن نقش داریم».
داستان معدن و پارک ملی
داستان طمع صنایع به پارک ملی بهرام گور، مخصوص امروز نیست بلکه سالهاست که مسئولان چشم طمع به این بانک ارزشمند ژن دارند.شاید مشهورترین نمونه آن، سخنان جنجالی نعمتزاده، وزیر پیشین صنعت، معدن و تجارت باشد. او درباره پارک ملی بهرام گور و صدور مجوز معدنکاوی در آن پارک گفته بود:« یکی از مناطقی که از نظر آهن و مس ارزشمند است، منطقه بهرام گور است که سازمان حفاظت محیطزیست روی آن دست گذاشته و اجازه معدنکاوی نمیدهد. من خودم رفتم و آنجا را دیدم. یک بیابان است که حالا در گوشهای چهار تا گورخر نیز وجود دارند. میگوییم اینجا را به معدنکار بدهید.
معدنکار، گورخرها را نیز تکثیر میکند تا جایی که کشور پر از گورخر شود اما سازمان حفاظت محیطزیست مخالفت میکند. در هیچ جای دنیا اینگونه نیست که فعالیت معدنی به دلیل حفاظت از محیط زیست انجام نشود. سازمان حفاظت محیطزیست به علت عبور چهار گورخر روی معدن «بهرام گور» دست گذاشته و اجازه کار در آنجا را نمیدهد».نعمتزاده درحالی چهار گورخر را مزاحم و مانع رونق اقتصادی منطقه و کشور میداند و به پارک ملی بهرام گور بهعنوان ذخیرگاه آهن و مس کشور نگاه میکند که این پارک ملی یکی از بانکهای ژن کشور در گونههای گیاهی و جانوری محسوب میشود و این مساله ارزش و اهمیت آن را صدچندان میکند.
نگران تکرار سرنوشت پلنگ مازندران
تخریب و بههم ریختگی زیستگاه و ناامن شدن پناهگاههای حیات وحش، ریشه در عوامل گوناگونی دارد. توسعه صنایع، معدنکاوی و سایر طرحهای زیربنایی در زیستگاههای طبیعی کشور تغییراتی را بهوجود آورده و حیاتوحش آن را تحت تاثیر قرار داده است. انقراض بسیاری گونههای جانوری ایران مانند پلنگ مازندران، شیر ایرانی و ... در اثر همین استقرار صنایع و تخریب زیستگاه رخ داده است. گورخر ایرانی سمبل کشور است که با زحمات بسیاری از انقراض نجات یافته و تعداد اینگونه موارد درحال افزایش است. هرگونه فعالیت معدنی میتواند در این منطقه ایجاد تنش کرده و خسارات جبرانناپذیری را به حیاتوحش کشور وارد کند. مسئولان نباید یک بانک ژن ارزشمند را فدای معادن کنند.