گروه حوادث: کلمه «دردناک» برای کاری که با «نگار» کردند خیلی کوچک است، نمیدانم چه سری است با وجود این حجم از بی رحمی که به او روا داشتند هنوز هم روی تخت بیمارستان لبخند از لبانش نمیافتد.
به گزارش ایسنا، مدت زیادی از ماجرای روحخراش «کودکان ماهشهری» نگذشته بود که یک خبر دردناک دیگر از آزار رسانی یک پدر به دختری با معلولیت جسمی در کرج خراشهای روحی جامعه خسته این روزهای ما را عمیقتر کرد.فیلمی که از این واقعه در فضای مجازی دست به دست میشد مردی را نشان میداد که با قمه به جان فرزند کم توانش افتاده و با وارد کردن ضربه به سر دختر بی دفاع از او میخواست که به مادرش بگوید به خانه بازگردد.پدر حتی به این حد از بی رحمی هم کفایت نمیکند و طنابی را دور گردن دختر خود حلقه میزند بعد هم فیلم این شکنجهها را برای مادر نگار میفرستد تا او را برای بازگشت به خانه مجاب کند.مادر نگار با مشاهده فیلم، موضوع را به پلیس اطلاع میدهد، پدر بازداشت و نگار به بیمارستان منتقل و چند بار جراحی میشود تا صدمات وارده از سوی پدر رفع گردد.
حال نگار خوب است، روی تخت بیمارستان دراز کشیده و لبخند از لبش گم نمیشود، میگوید «کلاس هشتم هستم، درسم خوب است، دوست دارم پیانیست شوم»پدر نگار هم جلو وجدان عمومی حاضر میشود و میگوید«اول خدا من را ببخشد و بعد هم نگار!»پدر نگار یک آدم معمولی است، نه شاخ دارد و نه به غول یا هیولایی شبیه است، یک آدم معمولی است مثل همه ما مثل همه آدمهایی که هر روز میبینیم، یک آدم معمولی که در توجیه این حرکت سراسر ظلم و تاریک میگوید «آن لحظه در حال خودم نبودم!» یعنی میخواهم بگویم که اشتباه است فکر کنیم یک «کودک آزار» حتما به غول یا دیوی شبیه است و انگشت نماست، نه! هر آدمی ممکن است در شرایطی خاص دست به چنین حرکتی بزند پس با دلسوزی و ناراحتی و اشک ریختن نمیتوان از نگار و نگارها حمایت کرد.یک حمایت ساختاری تحت لوای قانونی جامع، شامل و کامل نیاز است چیزی که این روزها به «لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان» مشهور شده است.لایحهای که 9 سال است در پیچ و خمهای هزارتو مانندی گرفتار شده و شاید همین روزها راه خروج را بیابد تا از کودکان این سرزمین حمایت بهتری شود، اعمال مخاطرهآمیز والدین یا سرپرستان کودک پیشبینی شود و ساز و کاری برای مداخله فوری به منظور پیشگیری از افزایش آسیب وارده ترتیب داده شود.حال خوشبختانه کمیسیون حقوقی و قضایی این لایحه را بررسی و جهت تصویب به صحن علنی مجلس ارسال کرده است.در همين رابطه مدیرکل بهزیستی البرز درباره وضعیت پدر این کودک گفت: این فرد درحالحاضر در زندان بهسر میبرد و باید تحت بررسیهای روحی و روانی قرار گیرد، چون واقعیت این است که فردی که سالم باشد و ذرهای انسانیت داشته باشد نمیتواند به فرزند خود آسیبی وارد کند. بیاتنژاد اضافه کرد: البته تا بررسی کامل وضعیت پدر این کودک نمیتوان در مورد سالمبودن یا نبودن وی اظهارنظر قطعی کرد، ولی بهوضوح مشخص است این فرد از ناهنجاریهای شدید روحی رنج میبرد که توانسته این کار وحشتناک را با فرزند خود انجام دهد.این مسئول درباره آینده این کودک توضیح داد: بعد از اینکه این مددجو به طور کامل سلامت خود را به دست آورد، کارشناسان صلاحیت مادر وی برای حضانت را بررسی میکنند. اگر مادر صلاحیت نگهداری را داشته باشد، حضانت کودکش به او داده میشود، درغیراینصورت این مددجو به یکی از مراکز نگهداری بهزیستی منتقل میشود. وی گفت: این کودک از لحاظ جسمی معلولیت دارد، ولی از لحاظ بهره هوشی در وضعیت مناسبی است و مشکل خاصی ندارد. بدونشک اگر همکاری مقامات قضائی استان در چنین پروندههایی نباشد، بهزیستی توان پیگیری و رسیدگی به برخی موارد خاص را به تنهایی ندارد.این در حالی است که همسایهها نیز در گفتههایشان تأیید کردند پدر نگار فردی پرخاشگر بوده و چندینبار با سایر اعضای خانواده درگیریهایی داشته است، اما خانواده او در برابر پرخاشگریهای پدرشان سکوت میکردند. مادر نگار نیز در بازجوییها به مأموران گفت: زمانی که این حادثه اتفاق افتاده، من در خانه نبودم و وقتی برگشتم هم متوجه شدم حال نگار خوب نیست، اما فکر کردم زمین خورده یا اینکه بدنش به جایی برخورد کرده است. از اینکه شوهرم چنین بلایی سر فرزندم آورده اصلا خبر نداشتم. نگار دچار معلولیت جسمی است، اما مانند بچههای دیگر همهچیز را متوجه میشود و درک میکند. او بهخاطر وضعیت جسمیای که دارد و عصبانیت پدرش کمی پرخاشگر و ناراحت است، اما دختر بدی نیست و من و دخترم رابطه خوبی با هم داریم.