به گزارش ایسنا،دکتر مجید محمدپور درباره اثرات مواد مخدر بر روی مغز افراد گفت: موادمخدر و محرک به طور مستقیم و غیر مستقیم با سرازیرکردن مقادیر زیادی از دوپامین، مدار احساس لذت در مغز را هدف قرار میدهند.وی ادامه داد: دوپامین یک فرستنده عصبی است که در قسمتهائی از مغز که حرکات بدن انسان، احساسات، درک و شناخت، انگیزه و احساس لذت و سرخوشی را تنظیم میکند وجود دارد. تحریک شدن بیش از اندازه این سیستم باعث میشود که فرد از رفتارهای عادی خود احساس لذت کند، حالتهای سرخوشی و نشئگی که مصرف کنندگان مواد خواستارآن هستند به این ترتیب در مغز آنان ایجاد شده و به آنان یاد می دهد تا مصرف مواد را تکرار کنند .این روانپزشک یادآور شد: همچنین هر زمان که این مدار لذت احساس رضایت و سرخوشی را در مغز ایجاد میکند، مغز متوجه میشود که رویداد مهمی در حال رخ دادن است که باید آن را به خاطر بسپارد و به فرد یاد میدهد که بدون توجه و فکر کردن به آن، این عمل را همانند رفتارهای ضروری تکرار کند.
محمدپور بیان کرد: هنگامی که شخصی برای اولین بار ماده مخدر یا توهم زا و یا هرگونه از مواد اعتیادآور را مصرف میکند، لذت بسیار و غیر واقعی را تجربه میکند اما مغز از همان لحظه اول و در اثر سیل غیر طبیعی انتقال دهندههای نورونی، شروع به تغییر میکند برای مثال، نورونها در اثر دریافت کردن بیش از حد دوپامین، به کاهش گیرندهها میپردازند. ممکن است نورونها تولید دوپامین را هم کاهش دهند. نتیجه هردو، کاهش مقدار دوپامین در مغز است که تنظیم کاهشی نام دارد. این مواد سمی، میتوانند موجب مرگ نورونها هم بشوند. در نهایت اتفاقی که میافتد، مرگ تدریجی مغز و اعصاب خواهد بود.
درمانگر اعتیاد تصریح کرد: اساسا مواد مخدر و محرک بر اساس میزان لذتشان باهم فرق دارند و هرچه میزان لذتی که در فرد ایجاد میشود بیشتر باشد به همان ترتیب میزان آسیب هم بیشتر خواهد بود و میتوانیم بگوییم مواد محرک بیشترین آسیب را به مغز وارد میکنند.به گزارش روابط عمومی ستاد مبارزه با مواد مخدر، محمدپور گفت: برای درمان این بیماران ابتدا باید نوع وابستگی فرد معتاد به مواد را بدانیم و اینکه درمان اعتیاد در اصل به شکل تغییر رفتار یا تعدیل مصرف انجام میشود تا شخص به تدریج شیوه زندگی خود را تغییر دهد و مغز او به آهستگی به یادگیری مهارتهای جدید بپردازد.وی افزود: باید به این نکته توجه داشته باشیم ترک دادن شخصی که سالیان سال به موادمخدر وابسته شده و یک زندگی روتین داشته است کار سخت و پیچیدهای است زیرا اعتیاد تنها بیماری یک شخص نیست و بیماری کل خانواده محسوب میشود فرد باید روش زندگیش را عوض کند خانواده هم باید کارکردهای خود را نسبت به شخصی که در حال ترک است تغییر دهد عواملی مثل خشونت، تهدید، تحقیر، تخریب در این افراد بسیار اشتباه است و خانواده باید تحت آموزش باشند و نحوه رفتار با این بیماران را بیاموزند تا شرایط مطلوبی برای ترک اعتیاد فرد مهیا شود.