گروه فرهنگی_رسانه ها: شهروند نوشت: خواننده کوچه بازار بود و به قولی اصلا در باغ نبود. برای همین ماند و از مسئولان خواست بخواند. به قول خودش با همان زبان خاکی کهنه که میگفت: «مثل قناری که نذارن بخونه مریض شدم.» اجازه هم صادر شد و جواد یساری در این سالها ماند و خواند؛ اینبار البته نه به شکل خوانندهای با آلبومهای رسمی.مجوز آلبوم را در خواب دید و در بیداری فقط میکروفن به دستش دید که در میهمانیها و مجالس عروسی بخواند؛ آن هم با رعایت ضوابطی که الان مد شده میگویند «منشوری»! در این سالها رفت و آمدهایی هم به وزارت ارشاد داشت اما هر بار گفتند «صبر کن».یساری اما میدید که چطور به نعمت آغاسی گفته بودند صبر کن و این صبر به مرگ پیوسته بود. اصلا در گفتوگویی با مجله «سرزمین پویا» (سال ٩٣) همین را گفته بود: باور کنید بعد مردنم مجوز میگیرم.
آغاسی هنوز زنده بود که ما از انجمن رشت شکایت کردیم به ارشاد و بعد از بررسیکردن گفتن نعمت آغاسی بخونه ولی تا مجوز برسه آقانعمت رو کفن و دفن کرده بودن!» منتها تازگی خبر رسیده که گویا قصه او از خوانندگان دیگر سوا شده. چون قرار است خواننده موسیقی فیلم «دشمن زن» باشد و مجوز هم داده شده.این فیلم به کارگردانی کریم امینی بهزودی در گروه سینمایی ماندانا روی پرده میرود؛ یک کمدی - رمانتیک تجاری که احتمالا به همان سبک خواندههای یساری خوب میآید. چون یساری در شعرها و ترانهها و سبک خواندنش دو مولفه داشت؛ یک نوع رنج مردمپسند عامی در صدایش بود و آنچه میخواند دور از درک و فهم مردم نبود. بهخصوص گاهی چنان به موازات کف کوچه پیش میرفت که تو میگفتی یک نفر بین مردم صدایش را بالا برده تا از عشق و عاشقی بخواند. یک نفر که حتی روشنفکرها و صاحب سبکهای این حوزه بعد از خواندنش، با لبخندی خوشایند یا کنجکاو بر لب به هم میگفتند: «این کیه؟»