به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۱۰ ساعت ۱۶:۴۲
کد مطلب : ۱۵۱۲۲۹

خیلی دور، خیلی نزدیک

خیلی دور، خیلی نزدیک
محمد توکلی
ارزیابی رییس‌جمهور، وزیر امور خارجه و عباس عراقچی که دوباره ردای مذاکره کننده ارشد هسته‌ای را بر تن کرده است از مذاکرات دو هفته اخیر با اروپایی‌ها مثبت است. این سه در تلاش هستند همزمان با تاکید بر این نکته که هنوز نمی‌توان با قطعیت از به نتیجه رسیدن مذاکرات سخن گفت جوّ منفی و سرشار از ناامیدی ایجاد شده درباره ادامه حیات برجام را تغییر دهند. در نقطه مقابل هم «دلواپسان» قرار دارند که از ابتدا با توافق هسته‌ای مخالف بوده و در حدود دو سالی که از اجرای آن می‌گذرد هر اقدامی که از دست‌شان برمی آمد را برای برهم زدن توافق هسته‌ای به کار بستند.

اقداماتی که گوشه‌ای از آن از سوی رییس‌جمهور در مناظرات انتخاباتی سال۹۶ افشا شد. جناح تندرو که به دلایل گوناگون، از رقابت سیاسی تا منفعت اقتصادی از روز ابتدای مذاکرات هسته‌ای در تابستان۹۲ نسبت به دیپلمات‌های کشور در حالتی تهاجمی بود این روزها از مرگ برجام سخن می‌گوید. آنان معتقدند خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای به معنای پایان کار این توافق بوده و طراحی تیم سیاست خارجی دولت اعتدال برای ادامه برجام با حضور طرف‌های غیر از آمریکا به جایی نخواهد رسید. به موازات مذاکرات با طرف‌های خارجی برای حفظ برجام شاهد آن هستیم که در داخل نیز این دو دیدگاه در برابر یکدیگر صف کشیده‌اند و‌تریبون‌های رسمی و صداوسیما نیز به کمک جناح تندرو آمده است تا به جامعه القا شود که اینجا و اکنون خط پایانی برای برجام است.

درباره این که چنین وضعیتی تا چه حد می‌تواند به تیم مذاکره کننده که نیاز به دلگرمی و پشتیبانی واقعی از داخل دارد آسیب وارد کند می‌توان از زوایای گوناگونی سخن گفت اما آنچه مهمتر است اینکه ظاهرا حسن روحانی باید علاوه بر رهبری مذاکرات با طرف‌های خارجی وارد بحث و گفتگو با بخش‌های مختلفی از ارکان قدرت در داخل شود تا شرایط لازم برای ادامه حیات برجام در داخل هم ایجاد شود. به بیان دیگر همانقدر که در نگاه مسئولان دولت مذاکرات برای حفظ برجام رو به پیشرفت بوده است وضعیت در داخل چندان مساعد نیست و نه تنها چراغ سبزی برای حمایت از برجام منهای آمریکا دیده نمی‌شود بلکه شاهد ایجاد موانعی برای توافق احتمالی برای حفظ برجام نیز هستیم.

ممکن است برخی در پاسخ بر این عقیده باشند که چنین جوّی از ابتدای شروع به کار دولت وجود داشته است و اتفاقا ظریف و همکارانش با وجود همین جوّ منفی ایجاد شده از سوی «دلواپسان» برجام را به ارمغان آوردند و روحانی هم در همین شرایط موفق به جلب نظر رهبری و دیگر ارکان تصمیم گیر برای تایید توافق هسته‌ای شد. در نگاه اول این پاسخ صحیح است و می‌توان از ظاهر آنچه در صحنه سیاسی می‌بینیم به این نتیجه برسیم که شرایط امروز از نظر مخالفت‌ها با مذاکره و توافق تفاوت چندانی با روزهای مذاکرات هسته‌ای بین سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴ ندارد. اما هنگامی که به لایه زیرین آنچه این روزها در سیاست ایران می‌گذرد دقت کنیم خواهیم دید که تفاوت هایی وجود دارد. یکی از راه‌های درک این تفاوت مقایسه سخنانی است که در آن بازه زمانی از سوی اصحاب قدرت و‌تریبون داران مطرح می‌شد با آنچه امروز گفته می‌شود است.

در آن روزها با وجود آنکه خوشبینی و تمایلی به مذاکرات و توافق وجود نداشت اما شاهد آن بودیم که حداقل در ظاهر درصد بالایی از مطالبی که از طریق‌تریبون‌های رسمی و صداوسیما مطرح می‌شد علیه طرف‌های خارجی بود و اقلیتی از گروه مخالف برجام به تیم مذاکره کننده و رییس جمهور حمله می‌کردند اما امروز شاهد آن هستیم که برخی از افرادی که جایگاه‌های بالایی هم در نظام تصمیم گیری کشور دارند به صراحت رییس جمهور و وزیر امور خارجه را نه تنها مورد انتقاد و اعتراض بلکه با ادبیاتی توهین آمیز مورد عتاب قرار می‌دهند و تصور می‌کنند آنان باید پاسخگوی قانون شکنی دولت‌ترامپ باشند! کوتاه سخن آنکه از شواهد اینطور به نظر می‌آید که به همان میزان که ادامه حیات توافق هسته‌ای و به نتیجه رسیدن مذاکرات میان ایران و طرف‌های اروپایی خیلی نزدیک باشد، تایید این توافق در داخل و پذیرش ادامه اجرای برجام خیلی دور خواهد بود!  
برچسب ها: برجام